2024-03-28T22:02:48Z
https://esrj.sbu.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=13996
پژوهشهای دانش زمین
2008-8299
2008-8299
1395
7
1
واکاوی اثر الگوهای پیوند از دور نوسان اطلس شمالی و مدیترانه بر تغییرات ابرناکی زمستانه ایران
محمد
رضایی
یوسف
قویدل رحیمی
ابرها به عنوان یکی از پیچیدهترین عناصر سیستم آبوهوا، علاوه بر تغییر در بودجه انرژی، در توزیع زمانی و مکانی بسیاری از عناصر آب و هوایی موثرند. نوسانات فشار در پهنههای آبی دور دست میتواند موجب تغییرپذیری در عناصر آب و هوایی ایران شود. این پژوهش سعی در آشکارسازی اثر الگوهای پیوند از دور نوسان اطلس شمالی و مدیترانه بر روی ابرناکی زمستان ایران دارد. به این منظور ابتدا دادههای بازکاوی شده ابرناکی ماهانه، در یک دوره 35 ساله (1979- 2013) برای 53 نقطه در ایران با قدرت تفکیک 86/1 درجه اخذ گردید. سپس به منظور آشکارسازی ارتباط، همبستگی بین سری زمانی پوشش ابر ماههای دسامبر تا مارس با دادههای الگوی پیوندازدور نوسان مدیترانه (1979-2000) و نوسانات اطلس شمالی (1979-2013) محاسبه گردید. نتایج نشان داد که در بهترین حالت، بین شاخص نوسان مدیترانه و اطلس شمالی با ابرناکی، به ترتیب بالاترین مقادیر ضریب همبستگی به میزان 62/0- برای ماه ژانویه و 59/0- برای ماه فوریه، در شمال غرب ایران قابل مشاهده بوده و در تمامی ماههای زمستان ارتباط معکوس و معنی داری بین شاخصهای مذکور و ابرناکی حداقل در یک پهنه از ایران وجود داشته است. همچنین یافته ها نشان داد که اثر الگوهای مذکور بر ابرناکی، ضمن قوی تر بودن، از نظر فضایی نیز یکنواخت تر از عنصر بارش بوده است؛ به گونهای که در فازهای منفی ابرناکی به طور یکنواختی در سطح ایران افزایش داشته، اما این امر در مورد بارش (با توجه به مطالعاتی که قبلاً انجام شده) کمتر صادق است.
ابرناکی
پیوند از دور
نوسان مدیترانه
نوسان اطلس شمالی
ایران
2016
06
21
1
15
https://esrj.sbu.ac.ir/article_95812_263ba3893d414169222f142e04b551a2.pdf
پژوهشهای دانش زمین
2008-8299
2008-8299
1395
7
1
تغییرپذیری بارش و دوره های تر و خشک در بخشهای جنوبی دریای خزر
یدالله
یوسفی
بررسی حاضر به تغییرپذیری بارش در بخشهای جنوبی دریای خزر با استفاده از 8 شاخص پرداخته است.داده های روزانه بارش برای 5 ایستگاه سینوپتیک برای دوره زمانی 1956-2014 از سازمان هواشناسی دریافتو مورد بررسی قرار گرفت. میزان NCPI نیز از دادههای جو بالای پایگاه NCEP/NCAR استخراج شد. شاخص-های استخراجشده از بارش شامل طولانیترین دوره خشک سالانه، میانگین تداوم دورههای تر، میانگین بارشدورههای تر، تعداد دورههای تر سالانه، بارش سالانه، طولانیترین دوره تر سالانه، بیشینه بارش سالانه در یکدوره تر و تعداد روزهای بارش است. نتایج نشان داد از میان تغییرات همه شاخصها تغییر میانگین تداومدورههای تر و تعداد روزهای بارش در همه ایستگاهها مشخصتر بوده و دارای روند کاهشی معنیداری هستند.این کاهش در همه ایستگاهها مشاهده شد. در هیچ یک از ایستگاهها طولانیترین دوره خشک سالانه ) CDD )دارای روند خاصی نبوده است. بررسی همبستگی، میان روزهای بارش به صورت ماهانه با شاخص دریای شمال-خزر ) NCPI ( همبستگی زیادی را میان این دو به ویژه در ماههای ژانویه، آوریل، سپتامبر و دسامبر نشان داد.همبستگی نشان داد در فاز منفی NCPI تعداد روزهای خشک افزایش مییابد و تعداد روزهای بارش کاهشنشان میدهد. همچنین طولانیترین دوره تر پیوسته ) CWD ( همبستگی معنیداری با NCPI نشان نداد.مشخصترین شکل تغییرات روند کاهشی به صورت فراگیر از میان تمامی شاخصهای بررسی شده در تعدادروزهای بارش است. روند منفی و معنیدار این شاخص در همه ایستگاهها نشاندهنده تغییر در رفتار زمانیبارش در این منطقه است.
