دانشگاه شهید بهشتیپژوهشهای دانش زمین2008-82993320120621ارزیابی میزان حساسیت به فرسایش گالی در منطقه بیجار11494830FAرضا اسماعیلیاستادیارگروه جغرافیای دانشگاه مازندرانعیسی جوکار سرهنگیاستادیارگروه جغرافیای دانشگاه مازندرانروناک شوکتیکارشناسی ارشد ژئومورفولوژی، دانشگاه مازندرانJournal Article20150517گالیها یکی از مهمترین اشکال فرسایش آبی در مناطق مختلف جهان هستند. فرسایش گالی موجب افزایش بار رسوبی، تخریب خاکهای حاصلخیز و آسیب رساندن به زیرساختها میشوند. این مطالعه حساسیت به فرسایش گالی را در یک حوضه رودخانهای (از زیر حوضههای قزل اوزن) در منطقه بیجار استان کردستان ارزیابی میکند. شناسایی گالیها از طریق برداشتهای میدانی و تصاویر ماهوارهای انجام شده است. نقشههای سنگشناسی، کاربری اراضی، شیب، جهت دامنه، شکل دامنه، عامل طول دامنه، شاخص قدرت رود و شاخص رطوبت توپوگرافی بهعنوان عوامل موثر در فرسایش گالی در نظر گرفته شدند. نقشه حساسیت به فرسایش گالی با استفاده از مدل آماری دو متغیره انجام شد. مقادیر وزن هر کلاس از یک پارامتر بهصورت لگاریتم طبیعی تراکم گالیها هر کلاس تقسیم بر مساحت تراکم گالیها در کل منطقه مورد مطالعه مشخص گردید. سپس، هر لایه بر اساس مقادیر وزن محاسبهشده دوباره کلاسبندی شدند. همپوشانی نقشههای دوباره کلاسبندی شده در محیط GIS انجام گردید. مقادیر حساسیت در پنج گروه طبقهبندی شدند. نتایج اعتبار سنجی منحنی ROC نشان میدهد بین نقشه حساسیت و دادههای گالیهای موجود رابطه رضایتبخشی وجود دارد. بنابراین، تقریباً 87 درصد گالیها به طور صحیح در طبقات با حساسیت بالا و بسیار بالا قرار گرفتهاند. دانشگاه شهید بهشتیپژوهشهای دانش زمین2008-82993320120621تهیه نقشه فرسایش آبکندی با استفاده از فنون سنجش از دور (مطالعه موردی :منطقه لامرد استان فارس(152794847FAاسدالله خورانیاستادیار گروه علوم و مهندسی آبخیزداری، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه هرمزگاناحمد نوحه گراستاد دانشکده محیط زیست، دانشگاه تهرانایوب کرمیکارشناس ارشد علوم و مهندسی آبخیزداری، دانشگاه هرمزگانسید رشید فلاح شمسیدانشیار گروه مدیریت مناطق بیابانی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شیرازوحید موسویدانشجوی دکتری علوم و مهندسی آبخیزداری، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه یزدJournal Article20150517یکی از نیازهای تحقیقاتی برای اجرای اصول آبخیزداری و حفاظت خاک، شناسایی مناطق دارای خطر بالای فرسایش و تهیه نقشه رخسارههای فرسایشی از جمله آبکندها میباشد. یکی از شیوههای قابل اجرا برای تهیه نقشه فرسایش خاک با استفاده از سنجش از دور، استفاده از قابلیتهای توانمند الگوریتمهای طبقهبندی تصاویر ماهوارهای است. طبیعت پیچیده فرسایش آبکندی و نواحی مجاورآن (ناهمگنی) ثابت کردهاست که تهیه نقشه فرسایش آبکندی به وسیله روشهای پارامتریک مبتنی بر پیکسل متداول، در طبقهبندی تصاویر ماهوارهای چالش برانگیز است. در این پژوهش تلاش شده تا با مقایسه روشهای مختلف طبقهبندی مبتنی بر پیکسل بهترین و مناسبترین روش به منظور تهیه دقیقتر نقشه فرسایش آبکندی دشت لامرد انتخاب شود. در این راستا تصاویر سنجنده IRS منطقه لامرد با این روشهای مبتنی بر پیکسل - حداکثر احتمال و ماشین بردار پشتیبان- طبقهبندی شد. نتایج تحقیق نشان داد که روش طبقهبندی ماشین بردار پشتیبان نقشه