مقاله پژوهشی
منصور عادل پور؛ علیرضا زراسوندی
چکیده
آمیزه افیولیتی حیدرآباد در کمپلکس افیولیتی نهبندان، واقع در زمین درز سیستان، در مرز میان بلوکهای قارهای لوت و افغان واقع شده است. این سنگها بهطور عمده شامل پریدوتیت گوشتهای، لیستونیت، گابرونوریت، گابرو تودهای و لایهای، بازالت بالشی و رسوبات عمیق دریایی است، که در جایگاه پشته میان اقیانوسی (MOR) تشکیل شدهاند. ...
بیشتر
آمیزه افیولیتی حیدرآباد در کمپلکس افیولیتی نهبندان، واقع در زمین درز سیستان، در مرز میان بلوکهای قارهای لوت و افغان واقع شده است. این سنگها بهطور عمده شامل پریدوتیت گوشتهای، لیستونیت، گابرونوریت، گابرو تودهای و لایهای، بازالت بالشی و رسوبات عمیق دریایی است، که در جایگاه پشته میان اقیانوسی (MOR) تشکیل شدهاند. کانیهای الیوین، ارتوپیروکسن، کلینوپیروکسن و اسپینل سازندههای اصلی پریدوتیتهای گوشته آمیزه افیولیت حیدرآباد هستند. الیوینهای پریدوتیتهای گوشتهای اغلب سرپانتینی شدهاند. مطالعات تفصیلی مایکروپروب روی کروماسپینلهای موجود در پریدوتیتهای گوشتهای مقادیر بسیار بالای Mg# (4/62 تا 67 درصد وزنی) و Cr# (1/18 تا 5/34 درصد وزنی) و مقادیر پایین TiO2 (میانگین 05/0درصد وزنی) را نشان میدهد. میزان Fe+3 در کروم اسپینلهای موجود در پریدوتیتهای گوشتهای مورد مطالعه بسیار پایین (میانگین 02/0 درصد وزنی) است که نشاندهنده تبلور در شرایط فوگاسیته پایین اکسیژن است. همچنین ترکیب الیوینها از نوع فورستریت (90.90- Fo90.07)، ارتوپیروکسنها از نوع انستاتیت، کلینوپیروکسنها از نوع دیوپسید و اسپینلها از نوع آلومینیوم و کرومدار هستند. نمودارهای جداکننده محیط زمینساختی برای هارزبورژیت و لرزولیت ویژگیهای پریدوتیتهای آبیسال را نشان میدهند.
مقاله پژوهشی
زمین شناسی
حامد ابراهیمی فرد؛ بهزاد مهرابی؛ مجید قاسمی سیانی
چکیده
کانسار اسکارن آهن خسروآباد، در بخشی از زون فلززایی آهن باختر کشور (سری سنقر) و در شمال باختری پهنه سنندج – سیرجان واقع شده است. واحدهای زمینشناسی منطقه خسروآباد شامل متاآندزیتبازالتی، آهکهای اسلیتی و متبلور (مرمر) ژوراسیک میانی تا پسین و تودههای نفوذی کوارتزمونزونیتی و سینیتی ائوسن بالایی است. عملکرد نیروهای تکتونیکی ...