تداوم بارش
تغییر
دریای خزر
دوره تر
NCPI
2016
06
21
16
30
https://esrj.sbu.ac.ir/article_95849_de1aeb11b6511ca1e6f5bebafe0669ea.pdf
پژوهشهای دانش زمین
2008-8299
2008-8299
1395
7
1
مدل سازی هیدرولوژیکی حوضه آبخیز قوچک - رودک با استفاده از مدل HMS HEC-
محمد مهدی
حسین زاده
سپیده
ایمنی
حوضه آبخیز به عنوان یک هیدروسیستم است که نسبت به بارش ورودی واکنش نشان میدهد. این واکنش در ابعاد هیدورگراف سیلاب نمایان میگردد. در این پژوهش ابتدا با استفاده از تلفیق نقشه های کاربری اراضی و گروه هیدرولوژیکی خاک در محیط GIS ARC ، نقشه شماره منحنی برای حوضه بدست آمد سپس با استفاده از نرم افزار الحاقی HEC- geo HMS مدل حوضه تهیه گردید. در نهایت به منظور برآورد ارتفاع رواناب و مطالعه وضعیت سیلخیزی و هیدرولوژیکی حوضه آبخیز قوچک - رودک، مدل HEC- HMS اجرا شد. به منظور اعتبارسنجی مدل 5 واقعه بارش - رواناب از ایستگاه هیدروگرافی رودک استخراج و بعد از مدل سازی، مقدار دبی مشاهداتی با مقدار دبی محاسباتی مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج مدل در ارتباط با کارایی مدل مذکور در برآورد رواناب و دبی اوج سیلاب مورد پذیرش نمی باشد زیرا اختلاف بین دبی اوج مشاهداتی و محاسباتی بیش از 20 درصد میباشد.
سیل- مدل HEC- HMS-اعتبارسنجی- حوضه آبخیز قوچک- رودک
2016
06
21
31
43
https://esrj.sbu.ac.ir/article_95865_aae0442ec526bec580b391996420421c.pdf
پژوهشهای دانش زمین
2008-8299
2008-8299
1395
7
1
تبیین عوامل مؤثر بر توانمندسازی زنان در فراگرد توسعه سکونتگاههای روستایی (مطالعه موردی: ناحیه گیلوان و آببر شهرستان
ناصر
شفیعی ثابت
سمیه
یوسفی
زنان روستایی از پتانسیلهای زیادی برای مشارکت در فعالیتهای اجتماعی ـ اقتصادی برخوردار هستند. براساس دیدگاه صاحبنظران در ادبیات توسعه، بیتوجهی به ارتقای ظرفیتمندی و توانمندسازی آنها، چالشهای فراوانی در فراگرد توسعه سکونتگاههای روستایی ایجاد میکند. مطالعه حاضر بر آن است عوامل مؤثر بر ارتقای ظرفیتمندی و توانمندسازی زنان و نقش آنها در فرآیند توسعه سکونتگاههای روستایی را مشخص سازد. روش پژوهش توصیفی ـ تحلیلی بر روی 391 خانوار نمونه تصادفی در 24 سکونتگاه روستایی در ناحیه طارم است. بر اساس یافتههای تحقیق، اجرای دورههای آموزشی برای زنان روستایی در زمینه فعالیتهای کشاورزی و غیرکشاورزی در ارتقای میزان آگاهی، توسعه ظرفیتی و توانمندی فردی و خانواری آنان اثرگذار بوده است. همچنین، ارتقای توانمندی فردی و خانواری زنان روستایی در مشارکت آنها در فعالیتهای کشاورزی و غیرکشاورزی مؤثر بوده است. علاوه بر این، افزایش توانمندی فردی و خانواری زنان روستایی در میزان دسترسی به وام بانکی و ابزارآلات کشاورزی و فنآوری غیرکشاورزی و در نتیجه ارتقای شاخصهای توسعه سکونتگاههای روستایی نیز اثرگذاری مثبت داشته است. با این وجود، توجه بیش از پیش به آموزشهای فنی و حرفهای زنان و ارایه مدارک رسمی برای ارتقای توانمندی زنان روستایی پیشنهاد میشود.
