دانشگاه شهید بهشتیپژوهشهای دانش زمین2008-82997320160822Forecasts and analysis of light and heavy frosts occurrence in Ardabil Province using outputs of LARS-WG Downscaling in the coming decadesپیش بینی و تحلیل رخداد یخبندان های سبک و سنگین استان اردبیل با استفاده از خروجی ریزگردان لارس دبلیو جی در دهه های آینده12795997FAبرومند صلاحیدانشگاه محقق اردبیلی0000-0003-4826-6185Journal Article20151120In this research, Forecasts and analysis of light and heavy frosts occurrence in Ardabil Province using outputs of LARS-WG Downscaling in the coming decades will be discussed. The Inputs data of models used in this study included the variables of rain, minimum temperature, maximum temperature and radiation in the daily scale. In this study, using the output of BCM2 & HADCM3 climate models under scenario A1B, the beginning and end of the light and heavy frosts in three periods during 2011-2030, 2065-2046 and 2099-2080 were examined and finally, zoning maps of the start and end dates of heavy and light frosts were constructed. The results showed that frost is short from the beginning to the end of light and heavy frosts. The beginning of light frosts at all stations had been delayed and this delay is more in Khalkhal and Meshkin-Shahr. From the start view of heavy frosts, Khalkhal and Parsabad stations show the greatest delays. Khalkhal and Meshkin-Shahr stations are associated with more changes of dates the end of the light frosts rather than two other stations which explains the decrease during the frost period in two stations. Khalkhal and Parsabad stations show the largest decline of the occurrence of heavy frosts in the coming decades that reflects the warmer climate conditions in recent and the future decades.در این پژوهش به پیشبینی یخبندانهای سبک و سنگین استان اردبیل با استفاده از خروجی مدل ریزمقیاس لارس دبلیو جی در دهههای آینده پرداخته شده است. دادههای ورودی مدلهای مورد استفاده در این پژوهش شامل متغیرهای بارش، دمای کمینه، دمای بیشینه و تابش در مقیاس روزانه میباشند. در این پژوهش با استفاده از خروجی دو مدل اقلیمی HADCM3 و BCM2 تحت سناریوی A1B، آغاز و پایان وقوع یخبندانهای سبک و سنگین در سه بازه زمانی 2030- 2011، 2065- 2046 و 2099- 2080 مورد ارزیابی قرار گرفت و در نهایت، نقشههای پهنه بندی تاریخهای آغاز و پایان وقوع یخبندانهای سبک و سنگین این استان ترسیم گردید. نتایج این پژوهش نشان داد که دوره یخبندان از آغاز یخبندانهای سبک و سنگین تا پایان آنها کوتاه میباشد. شروع یخبندانهای سبک در همه ایستگاهها با تأخیر همراه بوده که این تأخیر در خلخال و مشکین شهر بیشتر است. از نظر شروع یخبندان سنگین نیز ایستگاههای خلخال و پارس آباد بیشترین تأخیر را نشان میدهند. ایستگاههای خلخال و مشکین شهر نسبت به دو ایستگاه دیگر با تغییرات بیشتری از نظر تاریخهای پایان یخبندان سبک همراه هستند که این بیانگر کاهش طول دوره یخبندان در این دو ایستگاه است. ایستگاه های خلخال و پارس آباد بیشترین کاهش زمان رخداد یخبندانهای سنگین را در دهههای آینده نشان میدهند که بیانگر شرایط اقلیمی گرمتر در دهههای اخیر و آینده میباشد.https://esrj.sbu.ac.ir/article_95997_49ca57f0277141d350e492c81829d86c.pdfدانشگاه شهید بهشتیپژوهشهای دانش زمین2008-82997320160822Assessment of drought and its impact on surface and groundwater resources (Case study: River basin Minab)ارزیابی خشکسالی و تاثیر آن بر منابع آب سطحی و زیرزمینی (مطالعه موردی: حوزه آبخیز رودخانه میناب)284396053FAاحمد نوحه گراستاد