را با دقت و صحت بالاتری (شاخص کاپا 63/0) نسبت به روش حداکثر احتمال (شاخص کاپا 54/0) تولید کرده است و برای مطالعات آینده تهیه نقشه فرسایش آبکندی در منطقه مورد مطالعه پیشنهاد میشود. یکی از مهمترین دلایل این برتری این است که ماشین بردار پشتیبان یک طبقهبندیکننده غیرپارامتریک است و تنها از بردارهای پشتیبان، که در محدودهی همپوشانی (مرز) کلاسها، قرار میگیرند استفاده میکند و متاثر از واریانس داخلی کلاسها نیست، بعلاوه تفکیک پذیری کلاسها را با استفاده از تغییر شکلهای مختلف افزایش میدهد.دانشگاه شهید بهشتیپژوهشهای دانش زمین2008-82993320120621ارزیابی پهنههای بارشی با استفاده دادههای ماهواره TRMM در استان فارس284494860FAمحمود احمدیاستادیار گروه جغرافیای طبیعی، دانشکده علوم زمین، دانشگاه شهید بهشتیمهدی نارنگی فرددانشجوی دکتری آب و هواشناسی، دانشگاه یزدJournal Article20150517به جهت عدم توانایی ارائه دادههای مکانی بارش با وضوح بالا با استفاده از ایستگاههای باران سنجی و محدودیت در انعکاس تغییرات مکانی بارندگی به طور موثر، به ویژه در مناطقی که در آن توزیع ایستگاههای همدید و بارانسنجی بسیار بالا است؛ لزوم بکارگیری تکنیکهای سنجش از دور از اهمیت بیشتری برخوردار است. در دو دهه اخیر استفاده از دادههای ماهوارهای و تکنیکهای سنجش از دور جهت پژوهشهای آب و هواشناسی رایج شده است. بدین جهت در این پژوهش، به منظور ارزیابی پهنههای بارشی در استان فارس از دادههای ماهواره TRMM، به طور جداگانه برای فصول پاییز، زمستان، بهار و تابستان در بازه زمانی (1998-2012) استفاده شده است؛ سپس با بکارگیری روش میانیابی کریجینگ معمولی و وزندهی معکوس فاصله نقشه پراکنش مکانی و زمانی الگوهای بارشی تهیه گردید و جهت ارزیابی مدلهای درونیابی، از روش ریشه دوم مربع خطا (RMS) و مقدار استاندارد شده آن (RMSS) استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان داد بیشینه میانگین سالانه بارش در مناطق باختری و کمینه آن در نواحی جنوب و جنوب خاوری روی میدهد. همچنین تغییرات مکانی قابل توجهی در پهنههای بارشی در محدوده سرزمین پژوهش در مقیاسهای فصلی و سالانه بجز در فصل تابستان وجود ندارد، در فصل تابستان کمترین میزان بارش و انحراف معیار رخ میدهد که بر خلاف بارش سالانه از آرایش بارشی باختری- خاوری تبعیت نمیکند و بیشینه بارشی آن مربوط به مناطق جنوب خاوری است؛ نتایج ارزیابی روشهای میانیابی نیز نشان داد روش کریجینگ با میزان خطا سالانه (RMS) 28 در مقابل 30 روش وزندهی معکوس فاصله از میزان خطای کمترین برخوردار است، همچنین کمترین میزان خطا در تابستان و بیشترین در فصل زمستان محاسبه گردید. دانشگاه شهید بهشتیپژوهشهای دانش زمین2008-82993320120621تحلیل کاربری اراضی بافت فرسوده (مطالعه موردی: شهر مراغه)8510394821FAژیلا سجادیدانشیار گروه جغرافیای انسانی، دانشکده علوم زمین، دانشگاه شهید بهشتیزهره فنیدانشیار گروه جغرافیای انسانی، دانشکده علوم زمین، دانشگاه شهید بهشتی0000-0003-3444-6654ابراهیم سامیدکترای جغرافیا و برنامه ریزی شهری، دانشکده علوم زمین، دانشگاه شهید بهشتیJournal Article20150517برنامهریزی کاربری اراضی هسته اصلی نظام برنامهریزی شهری است و هدف از آن پیشنهاد توزیع و ترکیب مناسب کاربریها و فعالیّتهای شهری است. نیل به این هدف نیازمند درک چگونگی تخصیص فضا میان کاربریها و نحوۀ آرایش فضایی آنها در وضع موجود است که با روشهای تحلیل کمی و کیفی کاربریها میسر میشود.