2024-03-29T16:14:27Z
https://esrj.sbu.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=14047
پژوهشهای دانش زمین
2008-8299
2008-8299
1396
8
1
بررسی تطبیقی جهات باد و مورفولوژی تپههای ماسهای ریگ جن
یلدا
فتاحی
علی اکبر
نظری سامانی
حمیدرضا
عباسی
حسن
احمدی
پژوهش حاضر به بررسی نقش جهات باد بر مورفولوژی تپههای ماسهای ریگجن پرداخته است. برای دستیابی به این هدف آمار باد ایستگاههای سینوپتیک اطراف ریگ بررسی شد و جهت باد غالب و جهت انتقال ماسه تعیین شد. سپس به کمک بررسی عکسهای هوایی، تصاویر ماهوارهای گوگل ارث و بازدید میدانی ضمن تعیین دقیق مرز جغرافیایی ریگ، انواع تپههای ماسهای موجود در ارگ شناسایی و نقشه مورفولوژی ارگ تهیه شد. نتایج نشان داد که جهت بادهای فرساینده مؤثر در شکلگیری تپههای ماسهای و جهت انتقال ماسه در سرتاسر منطقه یکسان نبوده و بنابراین ریگجن را میتوان از نظر مورفولوژی تپهها به دو بخش کاملاً مجزا تقسیم نمود. رشتههای طولی بلند در نیمه شمالی ارگ، که با جهات باد شمالشرقی جنوبغربی این نیمه منطبق است و تپههای شبکهای و هرمهای ماسهای قسمت جنوبی ارگ که علاوه بر جهات بادهای چندگانه شمالغرب، شمالشرق، غرب و شرق، عوامل توپوگرافی نیز بر روی مورفولوژی این دسته از تپهها مؤثر است.
تپههای ماسهای
ریگجن
گلباد
گلماسه
مورفولوژی
2017
03
21
1
17
https://esrj.sbu.ac.ir/article_96161_473e041526d193605ced933fff993381.pdf
پژوهشهای دانش زمین
2008-8299
2008-8299
1396
8
1
بررسی توسعه پایدار شهرستان اصفهان با استفاده از روش ردپای بوم شناختی
فرزانه
ساسانپور
علی
شماعی
سحر
عصار
در حال حاضر بشر با چالش بیسابقهای در زمینه زیستمحیطی مواجه شده است. توافق گستردهای در این موضوع وجود دارد که اکوسیستم کره زمین دیگر تحمل سطوح کنونی فعالیتهای اقتصادی و مصرفی و روند رو به رشد آن را ندارد زیرا فشارها و بار وارده بر طبیعت دوچندان شده و دیگر قادر به پایداری نیست. با مطرحشدن مفهوم توسعه پایداری این مبحث در میان دولتها و برنامهریزان سراسر جهان گسترش یافت و تلاشهای زیادی برای مشخص کردن این مفهوم صورت گرفت. با گسترش مفهوم توسعه پایدار در سطح بینالمللی دانشمندان مدلهای کمی و کیفی متعددی برای اندازهگیری توسعه پایدار در جوامع شهری ارائه نمودهاند. یکی از مدلهای کمی مهم در این زمین روش ردپای بومشناختی میباشد، این مدل با تبدیل نیاز به منابع و آلودگی به زمین موردنیاز برای جبران آن، معیاری مناسب برای ارزیابی آثار زندگی مدرن را فراهم میکند. هدف اصلی این پژوهش بررسی توسعه پایداری شهرستان اصفهان با روش ردپای بومشناختی است و در پی پاسخگویی به این سؤال میباشد که آیا توان و ظرفیت بومشناختی شهرستان اصفهان قادر به پاسخگویی نیازهای کنونی ساکنین خود خواهد بود؟ این پژوهش از نظر نوع توصیفی- تحلیلی و از نظر هدف کاربردی است شیوه جمعآوری اطلاعات در این پژوهش به صورت اسنادی و کتابخانهای بوده و برای تحلیل دادهها نیز از نرمافزار GIS استفاده شده است. بر اساس یافتههای تحقیق، میزان ردپای بومشناختی هر فرد معمولی در شهرستان اصفهان 4/2 هکتار به ازای هر نفر محاسبه شد. همچنین، ظرفیت زیستی 427/0 هکتار به ازای هر نفر مشخص گردید. با مقایسه ظرفیت زیستی و ردپای بومشناختی مشخص است که شهرستان اصفهان دچار کسری موازنه بومشناختی شده است. همچنین تحلیل نتایج بهدست آمده نشان میدهد که شهرستان اصفهان از دیدگاه بومشناختی ناپایدار است و با شیوه مصرف و تولید کنونی ظرفیت بومشناختی شهرستان اصفهان قادر به پاسخگویی نیازهای کنونی ساکنین خود نمیباشد و دچار زیادهروی در مصرف از حد جهانی ردپای بوم شناختی شده است.