دانشکده محیط زیست، دانشگاه تهرانمریم حیدرزادهدانشجوی دکتری علوم و مهندسی آبخیزداری، دانشگاه هرمزگانمحمررضا ایدوندانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی زمین شناسی، دانشگاه آزاد اسلامی، هرمزگانمهدی پناهیاستادیار دانشکده کشاورزی، دانشگاه زنجانJournal Article20161018Droughts are the most destructive weather events which caused considerable damage to the natural resource sector as well as in human life. Minab river basin was selected because of Esteghlal dam and importance of groundwater and surface water resources and the plain located in this basin. The frequency of droughts was determined using RDI and SPI in rain gauge stations located in the study area. The results showed that both SPI and RDI index for mild and moderate drought frequency region were fitted. SPI based on the effective theory, showed better adaptability with the study area. Therefore the index was selected to assessment drought and water resources relationships. Then in order to evaluate the effect of drought on surface water resources the relationship between the annual mean changes discharge in hydrometric stations near the plain. The results showed that this relationship is statistically significant correlation. In the next step the effects of drought on groundwater resources were calculated by using the bivariate correlation, coefficient harvest and drought effects on groundwater level changes and were found to fall in the water level of all plains were affected by the drought, with high impact factor, except plain Mosaferabad because wells located on the second table and major portion of aquifer recharge it through hard formations highlands done and plain rain is less affected.خشکسالیها از مخربترین رویدادهای آب وهوایی هستند که باعث خسارتهای قابل توجهی هم در بخش منابع طبیعی و هم در زندگی انسانها میشوند. حوزه آبخیز رودخانه میناب به دلیل وجود سد استقلال و اهمیت منابع آبهای سطحی و زیرزمینی و واقع شدن دشتهای قابل توجه در این حوزه انتخاب شده است. فراوانی خشکسالی با استفاده از دو شاخص RDI و SPI در ایستگاه های بارانسنجی معرف واقع در دشتهای این حوزه تعیین شد. نتایج نشان داد هر دو شاخص SPI و RDI بیشترین فراوانی خشکسالی ملایم و متوسط را برای منطقه برازش دادند. شاخص SPI براساس فرضیه سنجه کارآمد، سازگاری بهتری با منطقه مورد مطالعه نشان داد. بنابراین شاخص برای ارزیابی روابط خشکسالی و منابع آب انتخاب شد. سپس به منظور بررسی تاثیر خشکسالی بر منابع آب سطحی رابطه این شاخص با تغییرات متوسط دبی سالانه ایستگاههای هیدرومتری نزدیک هر دشت سنجیده شد. نتایج نشان داد این رابطه با همبستگی بالا معنیدار میباشد. در مرحله بعد به منظور بررسی اثر خشکسالی بر منابع آب زیرزمینی، با استفاده از رابطه همبستگی دو متغیره، ضریب تاثیر برداشت و خشکسالی بر تغییرات سطح آب زیرزمینی محاسبه شد و معلوم گردید افت سطح آب همه دشتهای مورد مطالعه متاثر از خشکسالی با ضریب تاثیر بالا است به جز دشت مسافرآباد که چاههای آن در سفره دوم واقع شده و بخش عمده تغذیه آبخوان آن، از طریق سازندهای سخت ارتفاعات صورت میگیرد و تاثیرپذیری کمتری از بارش دشت دارد. https://esrj.sbu.ac.ir/article_96053_9e13a2a2d5fb26df7aee45132fe660ff.pdfدانشگاه شهید بهشتیپژوهشهای دانش زمین2008-82997320160822ارزیابی اثرات توسعه حملونقل عمومی (مترو و BRT) بر کاربری زمین شهری ) نمونه موردی: منطقه 7 شهرداری تهران (446496064FAبتول مجیدی خامنهاستادیار دانشکده علوم زمین، دانشگاه شهید بهشتیسعید ضرغامیدانشجوی دکتری جغرافیا و