محله هفت از ناحیه یک شهر مراغه یکی از محلات فرسوده شهری است که کاربری اراضی در سطح محلّه از نظر شاخصهای کمی و کیفی (سرانهها، همجواری و سازگاری) هماهنگی چندانی با استانداردهای شهرسازی ندارد. روش تحقیق در این مقاله توصیفی – تحلیلی است و در آن با استفاده از شاخصهای استاندارد سرانهها، روش نزدیکترین مجاورت (RN) و ماتریس سازگاری به تحلیل کمی و کیفی کاربریها میپردازد.یافتههای تحقیق بیانگر کمبود سرانه کاربریهای خدماتی – رفاهی، مازاد بیش از حد کاربریهای تجاری، بی نظمی در الگوی توزیع کاربریها و وجود ناسازگاری میان آنها در سطح محله است. لذا در این محله از شهر مراغه باید با بالا بردن سرانه کاربریهای خدماتی-رفاهی، توزیع مناسب آنها در سطح محله و حذف کاربریهای ناسازگار به ارتقاء سطح زندگی محله کمک کرد دانشگاه شهید بهشتیپژوهشهای دانش زمین2008-82993320120621چینه نگاری توالی های سازند آسماری در چاه زیلایی شماره 5 جنوب خاوری فرو رفتگی دزفول455994870FAایرج مغفوری مقدماستادیار گروه زمین شناسی، دانشکده علوم، دانشگاه لرستان0000-0002-4000-8571Journal Article20150517در این برسی، چینه نگاری توالیهای سازند آسماری به سن میوسن پیشین( آکیتانین- بوردیگالین) در چاه زیلایی شماره 5 در جنوب خاوری فروافتادگی دزفول مورد مطالعه قرارگرفت. در چاه زیلای شماره 5، سازند آسماری 346 متر ضخامت داشته و شامل انیدریت، سنگ آهک و میان لایه های نازک ماسه سنگ و دولومیت می باشد. برسی رخساره های رسوبی و لاگ های ژئوفیزیکی به همراه پراکندگی و گسترش روزنداران، منجر به شنا سایی سه توالی چینه نگاری نوع سوم شد. مرز زیرن و بالایی توالایی به غیر از مرز بالایی آخرین توالی از نوع 1 و مرز بالایی تولی سوم از نوع دوم می باشد.دانشگاه شهید بهشتیپژوهشهای دانش زمین2008-82993320120621کانی شناسی، منشا رسوبات بادی- ماسه ای و ارزیابی بیابانزایی در ناحیه شرق و شمالشرق اهواز607094882FAبهمن سلیمانیدانشیار گروه زمین شناسی، دانشگاه شهید چمران اهوازکاظم رنگزندانشیار گروه سنجش از دور و GIS، دانشگاه شهید چمران اهوازعلیرضا سرسنگیدانشجوی کارشناسی ارشد گروه سنجش از دور و GIS، دانشگاه شهید چمران اهوازJournal Article20150517کانی شناسی و منشا یابی رسوبات تپه های ماسه ای در کنترل گسترش رسوبات بادی با اهمیت است. در این مطالعه از روشهای متعدد دانه بندی، XRD، SEM، و سنجش از دور-GIS استفاده گردید. کانیهای ایلیت و مونتموریلونیت بالاترین فراوانی نسبی را نشان داده، و کانیهای کلریت و کائولینیت نیز در بعضی از نمونه ها شناسایی گردید. نوع و فراوانی آنها تابع منشا رسوبات، اختصاصات فیزیکوشیمیایی، و جهت وزش بادها است. وجود کوارتز، چرت، انیدریت و صدف دو کفهای آب شیرین و دریایی نشانه دخالت رسوبات رودخانه ای و سواحل خلیج فارس در تغذیه رسوبات منطقه است. مطالعات SEM دانه های کوارتزی نشان داد بعضی از دانه ها فاقد هر گونه آثار ضربه ای است که می بایست از منابع نزدیک مانند سازند گچساران، آغاجاری و لهبری منشا گرفته باشند. تصاویر TM و ETM+ در دوره زمانی 11 ساله جهت بررسی تغییرات تپه ها ی ماسه ای و نیز تعیین نوع کانیهای رسی بکار گرفته شد. تفسیر داده ها با استفاده از پردازش تصاویر ماهوارهای و عملیات صحرایی صورت گرفت. نسبتگیری باندی 5/2 و 4/6 برای تشخیص کانیهای رسی کائولینیت و ایلیت بسیار مفید است. نتایج ارزشیابی اراضی منطقه نشانگر توسعه بیابانی شدن منطقه است. در این خصوص، معیار اقلیم دارای تاثیر بیشتری نسبت به سایر پارامترهاست. دانشگاه شهید بهشتیپژوهشهای دانش زمین2008-82993320120621محیط رسوبی، ژئوشیمی و چینه نگاری سکانسی سازند جهرم در برش بلداجی، حوضه زاگرس718494891FAمینا خطیبی مهردانشجوی دکتری رسوب شناسی، دانشکده علوم زمین، دانشگاه شهید بهشتی.