دانشگاه شهید بهشتی
پژوهشهای دانش زمین
2008-8299
2588-5898
4
1
2013
03
21
اشتغال کشاورزی و غیر کشاورزی: چالشها، فرصتها و ناپایداری سکونتگاههای روستایی در منطقه تهران و البرز
1
16
FA
ناصر
شفیعی ثابت
دانشگاه شهید بهشتی
nshsabet@yahoo.com
شرایط طبیعی و قابلیتها و تنگناهای مراکز روستایی به همراه رویکردهای برنامهریزی و سیاستگزاری نظام سیاسی در دهههای اخیر، اقتصاد روستایی منطقه تهران و البرز را در قلمرو وسیعی به وبژه در بخشهای شمالی و جنوبی آن تحت تأثیر قرار داده؛ و باعث ناپایداری توسعه و سکونتگاههای روستایی شده است. پیامداین مسأله عدم توسعه فعالیتهای اقتصادی کشاورزی و غیرکشاورزی و کاهش فرصتهای شغلی برای جمعیت درحال افزایش روستایی به رغم وجود ظرفیتهای فراوان طبیعی، اجتماعی ـ اقتصادی و کالبدی بوده است. ازاینرو، این تحقیق به منظور تبیین عوامل مؤثر براشتغال در زمینه گسترش فرصتهای شغلی در 143 روستای نمونه تصادفی از 484 روستای منطقه تهران و البرز به روش توصیفی ـ تحلیلی انجام شد. نتایج بررسی این پژوهش نشان میدهد، فعالیتهای کشاورزی و دامی باعث گسترش صنایع تبدیلی و کارگاهی در روستاها نشده است. توانمندی محیط روستا و زیربناهای آن تأثیر معنیداری بر افزایش فعالیتهای کشاورزی و غیرکشاورزی دارد. همچنین میزان وام توزیع شده تأثیر معنیداری بر افزایش فعالیتهای غیرکشاورزی در نقاط روستایی منطقه دارد. بهعلاوه، عدم حمایت از بهرهبرداران خرد و دهقانی باعث شده از توانمندی محیط روستا، توانایی و مهارتهای فعالان و زیر بناهای محیط روستا در زمینه کشاورزی و غیر کشاورزی به شکل مطلوب استفاده نشود.
اشتغال کشاورزی و غیر کشاورزی,ناپایداری سکونتگاهها,منطقه تهران و البرز
https://esrj.sbu.ac.ir/article_94965.html
https://esrj.sbu.ac.ir/article_94965_2a1f0ac92a5c58245ba0a21264fecdac.pdf
دانشگاه شهید بهشتی
پژوهشهای دانش زمین
2008-8299
2588-5898
4
1
2013
03
21
اثر ترتیب مقیاس مکانی در مطالعات علوم زمین و محیطی
17
36
FA
ارشک
حلیساز
دانشگاه هرمزگان
holisaz@hormozgan.ac.ir
فهیمه
بهرامی
دانشگاه هرمزگان
test@sbu.ac.ir
سهراب
استادهادی دهکردی
دانشگاه هرمزگان
مقیاس مکانی بحثی مورد توجه در تحقیقات محیطی سالهای اخیر بوده است. در این بین اثرات متفاوت مقیاس بر پدیدهها و فرآیندهای محاطشده و شناخت آنها چالشی اساسی در بررسی فرآیندهای محیطی محسوب میشود. لذا این تحقیق با بررسی مفاهیم بنیادین مرتبط با مقیاس و ارتباط آنها با جنبههای عملیاتی و کاربردی این مفهوم در فنآوری سامانهی اطلاعات جغرافیایی تلاش کردهاست، وجود رابطهی مرتّب مکانی بین اندازهی کارتوگرافیک نقشههای توپوگرافی و محتوای اطلاعاتی آنها را مورد آزمون قرار دهد. از این رو در ابتدا مبانی ریاضی مرتبط مرور شده است و سپس وجود ترتیب مقیاس مکانی در خروجی نقشهی شیب، با اخذ و بررسی الگوریتم شیب در نرمافزار ArcGIS9.3 ، مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور از نقشههای شیب رستری تهیهشده از نقشههای رقومی ارتفاع در دو مقیاس (1:50000 و 1:25000) با دو پیکسلسایز (10و100)، در دو نقطهی مختلف از نقشه استفاده شدهاست. سپس همسایگیهای 3*3 و ارقام مربوط به هر پیکسل در هر کدام از نقشهها برداشت و در الگوریتم شیب جایگذاری شدند و سپس نتایج حاصل از آن جهت برآورد تغییرات شیب در دیفرانسیل کلّ معادلهی شیب قرار دادهشد. میزان دیفرانسیل کلّ نتیجهشده در هیچیک از حالات مذکور صفر نگردید که میتواند مبیّن وجود عدم ثبات در تغییرپذیری نقشههای شیب باشد و به بیانی کاربردی، تغییر مقیاس هندسی نقشهها نه تنها حجم و اندازهی اطلاعات در دسترس بلکه درک و دریافت از آنها را نیز کاملاً تحتتأثیر قرار میدهد. در انتها پیشنهاد شده است که انتخاب مقیاس کارتوگرافیک نقشهها در مراحل مختلف مطالعاتی تنها بر مبنای ترتیب کارتوگرافیک آنها نباشد و تحقیقات آتی بر تعیین چگونگی دستیابی به مقیاس بهینه متمرکز شود.