توانمندسازی زنان
توسعه سکونتگاهها
گیلوان و آببر
شهرستان طارم
2016
06
21
44
61
https://esrj.sbu.ac.ir/article_95873_98bbd39d53d3a3dc1d923a7da33b78f4.pdf
پژوهشهای دانش زمین
2008-8299
2008-8299
1395
7
1
برآورد تغییرات نرخ برخاستگی با استفاده از ترازیابی دقیق در البرز مرکزی، شمال ایران
احسان
صابری
علی
یساقی
سعید
معدنی پور
یحیی
جمور
رشته کوه البرز یک کمربند چینخورده و رانده فعال است که در شمال ایران از باختر تا کوههای قفقاز و از خاور در امتداد رشته کوههای بینالود تا شمال افغانستان ادامه مییابد برخاستگی جوان در ارتباط با فعالیت گسلها در هیچ کدام از بخشهای این کوهزاد بصورت منظم انجام نشده است. در این مطالعه، با استفاده از روشهای ترازیابی دقیق، تحلیلی از نرخ برخاستگی و فرونشست مرتبط با فعالیت گسلهای اصلی کنترل کننده هندسه ساختاری البرز مرکزی در روندی عمود بر رشته کوه و از بخشهای جنوبی به سمت بخشهای شمالی آن ارایه گردیده است. نتایج بدست آمده نشان دهنده آن است که بیشینه برخاستگی فعال زمین ساختی البرز مرکزی در نزدیکی گسل های شمال تهران (در نزدیکی کرج) و مشاء ، با نرخ های متوسط 0.6±0/17 و 0.6±1/18 میلیمتر در بیست و دو سال می باشد. همچنین مقادیر بسیار ناچیز و نزدیک به صفر برخاستگی یا فرونشینی در محل عبور گسلهای اصلی رشته نشان دهنده قفل شدگی مشهود این گسلها و پتانسیل لرزه خیزی آنها می باشد. در مواردی نیز سایر فرایندهای زمین شناسی همچون فرونشستهای ناشی از گسترش کارستها توجیه کننده آنومالیهای غیر عادی فرونشست می باشند که به عنوان نمونه با میزان 118 میلیمتر در بیست و دو سال در فرودیواره گسل کندوان ثبت شده است. همچنین بررسی ناحیه ای مقادیر برخاستگی ها در دامنه های شمالی و جنوبی البرز حاکی از افزایش برخاستگی و فعالیت زمین ساختی در دامنه جنوبی البرز مرکزی با این نرخ تا 0.6±10.4 میلیمتر در بیست و دو سال نسبت به دامنه شمالی آن با نرخ برخاستگی 0.6±6.3 میلیمتر در بیست و دو سال می باشد.
البرز
ترازیابی دقیق
قفل شدگی گسل
نرخ برخاستگی
2016
06
21
62
74
https://esrj.sbu.ac.ir/article_95883_85ac215b0acc9cb0e1c8d6d3b525395e.pdf
پژوهشهای دانش زمین
2008-8299
2008-8299
1395
7
1
دگرسانی گرمابی کانسار مس پورفیری جنوب غرب ظفرقند با نگرشی بر تحولات کانیشناسی و ژئوشیمیایی منطقه
مریم
امین الرعایایی یمینی
فرامرز
طوطی
جمشید
احمدیان
کانسار مس جنوب غرب ظفرقند در 25 کیلومتری جنوب غرب اردستان و در کمربند ارومیه- دختر واقع شده است. در این منطقه استوک گرانودیوریتی میوسن (19-21 Ma) در سنگهای آتشفشانی ائوسن (~56 Ma) نفوذ کرده است. بر اساس مطالعات کانیشناسی و میکروسکوپی سنگهای منطقه تحتتأثیر دگرسانی های پتاسیک، فیلیک، آرژیلیک و پروپیلیتی قرار گرفتهاند. دراین پژوهش سنگهای دگرسان شده نسبت به نمونههای کمتر دگرسان شده از دیدگاه کانیشناسی و تغییرات جرمی عناصر درطول فرآیند گرمابی بررسی شدهاند. با توجه به مطالعات انجام شده، دگرسانی پتاسیک در اثر متاسوماتیسم قلیایی ریوداسیت ها با تهیشدگی عناصر آهن، منیزیم و باریم و غنی شدگی عناصر آلومینیوم، پتاسیم و استرانسیوم (تشکیل بیوتیت و فلدسپات پتاسیک) همراه بوده است. در داسیت های پتاسیک نیز عناصر سدیم، کلسیم، منیزیم و استرانسیوم کاهش و پتاسیم و باریم افزایش یافتهاند. به دنبال آن افزایش H+سیال گرمابی، دگرسانی فیلیک را در گرانودیوریت ها با تهیشدگی عناصر آلومینیوم، آهن، منیزیم و استرانسیوم و غنیشدگی پتاسیم و باریم به بوجود آورده است. در آندزیت ها نیز عناصر آهن و منیزیم کاهش و پتاسیم افزایش یافته است. در دگرسانی پروپیلیتیک، در اثر فوگاسیته پایین CO2 و فوگاسیته بالای اکسیژن شاهد حضور اندک کربنات و فراوانی اپیدوت هستیم. فوگاسیته بالای O2، H+بالا و کاهش دمای سیال گرمابی سبب ایجاد مجموعه کانیهای پهنه آرژیلیک با شستشوی عناصر قلیایی و تشکیل کانیهای رسی شده است.