توسعه پایدار
ردپای بوم شناختی
شهرستان اصفهان
ظرفیت زیستی
کسری موازنه بوم شناختی
2017
03
21
18
31
https://esrj.sbu.ac.ir/article_96199_383fc44dfa1654238ae7a936504660ea.pdf
پژوهشهای دانش زمین
2008-8299
2008-8299
1396
8
1
پهنهبندی آگروکلیمایی کشت مرکبات در استان خوزستان با روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) در محیط GIS
رضا
برنا
مهران
شبانکاری
امیرحسین
حلبیان
افسانه
علیزاده
هدف از این پژوهش پهنهبندی نواحی اقلیمی مستعد کشت مرکبات در استان خوزستان است. به این منظور پارامترهای محیطی در قالب یک ساختار سلسله مراتبی چهار سطحی (اهداف، معیارها، زیرمعیارها و گزینهها)، پایگاه لایههای اطلاعات اقلیمی (بارش، دما، رطوبت نسبی، باد و ساعات آفتابی روزانه) در بازه زمانی20 ساله (1991-2010) تهیه شد. پس از شناسایی گزینههای مرجع و همچنین تعیین رتبه آنها، ضمن در نظر گرفتن همزمان کلیه معیارهای تصمیمگیری، ضریب اهمیت (وزن) معیارها و زیر معیارها بر اساس روش استاندارد شده مقایسه زوجی محاسبه گردید. آنگاه بر اساس مدل (AHP) به تخصیص ارزش و تلفیق نقشههای حاصله در محیط GIS پرداخته شد و در نهایت بر اساس اعمال وزن نهایی هر یک از زیر معیارهای محیطی و اقلیمی مؤثر در کشت، نقشه پهنهبندی نواحی مستعد کشت مرکبات استان تهیه گردید. نتایج نشان داد که روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی بهدلیل سادگی، انعطافپذیری و به کارگیری همزمان معیارهای کیفی و کمی، با کاربرد مطلوب در برنامهریزی اقلیمی- محیطی، توانایی آشکارسازی و تفکیک مناطق مستعد کشت مرکبات در خوزستان را دارد. بر اساس این پژوهش، نقشه پهنهبندی آگروکلیمای کشت مرکبات خوزستان در 4 کلاس اهمیت (ضعیف، متوسط، خوب و عالی) طبقهبندی میشود. مناطق شمالی و شرقی استان از شرایط خوب تا عالی جهت کشت مرکبات برخوردار است و مناطق محدودیتدار استان با پتانسیل ضعیف، بخشهای جنوبی، مرکزی و غربی را در بر میگیرند.