مقیاس مکانی,ترتیب اثر مقیاس مکانی,دیفرانسیل,مطالعات زمین
https://esrj.sbu.ac.ir/article_94985.html
https://esrj.sbu.ac.ir/article_94985_867c0e4f6d0bd21e1cd9958fcb416a0c.pdf
دانشگاه شهید بهشتی
پژوهشهای دانش زمین
2008-8299
2588-5898
4
1
2013
03
21
تحلیل شبکه ذینفعان محلی و کنشگران کلیدی (قدرت اجتماعی) در مدیریت مشارکتی سرزمین (منطقه مورد مطالعه: بهره برداران مرتع روستای لزور)
37
50
FA
مریم
لاریجانی
دانشگاه پیام نور
larijani.research@yahoo.com
مهدی
قربانی
دانشگاه تهران
test@sbu.ac.ir
الهام
رحمانی آزاد
دانشگاه پیام نور واحد ری
در اجرای برنامه عمل مدیریت مشارکتی سرزمین، شناخت کنشگران کلیدی یا قدرت های اجتماعی در بین ذینفعان محلی امری ضروری است. این افراد نقش مهمی در تصمیمات زیست محیطی داشته و بازوی مدیریت مشارکتی در منابع طبیعی محسوب می شوند. هدف این تحقیق شناخت قدرتهای اجتماعی بر اساس رویکرد تحلیل شبکهای، در سطح بهرهبرداران محلی روستای لزور در منطقه فیروزکوه میباشد. در این تحقیق ابتدا بهره برداران مرتع بر اساس روشهای پیمایشی مورد شناسایی قرار گرفتند. سپس با استفاده از پرسش نامه تحلیل شبکه ای در چهار زیرگروه مختلف بهره برداری، ماتریس مشارکت میان بهره برداران تولید و شاخص های مرکزیت درجه و مرکزیت بینابینی محاسبه شده و در نهایت موقعیت هندسی هر کنشگر در شبکه نشان داده شد. برخی از افراد در این شبکه دارای اقتدار و نفوذ بالاتری نسبت به سایرین می باشند. همچنین در این تحقیق روابط برون گروهی و درون گروهی نیز بین زیرگروه های مختلف نشان داده شد. نتایج نیز نشان می دهد که "سرچکنه" در هر زیر گروه به عنوان قدرت های اجتماعی در فرآیند مدیریت مشارکتی می باشند. می توان بر اساس این نتایج استدلال نمود که شناخت قدرتهای اجتماعی جهت ساماندهی و اجرای برنامههای مدیریت پایدار سرزمین و در نتیجه دستیابی به مدیریت مشارکتی موفق منابع طبیعی ضروری بوده و تحلیل شبکه ابزاری کارآمد در این فرآیند محسوب می شود.