برنامهریزی شهری، دانشگاه شهید بهشتییوسف غفوریکارشناسارشد جغرافیا و برنامهریزی شهری، دانشگاه شهید بهشتیJournal Article20161018پیوند میان حملونقل و کاربری زمین از اصول بنیادین در برنامهریزی حملونقل شهری محسوب میشود و به طور جدایی ناپذیری در ارتباط با یکدیگر قرار میگیرد. شناخت این پیوندها پیش از گسترش سیستمهای حمل و نقل ضمن هدایت توسعه و تقلیل بیعدالتی های فضایی در شهرها میتوانند منجر به وضع قوانین و مقررات کاربری زمین کنشگرایانه شوند. بر این اساس در این پژوهش، تأثیرات شبکه حملونقل عمومی (مترو وBRT) بر کاربری زمین در منطقه 7 شهرداری تهران مورد بررسی قرار گرفته است. ابتدا برای هر یک از متغیرهای عمده تحقیق شاخصهایی تعریف و با استفاده از آزمون اسپیرمن به مقایسه شاخصها و میزان همبستگی آنها در یکبازه زمانی ده ساله (1390-1380) پرداخته شده است. مقایسه این شاخصها نشان دهنده رابطه مستقیم ودر مواردی رابطه معکوس بین متغیرهای تحقیق است. همچنین در ادامه از مدل SWOT برای شناسایی نقاط قوت، ضعف، تهدید و فرصتهای منطقه در رابطه با حملونقل عمومی و در نهایت از مدل QSPM (Quantitative Strategic Planning Matrix) جهت تکمیل و ارائه استراتژیهای پیشنهادی مدد گرفته شده است. نتایج کلی تحقیق بیانگر تأثیرگذاری حملونقل عمومی (یعنی مترو و BRT ) بر کاربری زمین در راستای تبدیل و یا تغییر کاربریها در منطقه بوده است. به طورکلی میتوان بیان نمود که این روند موجبات دسترسی آسان به حملونقل عمومی گشته و باعث ترغیب توسعه و تحولات ساختار کالبدی منطقه شده است. از اثرات توسعه حملونقل همگانی در این منطقه میتوان به کاهش سهم کاربریهای مسکونی و در مقابل افزایش سهم کاربری های تجاری و اداری، آموزشی، بهداشتی و فضای سبز اشاره کرد. https://esrj.sbu.ac.ir/article_96064_83d39c5061c5e4cb745b808498288200.pdfدانشگاه شهید بهشتیپژوهشهای دانش زمین2008-82997320160822Pursuing effects of water spreading system on soil properties and morphometry of alluvial fan in “Zahab” plainبررسی اثرات پخش سیلاب بر خصوصیات خاک و مورفومتری مخروط افکنه دشت ذهاب کرمانشاه658296069FAکاظم نصرتیدانشیار دانشکده علوم زمین، دانشگاه شهید بهشتیزینب محمدیدانشجوی دکتری رشته جغرافیای طبیعی- ژئومورفولوژی، دانشگاه شهید بهشتیJournal Article20150520Introducing a large volume of floods containing lots of minerals and suspended charges with different origins, would gradually alter physical and chemical properties of soil, almost by intense sedimentation and initiating soluble and fine materials to sediments. On the other hand, water spreading system would alter morphometric properties of alluvial fan by controlling water and sediments of upstream zone. Evaluation of physical and chemical properties of soil in Zahab plain watershed and spatial variation of its alluvial fan are the purpose of this research. In order to evaluate these properties, 42 samples and control samples were taken from altered and non-altered soil in depth of 20cm. And also in order to monitor spatial variation of alluvial fan Aerial Photo 1/55000 of 1955’s, photos of “landset ETM” satellite of 2000’s and Google Earth photos of 2012’s were used. Moreover complementary data and information were gathered by in-situ monitoring. Comparing the values of parameters, using ANOVA, significant deviations were observed in some parameters. There were not a considerable deviation in parameters such as Na, P, K, N, lime, ph and electrical conductivity, comparing samples and control samples (p>0.05). On the other hand, results showed a noticeable increase in clay