بیشتر
کانسار اسکارن آهن خسروآباد، در بخشی از زون فلززایی آهن باختر کشور (سری سنقر) و در شمال باختری پهنه سنندج – سیرجان واقع شده است. واحدهای زمینشناسی منطقه خسروآباد شامل متاآندزیتبازالتی، آهکهای اسلیتی و متبلور (مرمر) ژوراسیک میانی تا پسین و تودههای نفوذی کوارتزمونزونیتی و سینیتی ائوسن بالایی است. عملکرد نیروهای تکتونیکی باعث ایجاد شکستگی در واحد متاآندزیت بازالتی شده و شرایط مناسبی را برای گسترش دگرسانی و کانهزایی فراهم کرده است. اعمال تنشهای تکتونیکی در واحد متاآندزیت بازالتی اسکارنیشده، اسلیت آهکی و تودههای نفوذی، ساختارهایی مانند سابگرینشدگی و تبلور مجدد بلورهای کوارتز و آلکالی فلدسپار، بافت کاتاکلاستیکی و میلونیتی، جهتیافتگی موازی در اسلیتهای آهکی، تشکیل ساختار میکاماهی در بلورهای مگنتیت، حاشیه مضرس و پدیده ان–اشلون و کینکباند در بلورهای پلاژیوکلاز را ایجاد کرده است. کوارتز بیشکل و با خاموشیموجی، بیانگر رخداد تنش در آنهاست. با توجه به موقعیت زمینشناسی و ساختاری و نیز براساس مطالعات پتروفابریکی، دو تیپ کانهزایی شکنا و شکلپذیر در کانسار آهن خسروآباد قابل شناسایی است. بیشترین تمرکز کانهزایی مگنتیت در پهنه بُرشی شکنا شامل ریزشکستگی ها، رگهها و رگچههای موجود در واحد متاآندزیتبازالتی اسکارنیشده است. این رگچهها به صورت موازی و متقاطع با برگوارگی میلونیتی دیده میشوند. کانهزایی تیپ شکلپذیر به صورت پروتومیلونیت و اولترامیلونیت با ژئومتری عدسیشکل و همروند با برگوارگی غالب منطقه گسترش دارد. نتایج این بررسی نشان داد که تنشهای تکتونیکی در کانسار اسکارن آهن خسروآباد در تغییرات عیاری و گسترش کانهزایی نقش کلیدی داشته است.
مقاله پژوهشی
سارا امانی لاری؛ ایرج رساء
چکیده
کانسار روی، سرب و مولیبدن احمدآباد در شمالشرق بافق، قسمتی از کمربند متالوژنی بهاباد- کوهبنان و در بلوک پشتبادام واقع شده است. توالی سنگشناسی منطقه از شیل، دولومیت و آهک تریاس، واحدهای تبخیری، آهک، شیل و ماسهسنگ ژوراسیک به همراه آبرفتهای کواترنری تشکیل گردیده است. رگهای، پراکنده، پرکننده فضای خالی و جانشینی ...
بیشتر
کانسار روی، سرب و مولیبدن احمدآباد در شمالشرق بافق، قسمتی از کمربند متالوژنی بهاباد- کوهبنان و در بلوک پشتبادام واقع شده است. توالی سنگشناسی منطقه از شیل، دولومیت و آهک تریاس، واحدهای تبخیری، آهک، شیل و ماسهسنگ ژوراسیک به همراه آبرفتهای کواترنری تشکیل گردیده است. رگهای، پراکنده، پرکننده فضای خالی و جانشینی سنگ میزبان مدلهای کانیزایی منطقه را تشکیل میدهند. مقایسه نسبت عناصر نادر خاکی سبک و سنگین (La/Yb) و دیاگرامهای نرمال شده عناصر نادر خاکی مربوط به ماده معدنی و سنگ میزبان مشابه هستند. تغییرات نسبت آهن و منیزیم در سنگ میزبان و ماده معدنی دیگر نتایج را پشتیبانی میکند. یافتههای حاصل از این مطالعه نشان میدهد که سنگ میزبان و ماده معدنی در شرایط مشابه تشکیل شدهاند. ویژگیهای میکروسکوپی و روابط بافتی مشابه با دولومیتهای گرمابی میباشد. تغییرات ایزوتوپ پایدار اکسیژن δ18O- SMOW(‰)) نیز در محدوده دیگر دولومیتهای هیدروترمال جهان قرار میگیرد.
