محیط رسوبی، ژئوشیمی و چینه نگاری سکانسی سازند جهرم در برش بلداجی، حوضه زاگرس

نوع مقاله : مروری

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری رسوب شناسی، دانشکده علوم زمین، دانشگاه شهید بهشتی.

2 استاد، دانشکده علوم زمین، دانشکده علوم زمین، دانشگاه شهید بهشتی.

3 استادیار، دانشکده علوم زمین، دانشکده علوم زمین، دانشگاه شهید بهشتی.

4 استاد، دانشکده علوم، دانشگاه اصفهان.

5 دانشیار، دانشکده علوم زمین، دانشکده علوم زمین، دانشگاه شهید بهشتی.

چکیده

نهشته‌های ائوسن سازند جهرم قابل دسترس در برش بلداجی شامل کربنات‌های سازند جهرم می‌باشد که از طریق جاده بلداجی به امام‌زاده حمزه‌علی قابل دسترسی است. قاعده مقطع مورد مطالعه را مارن‌ها و شیل‌های سازند پابده تشکیل می‌دهد، ضخامت برداشت شده از این رسوبات 172 متر می‌باشد. بر اساس توزیع و گسترش فرامینیفرها و دیگر اجزاء اسکلتی و غیر اسکلتی، 9 میکروفاسیس شناسایی گردیده است.این میکروفاسیس­ها در یک محیط شلف از نوع حاشیه­دار تشکیل گردیده که در سه زیر محیط رسوبی شلف داخلی، شلف میانی و شلف خارجی ته نشست شده است. علاوه بر مطالعات پتروگرافی، از مطالعات ژئوشیمیایی عنصری (Fe, Mn, Na, Sr) و نسبت Sr/Na نیز به منظور تعیین ترکیب      کانی­شناسی اولیه و مطالعات دیاژنتیکی استفاده شده است. از تجزیه ایزوتوپ‌های پایدار اکسیژن  (δ18O ‰) و کربن (δ13C ‰) جهت تعیین دمای قدیمه این نهشته­ها، سیستم دیاژنتیکی باز و بسته (δ18O در مقابل Mn) و روند دیاژنز استفاده شده­اند. این مطالعات حاکی از ترکیب کانی شناسی اولیه آراگونیتی (واقع در دریاهای گرم نواحی نیمه حاره­ای)، در یک سیستم بسته تا نیمه بسته با تبادل آب به سنگ پایین می­باشد. روند دیاژنز در آهک­ها بر اساس تغییرات ایزوتوپی اکسیژن و کربن یک روند دیاژنز تدفینی با حضور مواد آلی را نشان می­دهد. دمای قدیمه محاسبه شده در آهک­ها (میکرایت) بر اساس سنگین‌ترین ایزوتوپ اکسیژن 18 یعنی دمای اولیه دیاژنتیکی (هنگامی که رسوبات در نزدیک سطح بوده‌اند، عمق کم تدفین) (معادل PDB ‰67/3-) و ایزوتوپ اکسیژن آب دریای ائوسن معادل‰ 85/0- ، 29 درجه سانتیگراد تعیین گردیده است.  با استفاده از مطالعات صحرایی و بررسی تغییرات عمودی رخساره­ها در طول توالی سازند جهرم، سطوح اصلی سکانسی و مرز سکانس­ها و در نتیجه تعداد سکانس­های رسوبی تعیین گردیده است. سازند جهرم در برش بلداجی از 6 سکانس رسوبی درجه سوم (سکانسهای کم عمق شونده به سمت بالا) تشکیل گردیده است. مرز سکانس­ها از نوع SB2 بوده و مرز سطح حداکثر پیش­روی آب دریا (mfs) با رخساره­های عمیق دریا مشخص شده است.بطور کلی سیستم تراکت­هایی پیش رونده (TST) عمدتاً شامل رخساره­های مارنی، وکستونی تا پکستونی است که در این سیستم تراکت فرامینیفرهای منفذ­دار نظیر نومولیتیده و دیسکوسیکلینیده­های بزرگ و پهن یافت می­شود. سیستم تراکت  HSTعمدتاً از رخساره­های گرینستونی (رخساره سد) همراه با رخساره­های وکستونی- پکستونی تا رودستونی محیط لاگون تشکیل گردیده است که دارای فرامینیفرهایی با پوسته پورسلانوز نظیر آلوئولین، اوربیتولیتس و میلیولید می­باشد.

کلیدواژه‌ها


  1. . بختیاری، س.، 2390 ، اطلس راههای ایران، موسسه جغرافیایی و کارتوگرافی گیتاشناسی، 310
  2. - خطیبی مهر، م.، و معلمی، س.ع.، 2311 . مقایسه تاریخچه رسوبگذاری سازندهای جهرم
  3. )زاگرس( و زیارت )البرز( بر مبنای فرامینیفرهای بنتیک. فصلنامه علمی پژوهشی زمینشناسی
  4. - ایران، 17 .
  5. - . خطیبی مهر، م.، آدابی، م. ح.، موسوی طسوج، م. ر.، وزیری مقدم، ح.، صادقی، ع.، 2391
  6. میکروفاسیس، ژئوشیمی و محیط رسوبی سازند جهرم در کوه گچ، در جنوب شرقی شهر لار. فصلنامه علمی
  7. - پژوهشی زمینشناسی ایران، 97 .
  8. Adabi, M.H., and Rao, C.P., 1991. Petrographic and geochemical evidence for original aragonitic mineralogy of Upper Jurassic carbonates (Mozduran Formation), Sarakhs area, Iran. Sedimentary Geology, v. 72, p. 253-267.
  9. Adabi, M.H., and Asadi Mehmandosti, E., 2008. Microfacies and geochemistry of the Ilam formation in the Tang-e Rashid area, Izeh, SW Iran. Journal of Asian Earth Sciences, v. 33, p. 267-277.
  10. Adabi, M.H., Salehi, M.A., and Ghabeishavi, A., 2010. Depositional environment, sequence stratigraphy and geochemistry of Lower Cretaceous carbonates (Fahliyan Formation), south-west Iran. Journal of Asian Earth Sciences, v. 39, p.148–160.
  11. Anderson, T.F., and Arthur, M.A., 1983. Stable isotopes of oxygen and carbon and their application to sedimentologic and paleoenviromental problems. in: Stable isotope in sedimentary geology, Society of Economic Paleontologists and Mineralogists, Short Course, v. 10, p. 1-151.
  12. Barattolo, F., Bassi, D. and Romero, R., 2007. Upper Eocene larger foraminiferal-coralline algal facies from the Klokova Mountain (south continental Greece). Facies, v. 53, p. 361–375.
  13. Brand, U., and Veizer, J., 1980. Chemical diagenesis of a multicomponent carbonate system- 1: trace elements. Journal of Sedimentary Petrology, v. 50, p. 1219- 1236.
  14. Brigaud, B., Durlet, C., Deconinck, J.F., Vincent, B., and Puceat, E., 2009. Facies and climate/ environmental changes recorded on a carbonate ramp. A sedimentological and geochemical approach on Middle Jurassic carbonates (Paris Basin, France). Sedimentary Geology, v. 222, p. 181- 206.
  15. Cantrell, D, L., 2006. Cortical fabrics of Upper Jurassic ooid, Arab Formation, Saudi Arabia: Implication for original carbonate mineralogy, Sedimentary Geology, v. 186, p. 157- 170.
  16. Corda, L., and Brandano, M., 2003. Aphotic zone carbonate production on a Miocene ramp, Central Apennines, Italy. Sedimentary Geology, v. 161, p. 55–70.