: اقلیم
مرکبات
پهنهبندی
سیستم اطلاعات جغرافیایی
روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی
خوزستان
2017
03
21
32
54
https://esrj.sbu.ac.ir/article_96211_6accf334b6a797de52c6369534b07939.pdf
پژوهشهای دانش زمین
2008-8299
2008-8299
1396
8
1
جایگاه سرمایه اجتماعی در توسعه پایدار سکونتگاههای روستایی (مطالعه موردی: بخش بیضاء، شهرستان سپیدان)
پگاه
مریدسادات
مسلم
زارع خلیلی
ولی الله
فرهادی
در دو دهه اخیر مفهوم سرمایه اجتماعی به واسطه ارتباطش با مؤلفههای بنیادین اجتماعی شامل آگاهی، مشارکت، اعتماد، انسجام و شبکه اجتماعی در راستای توسعه پایدار جوامع بهویژه جوامع روستایی مورد تاکید قرار گرفته است. لذا برای رسیدن به توسعه پایدار روستایی، برخورداری از سرمایه اجتماعی از ضروریات میباشد. بر این اساس هدف اصلی مطالعه حاضر بر پایه تبیین نقش سرمایه اجتماعی در توسعه پایدار سکونتگاههای روستایی بخش بیضا استوار میباشد. این تحقیق پیمایشی با روش توصیفی- تحلیلی و ابزار آن پرسشنامه است. جامعه آماری پژوهش، جمعیت ساکن در 85 آبادی بخش بیضاء شهرستان سپیدان فارس (36737 نفر) بودند که از این میان 299 نفر از روستاییان ساکن در 77 روستای دارای جمعیت بیش از سه خانوار در بخش بیضا، مبتنی بر فرمول کوکران، به شیوه انتساب متناسب و به صورت تصادفی ساده، بهعنوان نمونه انتخاب شدند. برای توصیف دادهها از آمارههای میانگین، واریانس و انحراف معیار و برای تحلیل آنها از ضریب همبستگی کندال تائو بی و رگرسیون چندگانه استفاده شد. مطابق یافتهها ارتباط معناداری در سطح 99 درصد بین سرمایه اجتماعی با توسعه پایدار سکونتگاههای روستایی وجود دارد. همچنین مولفههای آگاهی، مشارکت، انسجام و اعتماد با تبیین 3/85 درصد واریانس به عنوان متغیرهای پیشبینی کننده توسعه پایدار روستاهای بخش بیضا تعیین شدند.
سرمایه اجتماعی
توسعه پایدار
سکونتگاههای روستایی
بخش بیضا سپیدان
2017
03
21
55
74
https://esrj.sbu.ac.ir/article_96219_7d30d9b50eae0c5c6aa744e4ae600f94.pdf
پژوهشهای دانش زمین
2008-8299
2008-8299
1396
8
1
بررسی پایداری رسوبات بستر رودخانه لاویج با استفاده از روش تنش برشی بحرانی و دبی واحد بحرانی
محمد مهدی
حسین زاده
سید حسن
صدوق
سعیده
متش بیرانوند
رضا
اسماعیلی
از مسائل مهم و کلیدی در بررسی فرسایش و پایداری رودخانهها مسئله آغاز حرکت ذرات رسوبی میباشد. تولید رسوب رودخانه سبب کدورت آب، مشکلات مواد مغذی و آلودگیهای آب، مدفون نمودن تأسیسات انحراف آب و همچنین پر شدن دریاچههای ذخیره آب میگردد. جریانی که سبب شروع حرکت ذره خواهد شد، جریان بحرانی نامیده میشود. آستانه حرکت اولیه ذرات رسوبی با چند روش مختلف بررسی میشود که مهمترین آنها عبارتاند از میانگین سرعت بحرانی جریان، روش تنش برشی بحرانی و روش دبی واحد جریان. برای بررسی پایداری رسوبات بستر رودخانه لاویج در شهرستان نور با توجه به شرایط رودخانه از روش تنش برشی بحرانی و دبی واحد بحرانی استفاده گردید. با هدف بررسی آستانه حرکت ذرات در بستر این رودخانه شرایط دو مقطع عرضی از این رودخانه بررسی شد. در ادامه تنش برشی بحرانی و دبی واحد بحرانی برای چهار اندازه ذره D16، D50، D84 و D95در هر دو مقطع محاسبه شد و مشخص گردید که در مقطع عرضی شماره 1 در دبی لبالبی مقطع تمامی ذرات با اندازههای D16، D50، D84 و D95 شروع به حرکت میکنند و بنابراین در دبی لبالبی شرایط رسوبی بستر رودخانه تغییر کلی خواهد کرد. در مقطع شماره 2 ذرات با قطر D95 و بیشتر از آن در بستر رودخانه پایدار خواهند ماند و سایر ذرات کوچکتر از این اندازه شروع به حرکت میکنند. وجود شیب بیشتر بستر و عرض کمتر کانال فعال در مقطع عرضی شماره 1 سبب شده که تمامی ذرات مورد بررسی ناپایدار باشند. درنهایت نتایج بهدستآمده از هر دو روش همخوانی بالایی داشتند و این خود تأییدی بر استفاده از این روشها برای مطالعات پایدارسازی و تولید رسوب رودخانهها میباشد.