مقاله پژوهشی
زمین شناسی
شایسته آزادبخت؛ فریبرز مسعودی؛ وحید احدنژاد
چکیده
تودههای نفوذی در محور بستان آباد-میانه با امتداد شمالغرب-جنوبشرق رخنمون دارند. این سنگها در نقشههای زمینشناسی عمومی گرانیت معرفی شده اما مطالعات دقیق در این تحقیق حضور سینیتها را نیز نشان داده که پترولوژی آنها به منظور بررسی تکوین کوهزایی زاگرس در شمال غرب ایران بررسی شد. سنگهای آذرین منطقه حاصل ماگماتیسم کمربند ماگمایی ...
بیشتر
تودههای نفوذی در محور بستان آباد-میانه با امتداد شمالغرب-جنوبشرق رخنمون دارند. این سنگها در نقشههای زمینشناسی عمومی گرانیت معرفی شده اما مطالعات دقیق در این تحقیق حضور سینیتها را نیز نشان داده که پترولوژی آنها به منظور بررسی تکوین کوهزایی زاگرس در شمال غرب ایران بررسی شد. سنگهای آذرین منطقه حاصل ماگماتیسم کمربند ماگمایی ارومیه-دختر بوده و شامل سنگهای نفوذی، آتشفشانی و پیروکلاستیک به همراه مجموعههای رسوبی است. سینیتهای مورد مطالعه در محدوده سری پتاسیم بالا و شوشونیتی قرار گرفتند. همچنین براساس شاخص اشباع آلومین، نمونههای مورد مطالعه در محدوده متآلومین قرار دارند. از نظر خصوصیات ژئوشیمیائی سینیتهای مورد مطالعه از عناصری نظیر Th)، K، U، Pb، Nd، Rb و Sm) غنیشدگی نشان میدهند، در حالی که از عناصری مانند (Ba، Nb، La، Ce، Sr، P، Zr، Eu، Ti و Y) تهیشدگی نشان میدهند. غنیشدگی عناصری مانند Th و Rb و تهیشدگی عناصری مانند Nb و Ti در الگوی عناصر کمیاب از ویژگیهای ماگماهای ایجاد شده در محیطهای تکتونیکی وابسته به فرورانش است. همچنین تهیشدگی عناصر ناسازگار مانند Nb، Ti، Sr و غنیشدگی عناصر ناسازگار K، Th، Rb، La و U بیانگر آلودگی پوستهای در این سنگهاست. بنابراین تشکیل این سنگها از یک مذاب گوشتهای که توسط سیالات یا مذابهای حاصل از ورقه فرورو غنیسازی شده و طی صعود با مواد پوستهای آلایش یافته در یک محیط برخوردی میباشد.
علمی -پژوهشی
دانا شاویسی؛ محمد حسین آدابی؛ عباس صادقی
چکیده
این مطالعه با هدف بررسی محیط رسوبی و ریزرخساره و ژئوشیمی رسوبات کرتاسه بالایی در مقطع دمبککوه در اطراف سد لار صورت گرفته است. در این منطقه رسوبات کرتاسه بالایی (سنومانین- کامپانین) دارای ضخامتی معادل 7/327 متر میباشد که مرز زیرین آن با سازند تیزکوه و از نوع دگرشیبی میباشد و مرز بالایی با گسل قطع شده است. رسوبات سنومانین که ضخامت ...