particles and decrease in sand particles (pتهنشین شدن رسوبات سیلاب ورودی به سیستم پخش سیلاب سبب تغییرات خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک میگردد. سیستم پخش سیلاب همچنین با کنترل آب و رسوب حوزه بالادست منجر به تغییرات مورفومتریک مخروط افکنه میگردد. هدف از این مطالعه ارزیابی ویژگیهای فیزیکو شیمیایی خاک و بررسی تغییرات مکانی بخشهای مختلف مخروطافکنه دشت ذهاب تحتتاثیر سامانه پخش سیلاب واقع در بالادست آن در آبخیز دشتذهاب میباشد. بهاین منظور ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی در 42 نمونه خاک در عرصه پخش سیلاب و شاهد اندازهگیری شد. همچنین تغییرات مکانی مخروط افکنه قبل و بعد از احداث سامانه پخش سیلاب ارزیابی شد. مقایسه میانگین دادهها با استفاده از آزمون واریانس نشان داد که مقادیر سدیم، فسفر، پتاسیم، نیتروژن، آهک، pH، هدایت الکتریکی خاک در عرصه پخش و شاهد اختلاف معنیداری ندارد ( 05/0<p). نتایج حاکی از افزایش معنیدار رس و سیلت و کاهش معنیدار ماسه در عرصه پخش سیلاب نسبت به شاهد میباشد (05/0>p). سامانه پخش سیلاب دشت ذهاب منجر به تغییرات مکانی بخشهای مختلف مخروطافکنه در سالهای بعد از احداث آن گردیده است به طوریکه آبگیری سامانه پخش سیلاب منجر به کاهش سطح فعال نسبت به سطح غیرفعال مخروطافکنه شده است.https://esrj.sbu.ac.ir/article_96069_7f30575d7c89a8fc7410478bd919aeb8.pdfدانشگاه شهید بهشتیپژوهشهای دانش زمین2008-82997320160822دیاژنز و ارزیابی نقش تغییرات تخلخل بر توان مخزنی آسماری- جهرم در چاههای شماره2، 10 و 11 میدان نفتی گلخاری8310796077FAوحید حسنوندکارشناسی ارشد رسوبشناسی و سنگشناسی رسوبی، دانشگاه بوعلی سینا، همدانحسن محسنیدانشیار گروه زمینشناسی، دانشگاه بوعلی سینا، همدانمجتبی هماییشرکت ملی مناطق نفتخیز جنوبJournal Article20161018سازندهای آسماری و جهرم به ترتیب با سن الیگوسن- میوسن پیشین و ائوسن توالی ضخیم آهکی با لایههای نازک انیدریتی، آهک دولومیتی، دولومیت و با میان لایههای شیل هستند که در میدان نفتی گلخاری در غرب گسل قطر- کازرون و زون چین خورده زاگرس و زیر زون فارس ساحلی مورد پژوهش قرار گرفتهاند. انحلال، آشفتگی زیستی، سیمانی شدن، نئومورفیسم، سیلیسی شدن، میکریتی شدن، تراکم و دولومیتی شدن فرایندهای دیاژنزی مشاهده شده در سازندهای آسماری و جهرم میباشند. مهمترین آنها سیمانی شدن، دولومیتی شدن و انحلال است که سیمانی شدن تأثیر منفی بر روی کیفیت مخزنی دارد ولی دولومیتی شدن باعث افزایش تخلخل بین بلوری و انحلال باعث افزایش تخلخل حفرهای، قالبی و بین دانهای شدهاند. مهمترین تخلخلها شامل بیندانهای، درون دانهای، بین بلوری، قالبی، شبکهای، حفرهای و شکستگی است. هر چند تخلخل حفرهای و بین دانهای اهمیت بیشتری نسبت به بقیه دارند. تخلخل حفرهای در جایگاه نخست قرار دارد و بیشتر در بخش بالایی سازند جهرم و بخش زیرین سازند آسماری مشاهده گردید. میزان تخلخل بین دانهای در جایگاه دوم قرار دارد. فرایندهای دیاژنزی سازندهای آسماری و جهرم نشان دهنده تأثیر مجموعهای از فرایندهای دیاژنزی هم زمان با رسوبگذاری در بستر دریا و پس از رسوبگذاری در طی تدفین کمعمق و تا عمیق و بالا آمدگی است. به طور کلی تخلخل این میدان، نشان میدهد که توان مخزنی متوسط بوده و فرایندهای دیاژنزی در افزایش کیفیت مخزنی تاثیرگذار بودهاند. https://esrj.sbu.ac.ir/article_96077_c4edecb0c304bbfc36a79de4a4bb13ad.pdfدانشگاه شهید بهشتیپژوهشهای دانش زمین2008-82997320160822Calculation of fluid activity within Hamadan migmatite using cordierite mineralsمحاسبه اکتیویته سیالات در میگماتیت های همدان با استفاده از کانی کردیریت10812596004FAعادل ساکیدانشیار، گروه زمینشناسی دانشگاه شهید چمران، اهوازکاظم رنگزندانشیار، گروه سنجش از دور دانشگاه شهید چمران، اهوازJournal