آستانه حرکت ذرات رسوبی
تنش برشی بحرانی
دبی واحد بحرانی
رودخانه لاویج
2017
03
21
75
86
https://esrj.sbu.ac.ir/article_96233_7ca3a25e6d0aa25bbaa4c016efd0989a.pdf
پژوهشهای دانش زمین
2008-8299
2008-8299
1396
8
1
منشا گازهای هیدروکربوری در گلفشانهای جنوبشرق دریای خزر (دشت گرگان) براساس ترکیب مولکولی و ایزوتوپی کربن و هیدروژن
بهزاد
مهرابی
آدریانو
مازینی
مهین
فرهادیان
الینا
پلودتکینا
سالواتوره
اینگواگیاتو
گلفشانها پدیدههای رایج در مناطق خشکی و ساحلی با تکتونیک فشارشی و رسوبگذاری بالا هستند که اهمیت زیادی برای تحقیقات در زمینه فعالیتهای تکتونیکی، محیطهای رسوبی و تجمعات نفت و گاز دارد. در این مطالعه، سه گلفشان قارنیاریق، صوفیکم و نفتلیچه در دشت گرگان توصیف و منشا گازهای هیدروکربوری آنها (به صورت گاز آزاد و گاز محلول در رسوبات) بررسی میشود. ترکیب گازهای سه گلفشان شامل مقدار بالایی از گاز متان (۶۸/۹۰ تا vol.% ۷۴/9۹) و مقادیر کمی اتان، پروپان و همچنین ایزو-بوتان در قارنیاریق و نفتلیچه است. منشا گازهای خارجشده از گلفشانها براساس ترکیب مولکولی و نسبت ایزوتوپی کربن و هیدروژن در صوفیکم (‰74-δ13CCH4=)، احیا باکتریایی کربنات و در قارنیاریق (‰2/52-δ13CCH4=) و نفتلیچه (‰2/52-δ13CCH4=) مخلوط (ترموژنیک-بیوژنیک) تشخیص داده شد. اگرچه مقدار کمی اتان (ppmv358) در گازهای برداشت شده از صوفیکم نشاندهنده حضور مقدار کمی گازهای ترموژنیک است. ترکیب ایزوتوپی کربن CO2 با مقدار ‰14/3+δ13CCO2=فرآیند تجزیهزیستی غیرهوازی در گلفشان نفتلیچه را نشان میدهد. مقادیر نسبت ایزوتوپی رادیوژنیک 3He/4He نیز بیانگر منشا پوستهای گازهاست. حضور گازهای ترموژنیک در گلفشانهای دشت گرگان میتواند نشاندهنده پتانسیل هیدروکربوری این منطقه باشد.