تحلیل شبکه اجتماعی,ذینفعان محلی,قدرت اجتماعی,مدیریت مشارکتی سرزمین,مرکزیت کنشگران
https://esrj.sbu.ac.ir/article_94996.html
https://esrj.sbu.ac.ir/article_94996_2612cd5b89a4ec146277eefdada33d82.pdf
دانشگاه شهید بهشتی
پژوهشهای دانش زمین
2008-8299
2588-5898
4
1
2013
03
21
پهنه بندی سیلاب رودخانه زرینه رود با استفاده ازمدل هیدرولیکی HEC-RAS در محیط GIS
51
68
FA
حسن
لشکری
دانشگاه شهید بهشتی
dr_lashkari61@yahoo.com
علی
رشیدی
دانشگاه شهید بهشتی
test@sbu.ac.ir
علی
رضایی
دانشگاه شهید بهشتی
به منظور برنامه ریزی مناسب جهت استفاده از حاشیه رودخانه و نواحی سیل گیر، ابتدا نواحی خطرناک و محدود کننده به لحاظ کاربری های کشاورزی، ساختمان سازی و فعالیت های صنعتی بایستی مشخص شود. نقشه های پهنه بندی سیلاب در مطالعات مدیریت دشت سیلابی کاربرد وسیعی دارد این نقشه ها یکی از اطلاعات پایه و مهم مدیریت بحران محسوب می شوند. آنها اطلاعات مفیدی راجع به طبیعت و اثرات سیل بر دشت سیلابی ارائه می دهند. بنحوی که امکان ارسال هشدارهای مناسب در مواقع خطر سیل و تسهیل عملیات امداد و نجات را فراهم می کنند. مطالعه حاضر در مورد رودخانه زرینه رود واقع در آذربایجان غربی و به طول 16.6 کیلومتر می باشد. در این تحقیق دبی های با دوره برگشتهای مختلف (2-5-10-20-25-50-80-100-200 و 500 ساله) با استفاده از داده های ایستگاههای قزکرپی محاسبه شد. مقاطع عرضی جریان با استفاده از Hec-Ras و نقشه های پهنه بندی سیل با استفاده از الحاقیه HEC-GeoRAS و در محیط GIS ترسیم شده است. بر اساس پهنه های بدست آمده و انطباق آن با تصاویر هوایی می توان گفت که مناطق مسکونی حاشیه رودخانه چندان در معرض خطر سیل نبوده ولی گسترش فعالیتهای سازه ای و کشاورزی طی سالیان اخیر باعث محدود گشتن حریم و بستر رودخانه شده و امکان نفوذ سیل در اراضی اطراف بیشتر می گردد.
پهنه بندی سیلاب,GIS,آذربایجان غربی,Hec-Ras,Hec-Georas
https://esrj.sbu.ac.ir/article_95005.html
https://esrj.sbu.ac.ir/article_95005_8127b4c98b351a1dddb8e09a47655d06.pdf
دانشگاه شهید بهشتی
پژوهشهای دانش زمین
2008-8299
2588-5898
4
1
2013
03
21
طیفسنجی رامان و کاربرد آن در شناسایی دگرسانیهای موجود در کانسارهای مسعباسآباد، شمال شرق شاهرود
69
83
FA
لیلا
صالحی
دانشگاه شهید بهشتی
salehi1006@gmail.com
ایرج
رساء
دانشگاه شهید بهشتی
test@sbu.ac.ir
سعید
علیرضایی
دانشگاه شهید بهشتی
فاطمه
مطرودی
دانشگاه شهید بهشتی
سید حسن
توسلی
دانشگاه شهید بهشتی
طیفسنجی رامان، روشی برای مطالعه مولکولی جامدات، مایعات و گازها است. اساس آن، بر پایه پراکندگی ناکشسان نور تک رنگ (لیزر) است. مولکولهایی که در معرض پرتو لیزر قرار میگیرند برانگیخته شده و سه رفتار رایلی، استوکس و آنتیاستوکس را نشان میدهند. رفتارهای نوع دوم و سوم در آزمایشهای رامان کاربرد دارد. به کمک این روش میتوان بلورها، کانیها، رسوبات و فازهای مختلف سیالات درگیر موجود در کانیها را شناسایی نمود. هدف از این پژوهش، شناسایی مجموعه کانیهای دگرسانی کانسارهای مس منطقه عباسآباد با بهرهگیری از مشاهدات صحرایی، روشهای میکروسکوپی، XRD، EPMA و طیفسنجی رامان است. ناحیه معدنی عباسآباد در شمال شرق شاهرود در کمربندی از سنگهای آتشفشانی ائوسن قرار دارد و میزبان هشت منطقه کانیسازی مس است. سنگهای آتشفشانی این ناحیه، شامل تراکیآندزیت، تراکیآندزیبازالت و تراکیبازالت است. کانیسازی مس به صورت افشان، رگچهای و داربستی و به طور عمده محدود به تراز بالایی واحدهای آتشفشانی است. کانیسازی درونزاد در این بخش، ساده و شامل کانیهای گروه کالکوسیت، بورنیت، دیژنیت، کوولیت و مس طبیعی است که معمولاً با پیریت، کلسیت، کوارتز و هماتیت همراهی میشوند. دگرسانی پروپلیتیک شاخص دگرسانی ناحیهای و دگرسانیهای کربناتی، سیلیسی و کلریتی شاخص دگرسانی محلی و مرتبط با کانهزایی مس است. این دگرسانیها ، منطقهبندی مشخصی را ایجاد نمیکند. کانیهای پرهنیت، کلسیت و کوارتز در طیفسنجی رامان دارای طیفهای آشکار بوده و در بیشتر نمونهها شناسایی شدند که نشانگر فراوانی این کانیها و عملکرد وسیعتر دگرسانی کربناتی و سیلیسی به عنوان دگرسانی محلی و مرتبط با کانهزایی مس است.