Article20150520Intrusion of the Alvand complex (intrusions formed during Jurassic) in to the host metapelitic rocks (schistes) created pelitic hornfelses and anatectic migmatitesReactions Sil/And + Bt = Crd + Spl+ Kfs + melt and Bt+Als+Pl+Qtz = Grt+Kfs+melt, are the most reactions for the development of melt in the metapelitic rocks of Alvand aureole, and is commonly attributed to the process of fluid-absent partial melting. Using multiple equilibria, temperature (~750 ºC) and pressure (~4-5 kbar), have been calculated for the formation of the anatectic migmatites rocks. The volatile saturation surfaces and saturation isopleths for both H2O and CO2 in cordierite are strongly pressure dependent. In contrast, the uptake of H2O by cordierite in equilibrium with melts formed through biotite dehydration melting, controlled by the distribution of H2O between granitic melt and cordierite, DW[DW=wtH2O(melt)/ wtH2O (Crd), is mainly temperature dependent. The cordierite from a mesosome from this region yields a calculated total aH2O (0.62) + aCO2 (0.15) of < 0.77 at these P-T conditions. Melt H2O contents (3.7 wt percentage) and cordierite H2O contents (1.1 wt percentage) yields DW=3.36, compatible with model dehydration melting reactions. This range in DW cause a 15-30 relative decrease in the total wt of melt produced from pelitesنفوذ کمپلکس الوند (نفوذیها در طی ژوراسیک شکل گرفتهاند) در سنگهای رسی دگرگون شده میزبان (شیستها) سبب ایجاد هورنفلسهای رسی و میگماتیتهای آناتکسی در هاله دگرگونی توده شده است. مهمترین واکنشهای توسعه مذاب در سنگهای رسی دگرگون شده موجود در هاله الوند عبارتند از:بیوتیت + سیلیمانیت / آندالوزیت = فلدسپارپتاسیم + اسپینل+کردیریت + مذاب و بیوتیت + سیلیمانیت/ آندالوزیت + پلاژیوکلاز+ کوارتز= فلدسپارپتاسیم+گارنت + مذاب که عمدتا مرتبط با فرآیند ذوب بدون سیال میباشد. با استفاده از تعادل ترمودینامیکی کانیها و واکنشهای تعادلی چندگانه، فشار و دمای اوج دگرگونی مجاورتی در سنگهای میگماتیتی به ترتیب 5-4 کیلوبار و750 درجه سانتیگراد، تخمین زده شده است. ایزوپلیتهای (خطوط همتراز) اشباعی و سطح اشباعی برای سیالات CO2 و H2O در کردیریت بطور قوی وابسته به فشار است. در مقابل، آزاد سازیH2O بوسیله کانی کردیریت متعادل با مذابی که در طی واکنشهای ذوب آبزدایی بیوتیت بوجود میآید بوسیله توزیع H2O بین مذاب گرانیتی و کردیریت یاDW که معادله آن عبارت است از [DW=wt%H2O(melt)/ wt%H2O (Crd)] کنترل میشود که عمدتاٌ وابسته به حرارت است. فعالیت (اکتیویته) کل سیالات در کردیریت موجود در مزوسوم میگماتیتهاaH2O (0.62) + aCO2(0.15) کمتر از 77/0 در این دما-فشار تعین شده است. درصد آب موجود در مذاب و کردیریتها به ترتیب 7/3 و 1/1 درصد وزنی تخمین زده شده است که بر این اساس DW در این سنگها 36/3 محاسبه شده است. این مقدار DW سبب کاهش 15-30 درصدی مذابی میشود که از سنگهای رسی بوجود میآید.https://esrj.sbu.ac.ir/article_96004_077b4354075cc5cdc8e0e076ade97696.pdfدانشگاه شهید بهشتیپژوهشهای دانش زمین2008-82997320160822Non Spiral Hyaline Foraminifera of the Qom Formation, in Type area,فرامینیفرای بنتیک هیالین فاقد پیچش سازند قم در ناحیه الگو، شمال ایران مرکزی12614896016FAجهانبخش دانشیاندانشگاه خوارزمیلیلا رمضانی دانادانشجوی دکتری چینهشناسی و فسیلشناسی، دانشکده علوم زمین، دانشگاه خوارزمیJournal Article20150816Good occurrence and abundance of Miocene plankthic foraminifera in the most locality of the world led to less consideration to benthic foraminifera. The Central Iran is a region