بیشتر
این مطالعه با هدف بررسی محیط رسوبی و ریزرخساره و ژئوشیمی رسوبات کرتاسه بالایی در مقطع دمبککوه در اطراف سد لار صورت گرفته است. در این منطقه رسوبات کرتاسه بالایی (سنومانین- کامپانین) دارای ضخامتی معادل 7/327 متر میباشد که مرز زیرین آن با سازند تیزکوه و از نوع دگرشیبی میباشد و مرز بالایی با گسل قطع شده است. رسوبات سنومانین که ضخامت آنها 26/54 متر است با یک کنگلومرای پیشرونده شروع میشوند، رسوبات تورونین که ضخامت آنها 85/22 متر میباشد ابتدا با سنگآهک ضخیم لایه و سپس به سنگآهک چرتدار و در ادامه به سنگ آهکهای الیگوستژیندار تغییر رخساره میدهند. رسوبات کنیاسین دارای ضخامت 85/19 متر میباشند که از سنگ آهکهای الیگوستژیندار به سنگآهکهای مارنی تغییر رخساره میدهند. رسوبات سانتونین دارای ضخامت 80/182 متر میباشند که در قاعده با آهک مارنی و الیگوستژیندار شروع میشود و در ادامه به سنگآهک متوسط لایه تغییر رخساره دادهاند. رسوبات کامپانین بهطور کامل در مقطع مورد مطالعه وجود ندارند، زیرا یک گسل آن را بریده است و تنها 55/48 متر سنگ آهک چرتدار از این رسوبات باقی مانده است. براساس مطالعات پتروگرافی، تعداد 11 ریز رخساره شناسایی گردید که پهنهی جزرومدی 2 ریزرخساره، لاگون یک ریزرخساره، سد یک ریزرخساره و دریای باز 7 ریزرخساره را شامل میشود با توجه به عدم وجود ریفهای سدی بزرگ، ساختهای ریزشی، کلسی توربیدایت، آنکویید و پیزوئید به احتمال زیاد این نهشتهها در یک رمپ هموکلاین بر جای گذاشته شدهاند. نتایج حاصل از آنالیزهای عنصری و ترسیم این مقادیر در کنار یکدیگر حاکی از آن است که رسوبات آهکی کرتاسه بالایی دارای کانی شناسی اولیه آراگونیتی بودهاند. ترسیم مقادیر Mn در برابر Sr/Ca نشاندهنده یک محیط دیاژنتیک نیمه بسته تا باز با نسبت آب به سنگ بالا میباشد.
علمی -پژوهشی
امیر رضا صادقی؛ سید موسی حسینی؛ مجتبی یمانی؛ منصور جعفر-بیگلو
چکیده
در این پژوهش جهت تغذیه سفرههای آب زیرزمینی، ده لایه هیدروژئومرفولوژیکی - اقلیمی مؤثر در مکانیابی در سطح سفره شامل زمینشناسی، ژئومورفولوژی، بافت خاک، کاربری اراضی و پوشش زمین، شیب، ارتفاع رواناب، تراکم زهکشی، تراکم خطواره، عمق آب زیرزمینی بعد از دوره بارش (تغذیه) و فاصله از چاههای بهره برداری استفاده شده است. با توجه به تاثیر ...
بیشتر
در این پژوهش جهت تغذیه سفرههای آب زیرزمینی، ده لایه هیدروژئومرفولوژیکی - اقلیمی مؤثر در مکانیابی در سطح سفره شامل زمینشناسی، ژئومورفولوژی، بافت خاک، کاربری اراضی و پوشش زمین، شیب، ارتفاع رواناب، تراکم زهکشی، تراکم خطواره، عمق آب زیرزمینی بعد از دوره بارش (تغذیه) و فاصله از چاههای بهره برداری استفاده شده است. با توجه به تاثیر هر یک از این لایهها در انتخاب بهترین محل مناسب جهت تغذیه مصنوعی، به هر معیار امتیازی بین 1 تا 4 (به ترتیب کمترین و بیشترین تاثیر) داده شده و طبقهبندی گردید. سپس به منظور ارزیابی صحت لایه مکانهای مناسب تغذیه مصنوعی، ضریب همبستگی این لایه با لایه تغییرات هدایت الکتریکی آب زیرزمینی در سطح آبخوان محاسبه شد. نتایج نشان داد که همبستگی لایه سطوح مناسب تغذیه و هدایت الکتریکی آب زیرزمینی برابر با 635/0- میباشد. نتایج این پژوهش نشان میدهد که 11 درصد از مساحت سطح سفره جزء اراضی کاملا مناسب و 30 درصد اراضی مناسب جهت تغذیه مصنوعی در دشت شریف آباد حائز اهمیت میباشد. این مکانها منطبق بر محیط مخروط افکنهای، دارا بودن خاک درشت دانه از نوع ماسه، شن، لوم، پایین بودن شدید سطح آب زیرزمینی و دارا بودن شیب سطحی (کمتر از 5%) موقعیت خوبی جهت تغذیه آبخوان ایجاد نموده است. براساس ویژگیهای هیدروژئومرفولوژیکی منطقه مورد مطالعه، روش تلفیقی تغذیه مستقیم سطحی (روش حوضچههای تغذیه) و زیرزمینی (روش گودال یا چاه) در نزدیکی خط گسل شریف آباد برای تغذیه منابع آب زیرزمینی میتواند پیشنهاد شود. نتایج این تحقیق میتواند برای سایر سفرههای اطراف دریاچه نمک نیز مورد استفاده قرار گیرد.