محمد حسین آدابیاستاد، دانشکده علوم زمین، دانشکده علوم زمین، دانشگاه شهید بهشتی.میر رضا موسوی طسوجاستادیار، دانشکده علوم زمین، دانشکده علوم زمین، دانشگاه شهید بهشتی.حسین وزیری مقدماستاد، دانشکده علوم، دانشگاه اصفهان.عباس صادقیدانشیار، دانشکده علوم زمین، دانشکده علوم زمین، دانشگاه شهید بهشتی.Journal Article20150517نهشتههای ائوسن سازند جهرم قابل دسترس در برش بلداجی شامل کربناتهای سازند جهرم میباشد که از طریق جاده بلداجی به امامزاده حمزهعلی قابل دسترسی است. قاعده مقطع مورد مطالعه را مارنها و شیلهای سازند پابده تشکیل میدهد، ضخامت برداشت شده از این رسوبات 172 متر میباشد. بر اساس توزیع و گسترش فرامینیفرها و دیگر اجزاء اسکلتی و غیر اسکلتی، 9 میکروفاسیس شناسایی گردیده است.این میکروفاسیسها در یک محیط شلف از نوع حاشیهدار تشکیل گردیده که در سه زیر محیط رسوبی شلف داخلی، شلف میانی و شلف خارجی ته نشست شده است. علاوه بر مطالعات پتروگرافی، از مطالعات ژئوشیمیایی عنصری (Fe, Mn, Na, Sr) و نسبت Sr/Na نیز به منظور تعیین ترکیب کانیشناسی اولیه و مطالعات دیاژنتیکی استفاده شده است. از تجزیه ایزوتوپهای پایدار اکسیژن (δ18O ‰) و کربن (δ13C ‰) جهت تعیین دمای قدیمه این نهشتهها، سیستم دیاژنتیکی باز و بسته (δ18O در مقابل Mn) و روند دیاژنز استفاده شدهاند. این مطالعات حاکی از ترکیب کانی شناسی اولیه آراگونیتی (واقع در دریاهای گرم نواحی نیمه حارهای)، در یک سیستم بسته تا نیمه بسته با تبادل آب به سنگ پایین میباشد. روند دیاژنز در آهکها بر اساس تغییرات ایزوتوپی اکسیژن و کربن یک روند دیاژنز تدفینی با حضور مواد آلی را نشان میدهد. دمای قدیمه محاسبه شده در آهکها (میکرایت) بر اساس سنگینترین ایزوتوپ اکسیژن 18 یعنی دمای اولیه دیاژنتیکی (هنگامی که رسوبات در نزدیک سطح بودهاند، عمق کم تدفین) (معادل PDB ‰67/3-) و ایزوتوپ اکسیژن آب دریای ائوسن معادل‰ 85/0- ، 29 درجه سانتیگراد تعیین گردیده است. با استفاده از مطالعات صحرایی و بررسی تغییرات عمودی رخسارهها در طول توالی سازند جهرم، سطوح اصلی سکانسی و مرز سکانسها و در نتیجه تعداد سکانسهای رسوبی تعیین گردیده است. سازند جهرم در برش بلداجی از 6 سکانس رسوبی درجه سوم (سکانسهای کم عمق شونده به سمت بالا) تشکیل گردیده است. مرز سکانسها از نوع SB2 بوده و مرز سطح حداکثر پیشروی آب دریا (mfs) با رخسارههای عمیق دریا مشخص شده است.بطور کلی سیستم تراکتهایی پیش رونده (TST) عمدتاً شامل رخسارههای مارنی، وکستونی تا پکستونی است که در این سیستم تراکت فرامینیفرهای منفذدار نظیر نومولیتیده و دیسکوسیکلینیدههای بزرگ و پهن یافت میشود. سیستم تراکت HSTعمدتاً از رخسارههای گرینستونی (رخساره سد) همراه با رخسارههای وکستونی- پکستونی تا رودستونی محیط لاگون تشکیل گردیده است که دارای فرامینیفرهایی با پوسته پورسلانوز نظیر آلوئولین، اوربیتولیتس و میلیولید میباشد.