with environmental charasteristics, which benthic foraminifera have noticable occurrence and abundance. In this research, smaller non spiral hyaline benthic foraminifera of the Dobaradar stratighraphic section in Type area of the Qom Formation are studied. In this section, these group of foraminifera declare good abundance and diversity, and consist of 12 genera and 37 species from 12 families. Among these, Bolivina scalprata miocenica, Bolivina antiqua, Bolivina catanensis, Bolivina striatula,, Bulimina pyrula, Bulimina costata, Fursenkoina acuta, Lagena substriata, Lagena reticulata-striata, Latibolivina sp, Globulina sp. cf. G. spinosa, Nodosaria raphanistrum, Reussella spinulosa, Uvigerina multicostat are reported for the first time.حضور خوب و فراوان فرامینیفرا پلانکتیک میوسن در بسیاری از نقاط دنیا سبب شده که توجه به فرمهای بنتیک کمتر باشد. ایران مرکزی از جمله مناطقی است که به جهت ویژگیهای محیطی، فرامینیفرهای بنتونیک حضور خوب و فراوانی را نشان میدهند. در این تحقیق فرامینیفرا کوچک غیر پیچشی با پوسته هیالین در برش چینهشناسی دوبرادر در ناحیه الگو مورد بررسی قرار میگیرد که با حضور خوب و فراوان خود شامل 12 جنس و 37 گونه از 12 خانواده میباشند. در میان این جنس و گونهها، گونههای:scalprata miocenica, Bolivina Bolivina antiqua, Bolivina catanensis, Bolivina striatula,, Bulimina pyrula, Bulimina costata, Fursenkoina acuta, Lagena substriata, Lagena reticulata-striata, Latibolivina sp., Globulina sp. cf. G. spinusa, Nodosaria raphanistrum, Reussella spinulosa, Uvigerina multicostata برای اولین بار از سازند قم گزارش میشوند. https://esrj.sbu.ac.ir/article_96016_80e160aa7ce583c9825063e10e47dedd.pdfدانشگاه شهید بهشتیپژوهشهای دانش زمین2008-82997320160822Studying statistical characteristics of fracture systems in Akhlamad area (North West Binalood) using remote sensing based fracture mapمطالعه الگوهای آماری سیستم های شکستگی منطقه اخلمد (شمال غرب بینالود) بر روی نقشه رسم شده از روش دورسنجی14916896029FAمریم غلامزادهدانشگاه فردوسی مشهدبهنام رحیمیدانشگاه فردوسی مشهدفرزین قائمیدانشگاه فردوسی مشهدریحانه احمدی روحانیکارشناس سازمان زمینشناسی، شمال خاوریJournal Article20150520Akhlamad Structural Fracture Map was drawn using remote sensing methods, based on local morphological and structural characteristics. In this paper detected fractures were classified to 6 main directions. Both the most fractures and the most variety of fracture sets were distributed in the eastern part of the zone. In the next part of the study, It was found that the number of each fracture set decreases exponentially by increasing the length values. Calculating Spacing values of each fracture set and comparing with the number of fractures showed similar conclusion: the number of each set decreases exponentially by increasing the spacing values. Then other three parameters Intensity, Density and intersect were plotted on the area map via contour diagrams. The most frequencies of both factors Intensity and Density were constructed in the eastern, central and northern part of the zone; and the most frequency of intersect factor were constructed in the eastern part of the zone. Based on above results reliability of remote sensing techniques for detecting faults has been demonstrateنقشه شکستگیهای ساختاری منطقه اخلمد با توجه به ویژگیهای مورفولوژیک و ساختاری مناسب، به