مقاله پژوهشی
جغرافیا
مبینا قلی نژاد؛ احمد پوراحمد؛ حسین حاتمی نژاد؛ طاهر صفرراد
چکیده
مخاطرات طبیعی، یک چالش اساسی در دستیابی به توسعه است. در پاسخ به این چالش، مفهوم تابآوری وارد عرصههای علمی شده است. امروزه علاوه بر مخاطرات زمینساختی، مسئله تغییرات آبوهوایی نیز جوامع انسانی را تهدید میکند و بهطور گستردهای به عنوان چالش اصلی جهان قرن حاضر شناخته میشود. نواحی ساحلی به دلیل حساسیت بالای محیطی ...
بیشتر
مخاطرات طبیعی، یک چالش اساسی در دستیابی به توسعه است. در پاسخ به این چالش، مفهوم تابآوری وارد عرصههای علمی شده است. امروزه علاوه بر مخاطرات زمینساختی، مسئله تغییرات آبوهوایی نیز جوامع انسانی را تهدید میکند و بهطور گستردهای به عنوان چالش اصلی جهان قرن حاضر شناخته میشود. نواحی ساحلی به دلیل حساسیت بالای محیطی از شکنندگی بیشتری نسبت به تغییرات آبوهوایی برخوردارند؛ بهطوری که از این نواحی، به مکانهایی با افزایش شوکها و مخاطرات اقلیمی یاد میشود. در مواجه با این مخاطرات، شناخت و آگاهی ساکنان و مسئولین بسیار حائز اهمیت است. این پژوهش با هدف بررسی میزان تابآوری و شناخت ساکنان و مسئولین شهر بابلسر از تغییرات اقلیمی انجام شده است. به همین منظور، از روشهای اسنادی و میدانی (تکمیل پرسشنامه و مصاحبه با افراد) و دادههای آبوهوایی استفاده شده است. دادههای جمعآوری شده، توسط آزمونهای آماری و در نرمافزارهای SPSS و Excel مورد پردازش قرار گرفت و به صورت جداول، نمودار و نقشه ارائه گشت. با توجه به یافتههای تحقیق و نتایج آزمون منکندال، شهر بابلسر روند افزایشی دما، دمای کمینه و روند کاهشی بارش را تجربه میکند. در مقابل آن آگاهی و شناخت کم ساکنین و مسئولین شهری نسبت به مفاهیم تابآوری، تغییر اقلیم و فقدان آموزش، تبادل اطلاعات و نظرخواهی از ساکنین در طرحها و برنامهها و در نتیجه، تابآوری پایین در برابر مخاطرات ناشی از تغییر اقلیم به اثبات رسیده است.