دگرسانی
تغییرات کانیشناسی
تغییرات جرم
کمربند ماگمایی ارومیه-دختر
مس پورفیری ظفرقند
2016
06
21
75
90
https://esrj.sbu.ac.ir/article_95893_91cc77bd7074dbc8740be636efe1484e.pdf
پژوهشهای دانش زمین
2008-8299
2008-8299
1395
7
1
پترولوژی توده های الترامافیک-مافیک محدوده ماسوله، استان گیلان
مرتضی
خلعت بری جعفری
سه توده کوچک با ترکیب الترامافیک-مافیک رخنمون در حوالی روستاهای چپول، زودل و گیلونده رود رخنمون در محدوده ماسوله، جنوب باختری فومن، استان گیلان در این مقاله مطالعه شدند. این توده ها ترکیب الیوین وبستریت، وبستریت، لرزولیت، الیوین گابرو، هورنبلاند گابرو و گابرو را داشته و توسط دایک های میکروگابرویی-دیابازی و دایک-رگه های کوارتزمونزودیوریتی، میکروگرانیتی قطع شده اند. روند تبلور در این توده ها بصورت: الیوین- پلاژیوکلاز- کلینوپیروکسن- ارتوپیروکسن- هورنبلاند- بیوتیت است که مشابه روند تبلور در حجره های ماگمایی بسته در پشته های میان اقیانوسی است، اما وجود بافت هترادکومولیتی و کانی های آبدار مانند آمفیبول و بیوتیت نشان از تبلور در حجره های ماگمایی باز، مشابه مناطق کمانی را دارد. وجود میکرو آنکلاوهای هارزبورژیتی و گزنوکریست های گارنت در گابروها نشان از منشاء گوشته ای آنها را دارد. در نمودارهای تمایز ماگمایی بیشتر نمونه ها ترکیب تولئیتی داشته و در نمودار های تکتونوماگمایی در قلمروهای کمانی جای گرفته اند. الگوهای نمودارهای عنکبوتی غنی شدگی از عناصر نادر خاکی سبک و تهی شدگی از عناصر با میدان یونی بزرگ را نشان می دهند که قابل مقایسه با ماگماتیسم مناطق فرورانش است. بنظر می رسد که ماگمای مادر به احتمال حاصل ذوب بخشی گوه گوشته ای بوده و تحت تاثیر ترکیبات فرورانش برخاسته از ذوب بخشی لیتوسفر اقیانوسی و دیاپیرهای گوشته ای بوده است که در حجره ماگمایی کم عمق تفریق یافته است. با توجه به کوچک-متوسط بودن مقیاس توده های مورد مطالعه، نبود سنگ های دگرگون فشار بالا و سرپانتینیت، وجود کانی های آبدار، و همبری مشخص بین بخش های الترامافیک و مافیک، می توان توده های الترامافیک-مافیک محدوده ماسوله را با توده های کوهزایی نوع آلاسکایی مقایسه نمود.