گلفشان
ترکیب مولکولی و ایزوتوپی گازهای هیدروکربوری
منشا گازها
دشت گرگان
صوفیکم
قارنیاریق و نفتلیچه
2017
03
21
87
102
https://esrj.sbu.ac.ir/article_96241_0a8611e2fbd777dcdb0dab374a3c929f.pdf
پژوهشهای دانش زمین
2008-8299
2008-8299
1396
8
1
مطالعه خصوصیات مخزنی سازند سروک و تعیین مرز آن با سازند ایلام به طریق ژئوشیمیایی در تاقدیس چناره، جنوب لرستان
الهام
اسدی مهماندوستی
احمد
اسدی
سازند سروک به سن آلبین تا سنومانین به عنوان یکی از مهمترین سنگ مخزنهای کربناته ایران میباشد که در حوضه رسوبی زاگرس تا حوضه خلیج فارس دارای گسترش زیادی است. در این تحقیق یک رخنمون سطحی از سازند سروک به ضخامت 477 متر در تاقدیس چناره واقع در جنوب لرستان مورد مطالعه قرارگرفت. سنگشناسی سازند سروک در منطقه مورد مطالعه از سنگ آهک تودهای، متوسط تا نازک لایه میباشد. مرز بالایی آن با سازند ایلام به دلیل تشابه سنگشناسی مشکل است اما با استفاده از دادههای مربوط به ایزوتوپ کربن 13 و عناصر اصلی و فرعی مرز بین این دو سازند به طور دقیق مشخص گردید. همچنین شواهد ژئوشیمیایی نشان دادند که مرز بین رخداد سنومانین-تورونین در منطقه مورد مطالعه با دادههای جهانی تطابق دارد. مطالعات رسوبشناسی و بررسی رخسارهای 166 مقطع نازک از سازند سروک در تاقدیس چناره منجر به تشخیص 12 ریزرخساره شد که در چهار کمربند رخسارهای جزرومد، لاگون، سد و دریای باز نهشته شدهاند. با توجه به ریزرخسارههای شناخته شده و مقایسه آنها با ریزرخسارههای استاندارد، عدم حضور ساختارهای ریفی و رخسارههای ریزشی و لغزشی، محیط رسوبی این سازند کربناته رمپ تشخیص داده شده است. فرآیندهای دیاژنزی که سازند سروک را در تاقدیس چناره تحتتاثیر قرار دادهاند شامل: سیمانی شدن، دولومیتی شدن، انحلال، تراکم، نئورموفیسم، میکریتی شدن، سیلیسی شدن و آهندار شدن است. همچنین مطالعه با میکروسکوپ کاتدولومینسانس نشان داد که سیمانهای سازند سروک در برش مورد مطالعه در سه محیط دیاژنتیکی جوی، دریایی و تدفینی تشکیل شدهاند.
ایزوتوپ کربن
تاقدیس چناره
دیاژنز
ریزرخساره
سازند سروک
کاتدولومینسانس
2017
03
21
103
135
https://esrj.sbu.ac.ir/article_96170_54bb2ef3ddcc4932a75211d369d14749.pdf
پژوهشهای دانش زمین
2008-8299
2008-8299
1396
8
1
پتروگرافی و ردهبندی تراورتنهای قروه-تکاب بر اساس تجزیههای ایزوتوپی و تصاویر SEM
ریحانه
روشنک
فرید
مُر
بهنام
کشاورزی
صفیه
امیدیان
در این پژوهش تراورتنهای مناطق قروه، بیجار و تکاب، شمال غرب ایران، مورد بررسیهای کانیشناختی و ایزوتوپی قرار گرفتهاند. با استفاده از نتایج تجزیه ایزوتوپهای 18O و 13C، تراورتنهای منطقه در رده گرمازاد (Thermogene) ردهبندی، و منشاء CO2 موجود در آب چشمههای تراورتن ساز، ماگمایی تعیین شد. همچنین این تراورتنها از نظر سنگرخساره در سه رده قلوهای، انکویید و قشرهای بلورین جای میگیرند. مقادیر δ13C این تراورتنها در محدوده (6.1+‰ تا +9.8‰) قرار دارد. یکی از دلایل افزایش مقدار ایزوتوپ کربن در این نهشتهها، وجود ریزاندامگان هایی (Microorganisms) مانند جلبکها است که حضور آنها در تصاویر میکروسکوپ الکترونی (SEM) نیز تایید شد. بر اساس نتایج XRD، فاز غالب کانیایی در بیشتر نمونههای منطقه مطالعاتی کلسیت بوده درحالیکه کانیهای آراگونیت و اکسیدهای آهن نیز به وفور یافت شد. با بررسی پتروگرافی مقاطع نازک و تصاویر SEM، تراورتنهای محور قروه-تکاب از نظر ریزبافتاری (Microfabric) به چهار رده فشرده، لایهای، اکسید آهندار و تراورتنهای آراگونیت دار تقسیمبندی شدند.