مقاله پژوهشی
جغرافیا
کرامت الله زیاری؛ رباب ملکی؛ اسحاق خندان
چکیده
از نقطه نظر جغرافیایی عدالت فضایی شهر مترادف با توزیع فضایی عادلانه امکانات و منابع بین مناطق مختلف شهری و دستیابی متناسب شهروندان به آنها است، زیرا عدم توزیع عادلانه آنها به بحرانهای اجتماعی و مشکلات پیچیده فضایی خواهد انجامید. منطقه 6 از جمله مناطق شهر تهران میباشد که به علت غلبه نسبی فضاها و کاربریهای فرامنطقهای با کمبودهای ...
بیشتر
از نقطه نظر جغرافیایی عدالت فضایی شهر مترادف با توزیع فضایی عادلانه امکانات و منابع بین مناطق مختلف شهری و دستیابی متناسب شهروندان به آنها است، زیرا عدم توزیع عادلانه آنها به بحرانهای اجتماعی و مشکلات پیچیده فضایی خواهد انجامید. منطقه 6 از جمله مناطق شهر تهران میباشد که به علت غلبه نسبی فضاها و کاربریهای فرامنطقهای با کمبودهای شدید خدمات شهری و سرانههای کاربری فضای سبز، بهداشتی درمانی، ورزشی و فرهنگی در سطح محلات مواجه است. از این رو در این مقاله ابعاد عدالت فضایی در منطقه 6 کلانشهر تهران مورد بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق مقاله حاضر توصیفی - تحلیلی و نوع آن کاربردی است که در آن اطلاعات به صورت اسنادی و کتابخانهای گردآوری شدهاند. در این مطالعه، جهت سنجش شاخصهای عدالت فضایی اعم از اقتصادی، اجتماعی و کالبدی، از دادهها و اطلاعات بلوکهای آماری سرشماری 1395 کلانشهر تهران استفاده شد. به منظور بررسی عدالت فضایی در منطقه 6 شهر تهران، از تحلیل لکههای داغ و خود همبستگی فضایی در محیط نرمافزار آرک جی.ای. اس استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان میدهد که محلات آرژانتین – ساعی (3527 خانوار) و ولیعصر (3272 خانوار) بیشترین برخورداری را از شاخصهای موجود به خود اختصاص دادهاند. همچنین، محلات فاطمی (9309 خانوار) و وصال (2664 خانوار) کمترین میزان برخورداری از تعداد شاخصهای موجود را دارند. همچنین براساس بررسیهای انجام شده مشخص گردید که محلات منطقه 6 تهران از نظر توزیع شاخصهای عدالت فضایی در وضعیت مطلوب قرار ندارند.
مقاله پژوهشی
ژئومورفولوژی
افسانه خیری؛ محمد مهدی حسین زاده؛ سیدحسن صدوق ونینی
چکیده
بررسی نقش انسان در تغییرات محیطی همواره یکی از موضوعات مهم مطالعات محیطی بوده است. جاده به عنوان یکی از مظاهر دخالت انسان در محیط و به خصوص در سیستمهای رودخانهای، سازهای ناگزیر جهت حمل و نقل و ارتباطات بشری است. اثرات پل بر سیستم رودخانه از جنبههای مختلف (مورفومتریک، ژئومورفولوژی، هیدرولوژی و...) مورد توجه است. در بررسی اثر ...