وبستریت- الترامافیک- گابرو- مافیک- کومولیت
2016
06
21
91
108
https://esrj.sbu.ac.ir/article_95903_4b2ffb954557f51827e65d9f1ab7317b.pdf
پژوهشهای دانش زمین
2008-8299
2008-8299
1395
7
1
کانیشناسی، دگرسانی و ژئوشیمی کانسار مس ولکانیکی کوه پنگ ساوه، بخش میانی پهنه فرورانش ارومیه-دختر
شاهرخ
رجب پور
کانسار مس کوه پنگ در 38 کیلومتری شمال شرق ساوه در بین رخساره های آتشفشانی ائوسن و اولیگومیوسن در بخش میانی پهنه فرورانش ارومیه-دختر قرار گرفته است. عمده واحدهای سنگی منطقه از گدازه های آندزیتی، آندزی-بازالتی، توف و لیتیک توفهای ریز دانه، گدازه های ریوداسیتی، برشهای ولکانیکی ریولیتی و آگلومرا تشکیل شده است. سنگ های ولکانیکی ترکیب ساب آلکالن داشته و از لحاظ تکتونیکی در محدوده های کالک آلکالن و کالک آلکالن پتاسیم متوسط قرار می گیرند. محیط تکتونیکی نشان دهنده تعلق سنگهای منطقه به کمانهای آتشفشانی قاره ای است. ماده معدنی، در رخساره آتشفشانی همواره جایگاه استراتیگرافی ثابتی داشته بطوریکه از نوع چینه کران بوده و بافت آن عموماً رگه –رگچه ای، پرکننده فضای خالی، جانشینی و لامینه مانند است. پاراژنز ماده معدنی شامل کانی های پیریت، کالکوسیت، بورنیت، دیژنیت، کالکوپیریت، کوولیت، مالاکیت، آزوریت، هماتیت و اکسید و هیدروکسیدهای آهن است. دگرسانی های مهم شامل دگرسانی سیلیسی (به میزان زیاد)، کائولینیتی، کربناتی، سریسیتی، اپیدوتی و به میزان کمترکلریتی است که کانه زایی به طور عمده با دگرسانی سیلیسی و کربناتی همراهی می گردد. مقایسه ویژگی های کانه زایی مس کوه پنگ از نظر محیط تکتونیکی، محیط زمین شناسی، نوع سنگ میزبان و همراه، ژئومتری، بافت و ساخت، کانی شناسی و پاراژنز کانیهای مس و دگرسانی آن، با تیپ های مختلف کانسارهای مس نشان می دهد که کانسار مس کوه پنگ، بیشترین شباهت و مطابقت را با کانسارهای تیپ مانتو دارد.
2016
06
21
109
128
https://esrj.sbu.ac.ir/article_95821_3045c694aae476f7a8fe538babb4f10e.pdf
پژوهشهای دانش زمین
2008-8299
2008-8299
1395
7
1
تفسیر دادههای ژئوشیمی و ایزوتوپی Nd-Sr تودههای نفوذی شوشونیتی در رشته کوه صلوات، شمال غرب ایران؛ با استدلال بر یک منبع لیتوسفر گوشتهای تحت قارهای غنیشده
اعظم
سلطان محمدی
محمد
رهگشای
تودههای نفوذی و نیمه عمیق آذرین باسن سنوزوئیک در رشتهکوه صلوات، بخش شرقی فلات ماگمایی آذربایجان، شمال غرب ایران، دارای الگوهای ژئوشیمیایی آلکالن پتاسیک (شوشونیتی) میباشند. این تودههای آذرین دارای ترکیب سنگشناسی الیوین مونزوگابرو، مونزونیت، دیوریت و آلکالی فلدسپار سینیت هستند. این سنگها مقادیر SiO2 5/57 تا 68 %، K2O+Na2O =35/11-05/7 و K2O/Na2O =03/2-7/0 را نشان میدهند. تمامی نمونههای مورد مطالعه با عدد منیزیم پائین ( 38<) و مقادیر نسبتاً بالای Al2O3 (%65/17-%14) مشخص میشوند. بهعلاوه تمامی نمونهها دارای غنیشدگی از عناصر با شعاع یونی بزرگ (LILE)، عناصر نادر خاکی سبک (LREE) و تهی شدگی از عناصر با شدت یونی بالا (HFSE) و تهی شدگی ضعیف تا متوسط در عنصر یوروپیوم (Eu/Eu*= 98/0-45/0) نسبت به مقادیر به هنجار شده گوشته اولیه میباشند. نمونههای مورد مطالعه با ناهمگنی در مقادیر ایزوتوپی استرنسیوم و نئودیمیوم با مقادیر Sr87/Sr86= 70632/0-70539/0 و Nd143/Nd144= 512607/0- 512542/0 مشخص میشوند. الگوهای ژئوشیمی ارائه شده بیانگر این است ماگمای مادر این دسته از سنگها از ذوب منبع لیتوسفر گوشتهای غنیشده تشکیلشده است. در این موارد، وجود یک آنومالی حرارتی برای ذوب بخشی لیتوسفر گوشتهای و تشکیل ماگمای مادر ضروری است. تودههای نفوذی مورد نظر در یک رژیم تکتونیکی همراه با کشش یا نازک شدگی لیتوسفر در ائوسن-الیگوسن در فلات ماگمایی آذربایجان جای گرفتهاند.
توده نفوذی آلکالن پتاسیک
رشتهکوه صلوات
لیتوسفر گوشتهای
2016
06
21
129
151
https://esrj.sbu.ac.ir/article_95830_afa2a8e16928e5d1a6f87b7fe3100e38.pdf