پتروگرافی
ایزوتوپهای پایدار کربن و اکسیژن
تصاویر SEM
تراورتن
محور قروه-تکاب
2017
03
21
136
151
https://esrj.sbu.ac.ir/article_96179_9f5f1c637bdef11603d7e49dd67b2af0.pdf
پژوهشهای دانش زمین
2008-8299
2008-8299
1396
8
1
بررسی بیواستراتیگرافی نانوفسیل های آهکی در قسمتهای فوقانی سازند گورپی و قسمتهای تحتانی سازند پابده در برش گنو (شمال غرب ایلام)
سعیده
سنماری
به منظور مطالعه زیست چینهنگاری نانوفسیلهای آهکی، قسمتهای فوقانی سازند گورپی و قسمتهای تحتانی سازند پابده در برش گنو واقع در شمال غرب ایلام انتخاب شد. مطالعه نانوفسیلهای آهکی منجر به تشخیص32 گونه از 25 جنس گردید. مطابق با اولین حضور گونههای شاخص و گسترش تجمعات فسیلی همراه، بایوزون Reinhardtites levis zone (CC24) و قاعده زونArkhangelskiell acymbiformis zone (CC25) از بخش فوقانی سازند گورپی که با زونبندی سیسینگ (1977) همخوانی دارد و زونهایFasciculithus tympaniformis Zone (NP5), Ellipsolithus macellus Zone (NP4) از بخش تحتانی سازند پابده که با زونبندی مارتینی (1971) و بیوزونهای(CP3- CP4) از زونبندی اکادا و بوکری(1980) مطابقت دارند شناسایی شد. در نتیجه این مطالعه و بر اساس زونهای مشخص شده، سن قسمتهای فوقانی سازند گورپی مایستریشتین پیشین و سن قسمتهای تحتانی سازند پابده بخش ابتدایی دانین پسین میباشد.
ایلام
دانین
زاگرس
ماستریشتین
نانوفسیلهای آهکی
2017
03
21
152
163
https://esrj.sbu.ac.ir/article_96187_8c63c6ebea6c413deb1f5dd75acb1f01.pdf
پژوهشهای دانش زمین
2008-8299
2008-8299
1396
8
1
نقش مواد آلی در چگونگی نهشت کانسار بوکسیتی دوپلان، استان چهارمحال بختیاری
سمیه
سلامب اللهی
بتول
تقی پور
علی رضا
زراسوندی
کانسار بوکسیت دوپلان در زون زاگرس مرتفع بین دو سازند خانهکت و نیریز قرار گرفته است. این نهشته 5 افق بوکسیتی دارد که به ترتیب از پایین به بالا شامل افق آهندار، رسی، اُاُلیتی، پیزولیتی و غنی از مواد آلی میباشند. مطالعات کانیشناسی شامل مطالعه میکروسکوپ نوری، الکترونی و طیف رامان نشاندهنده حضور دیاسپور در افق پیزولیتی، اُاُلیتی و رسی و حضور پیریت، کائولینیت، ناکریت و بوهمیت در افقهای غنی از مواد آلی و غنی از آهن میباشند. مطالعات ریز ریختشناسی نشان میدهد که آهن شویی از فرایندهای مهم در تشکیل کانسار دوپلان میباشد. نتایج تجزیه مواد آلی (TOC) نشان میدهد که دو افق غنی از مواد آلی و غنی از آهن بالاترین میزان TOC و آهن را دارند. مهمترین ویژگی این دو افق فراوانی پیریت است. حضور کانی پیریت با محتوای مواد آلی بالا قابل تفسیر است. تشکیل پیریت، حاصل کاهیدگی باکتریایی سولفات به H2S در حضور مواد آلی است. توزیع مواد آلی در افقهای بوکسیتی نشان میدهد که مواد آلی نقش مهمی در تحرک نسبی Al و Fe طی تشکیل بوکسیت دارند. بهطوریکه دو شرایط محیطی متفاوت در تشکیل کانسار بوکسیتی دوپلان حاکم بوده است: 1) محیطی که در آن قابلیت انحلال کانیهای آلومینیومدار بیشتر از آهن است (افق غنی از آهن، افق غنی از مواد آلی)، 2) محیطی که در آن قابلیت انحلال کانیهای Fe دار بیشتر از Al دار میباشد (افق بوکسیت پیزولیتی، اُاُلیتی و رسی).
کانسار بوکسیتی دوپلان
ریز ریختشناسی
زمین شیمی
مواد آلی
2017
03
21
164
179
https://esrj.sbu.ac.ir/article_96189_8cd37e2c24f3a71c1aba7752e2c2f7ac.pdf