کمک تکنیکهای دورسنجی و پردازش دادههای ماهوارهای ترسیم شد. در این مقاله ابتدا شکستگیها از نظر روند به 6 دسته تفکیک شدند. بیشترین تعداد و تنوع گسلی در شرق منطقه قرارداشت. از مقایسه مقادیر طول شکستگیها، مشخص شد که تعداد گسلهای هر دسته با افزایش طول به صورت نمایی کاهش مییابد. در بررسی پارامتر فاصله نیز نتایج مشابهی گرفته شد و مشخص شد که تعداد گسلها با افزایش فاصلهبندی به طور نمایی کاهش مییابد. سپس نقشههای منحنی میزان برای 3 پارامتر تراکم، تجمع و نقاط تلاقی شکستگیها ترسیم گردید و مشخص شد که هردو فاکتور تراکم و تجمع در بخشهای شرقی، مرکزی و شمالی و فاکتور تراکم تلاقی شکستگیها در بخش شرقی منطقه بیشترین مقدار خود را نشان میدهد. نتایج فوق نشان از معتبر بودن تشخیص شکستگیها براساس تکنیکهای دورسنجی دارند.https://esrj.sbu.ac.ir/article_96029_8b6aa6747695179f98f2b8d047a87731.pdfدانشگاه شهید بهشتیپژوهشهای دانش زمین2008-82997320160822Checking exploration patterns of iron skarn deposits using ETM+ satellite image in northeastern Delijanبررسی الگوهای اکتشافی ذخایر آهن اسکارنی با استفاده از تصاویر ماهواره ای ETM+ در شمال شرق دلیجان16918496039FAمهناز خادمی پارسادانشجوی دکترای پترولوژی، دانشگاه شهید بهشتیفریبرز مسعودیاستاد دانشکده علوم زمین، دانشگاه شهید بهشتیJournal Article20150520The study area is located in northeastern Delijan, in Urumieh Dokhtar magmatic belt Central Iran and consists of Intrusive, subvolcanic, volcanic, Sedimentary and Pyroclastic rocks. emplacement of intrusion in Carbonate sedimentary and Pyroclastic rocks caused iron skarn mineralization and alteration of the host rocks. Remote sensing method is used to investigate the alteration zones and evaluate the patterns of iron skarn mineralization by using different processing on satellite images of Landsat ETM+ sensor. Accordingly, band ratio, principal component analysis and matched filtering methods are the best algorithms to observe alteration zones, and colour composite, Crosta technique and LS-Fit algorithm methods can provide acceptable results for iron minerals detection. These Remote Sensing methods are recommended to determine alteration zones and find iron minerals in general exploration, also because of clay alteration isn’t associated with skarn deposits, this type of alteration is not useful in iron skarn explorationدر شمال شرقی دلیجان، در زون ساختاری ایران مرکزی و کمربند ماگمایی ارومیه دختر مجموعهای از سنگهای رسوبی، پیروکلاستیک، آتشفشانی و تودههای نفوذی و نیمه عمیق رخنمون دارد. جایگیری توده نفوذی در درون رسوبات آهکی و سنگهای پیروکلاستیک سبب کانیسازی آهن اسکارنی و آلتراسیون سنگهای میزبان شده است. جهت بررسی آلتراسیونها و تعیین الگوهای شناسایی کانیسازی آهنهای اسکارنی منطقه، دورسنجی با استفاده از روشهای پردازشی مختلف تصاویر ماهوارهای سنجنده ETM+ ماهواره لندست انجام شده است. بر این اساس روشهای نسبت باندی، آنالیز مولفههای اصلی، فیلترگذاری انطباقی؛ بهترین الگوریتمها جهت استخراج آلتراسیونها میباشد و روشهای ترکیب رنگی، نسبت باندی، کروستا و الگوریتم LS-Fit نتایج مطلوبی جهت آشکارسازی کانیهای آهندار ارائه میکنند. دورسنجی به روشهای مذکور برای تعیین آلتراسیونهای پروپلیتیک و بارزسازی کانیهای آهندار جهت اکتشاف مقدماتی کانسارهای اسکارنی آهندار پیشنهاد میگردد، همچنین به علت عدم ارتباط آلتراسیونهای رسی با کانسار اسکارنی در منطقه مورد مطالعه، بررسی این نوع آلتراسیون جهت شناسایی کانسار آهن ناکارآمد میباشد.https://esrj.sbu.ac.ir/article_96039_57a1298eeabbecf8103b2ef38dcf0bb1.pdf