طیفسنجی رامان,دگرسانی,مس,سنگهای آتشفشانی,عباسآباد
https://esrj.sbu.ac.ir/article_95011.html
https://esrj.sbu.ac.ir/article_95011_cb2898aeed8447c7f3904fbf97de6d3c.pdf
دانشگاه شهید بهشتی
پژوهشهای دانش زمین
2008-8299
2588-5898
4
1
2013
03
21
پتروگرافی و ژئوشیمی سنگهای آتشفشانی پلیو-کواترنری منطقه ناسفنده، شمال شرق نهبندان (شرق ایرن)
84
100
FA
عصمت
علیشاهی
دانشگاه بیرجند
ealishahi@ymail.com
محمد حسین
زرینکوب
دانشگاه بیرجند
test@sbu.ac.ir
سید سعید
محمدی
دانشگاه بیرجند
مجموعه آتشفشانی ناسفنده واقع در بخش شمالشرقی نهبندان، یکی از رخنمونهای جوان است که بر روی نهشتههای رسوبی (شبه فلیش) و در امتداد گسل نهبندان شرقی در بخش شمالی ایالت ساختاری سیستان قرار گرفته است. ترکیب سنگشناسی این مجموعه شامل تراکی آندزیت، آندزیت بازالت، بازالت و اُلیوین بازالت با بافتهای پورفیری با خمیرهی میکرولیتی، جریانی و حفرهای میباشد. کلینوپیروکسن و اُلیوین به همراه مقادیر کمی آمفیبول، فنوکریستهای آنها را تشکیل میدهند. وجود فنوکریستهای کلینوپیروکسن و منطقهبندی در آنها، بهخصوص حضور تیتان اوژیتها، وجود اُلیوینهای خود شکل و فاقد حاشیهی واکنشی، عدم حضور ارتوپیروکسن و نبود پلاژیوکلاز بهصورت فنوکریست از مشخصات این سنگها است. بررسیهای ژئوشیمیایی نشان میدهد که این سنگها ماهیت آلکالن سدیک دارند. الگوی نمودارهای عناصر خاکی بهنجار شده نسبت به کندریت غنیشدگی از عناصر LREE نسبت به عناصر HREE را نشان میدهند که دلیلی بر منشاء گرفتن ماگمای تشکیل دهندهی این سنگها از ذوب بخشی درجه پایین یک گوشتهی گارنت لرزولیتی است. حضور زینولیتهای گوشتهای (زینولیتهای پیروکسنیتی) و طبیعت آلکالن این گدازهها، مؤیٌد صعود سریع ماگما از عمق زیاد میباشد و طبق نمودارها در مجموعههای درون صفحهای جای میگیرند.
آلکالن,پلیو-کواترنری,زون زمیندرز سیستان,ناسفنده,نهبندان
https://esrj.sbu.ac.ir/article_95025.html
https://esrj.sbu.ac.ir/article_95025_da765b96e0a874b6c4797b2af4e85d58.pdf
دانشگاه شهید بهشتی
پژوهشهای دانش زمین
2008-8299
2588-5898
4
1
2013
03
21
بررسی ریزرخساره ای سازند سروک در تنگ چنارباشی، حوضه لرستان: تلاش در جهت ارائه مدل رسوبی برای توالی های عمیق
101
111
FA
جهانبخش
دانشیان
دانشگاه خوارزمی
daneshian@khu.ac.ir
سید علی
معلمی
پژوهشگاه صنعت نفت
test@sbu.ac.ir
کامیار
یونسی
دانشگاه خوارزمی
شش ریزرخساره مادستون، پکستون اسپیکول دار، پکستون پلوئیدی، پکستون رادیولری، وکستون – پکستون الیگوستژینیدی و روزن بران پلانکتونی و وکستون – پکستون دارای خارپوست و روزن بران کف زی، 712 متر نهشته های عمیق سازند سروک در برش تنگ چنارباشی را تشکیل می دهند. بخش عمده این نهشته ها زیر قاعده امواج طوفانی بوجود آمده اند و نشان دهنده عمیق بودن نهشته ها می باشند. در این مطالعه اثری از رخساره های سد یا لاگون دیده نشده است و انطباق ریزرخساره ها با برش های چینه شناسی همجوار که توسط محققین دیگر مطالعه شدند، مشخص نمود که محیط رسوبی سازند سروک قسمت های عمیق تر پلاتفرم جداشده ای است که قسمت های کم عمق تر آن در برش های مجاور وجود دارد.
ریزرخساره,سازند سروک,جنوب شرق ایلام,تاقدیس کبیرکوه
https://esrj.sbu.ac.ir/article_94976.html
https://esrj.sbu.ac.ir/article_94976_1c7473484265040e706607232cf9e067.pdf