بیشتر
بررسی نقش انسان در تغییرات محیطی همواره یکی از موضوعات مهم مطالعات محیطی بوده است. جاده به عنوان یکی از مظاهر دخالت انسان در محیط و به خصوص در سیستمهای رودخانهای، سازهای ناگزیر جهت حمل و نقل و ارتباطات بشری است. اثرات پل بر سیستم رودخانه از جنبههای مختلف (مورفومتریک، ژئومورفولوژی، هیدرولوژی و...) مورد توجه است. در بررسی اثر پل در روستای جوربند (واقع در حوضه واز، استان مازندران شهرستان چمستان) جهت دستیابی به دادههای دقیق از روش فتوگرامتری برد کوتاه با استفاده از پهپاد استفاده شد. پس از تهیه لایه رقومی ارتفاعی و نقشه ارتوفتوی محدوده، بررسی و مقایسه ضریب تغییرات در پارامترهای مختلف (پروفیل طولی، مقطع عرضی، بیشترین عمق، میانگین عمق مقطع، عرض کانال، نسبت عرض به عمق، سرعت جریان، قدرت جریان، عدد فرود، تنش برشی، شاخص سینوسیته، شاخص تقارن و شاخص بریس) انجام شد. نتایج نشان داد که تمام پارامترها در بالادست و پاییندست پل با هم تفاوت دارند این درحالیست که از نظر محیطی شرایط بالادست و پاییندست در وضعیت یکسانی از نظر کاربری، زمین شناسی و هیدرولوژی قرار دارند. ضریب تغییرات پارامترهای مختلف در بالادست برابر با 79/36 درصد و در پاییندست برابر با 42/43 درصد است. پارامتر شیب، تنش برشی و قدرت رود در بالادست و پاییندست پل بیشترین تغییرات را نشان میدهد. پژوهش فوق نشان داد که ساخت سازهای مانند پل در مسیر جریان رود سبب تغییرات عمده در محیط رودخانهای میشود که برآورد میزان این تغییرات میتواند گام مؤثری در امر مدیریت اکوسیستم رودخانه و سازههای انسانی باشد.
مقاله پژوهشی
مریم شامانیان؛ عبدالرضا رحمانی فضلی؛ فرهاد عزیزپور
چکیده
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تحلیل ارتباط بین ظرفیتهای کارآفرینی و توسعه متوازن روستایی انجام شده است. این پژوهش براساس هدف کاربردی و روش بررسی، توصیفی- تحلیلی است. برای گردآوری دادهها نیز از روشهای اسنادی و میدانی استفاده شده است. ابتدا براساس مدل FANP همه روستاهای شهرستان از نظر سطح توسعه یافتگی مورد ارزیابی قرار گرفتند. سپس از ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تحلیل ارتباط بین ظرفیتهای کارآفرینی و توسعه متوازن روستایی انجام شده است. این پژوهش براساس هدف کاربردی و روش بررسی، توصیفی- تحلیلی است. برای گردآوری دادهها نیز از روشهای اسنادی و میدانی استفاده شده است. ابتدا براساس مدل FANP همه روستاهای شهرستان از نظر سطح توسعه یافتگی مورد ارزیابی قرار گرفتند. سپس از بین سطوح مختلف توسعه، تعداد 32 روستا به عنوان روستای نمونه برای سنجش سطح کارآفرینی با استفاده از آزمون تی تک نمونهای و آزمون فریدمن مورد بررسی قرار گرفته شدند و با تکنیک تحلیل خوشهای، روستاهای نمونه به سطوح مختلف کارآفرینی تقسیم شدند. برای تحلیل رابطه کارآفرینی با توسعه متوازن روستایی از تکنیکهای آماری آزمون رگرسیون ساده، رگرسیون چندگانه، تحلیل رگرسیونی، ضریب تعیین و تحلیل واریانس یکراهه استفاده شده است. طبق نتایج رابطه معناداری بین ظرفیت کارآفرینی و سطح توسعه یافتگی روستاهای مورد مطالعه وجود داشته است بهطوری که توسعه ظرفیتهای کارآفرینی در روستاهای منطقه تا حد زیادی میتواند منجر به کاهش نابرابریهای فضایی و توسعه متوازن روستایی بشود. همچنین، وضعیت کارآفرینی براساس مقایسه تطبیقی میزان توسعه یافتگی روستاها (توسعه نیافته، در حال توسعه، نسبتاً توسعه یافته و توسعه یافته) در برخی ابعاد از تفاوت معناداری برخوردار بوده است. این تفاوت در جنبههای فردی، اقتصادی، فیزیکی و زیستمحیطی مشاهده شده است.