مقاله پژوهشی
زمین شناسی
پرویز عبدی نژاد؛ سادات فیض نیا؛ حمیدرضا پیروان
چکیده
واحدهای مارنی در حدود 4438 کیلومترمربع از سطح استان زنجان معادل 20 درصد را تشکیل میدهند. در این مقاله طبقهبندی مارنهای استان زنجان براساس خصوصیات فیزیکوشیمیایی و تحلیل خوشهای مورد بررسی قرار میگیرد. برای این منظور با توجه به خصوصیات فیزیکوشیمیایی واحدهای مارنی، 18 واحدهای کاری مشخص شده و در عملیات صحرایی اقدام به نمونهبرداری ...
بیشتر
واحدهای مارنی در حدود 4438 کیلومترمربع از سطح استان زنجان معادل 20 درصد را تشکیل میدهند. در این مقاله طبقهبندی مارنهای استان زنجان براساس خصوصیات فیزیکوشیمیایی و تحلیل خوشهای مورد بررسی قرار میگیرد. برای این منظور با توجه به خصوصیات فیزیکوشیمیایی واحدهای مارنی، 18 واحدهای کاری مشخص شده و در عملیات صحرایی اقدام به نمونهبرداری از مواد مارنی به تعداد 120 نمونه از دو عمق 10-0 و 30-0 سانتیمتری گردید. دادههای حاصله با استفاده از برنامه آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. براساس نتایج تحقیق، واحدهای مارنی استان زنجان با توجه به خصوصیات فیزیکوشیمیایی آنها به دو گروه تبخیری یا غیر دریایی شامل واحدهای مارنی پلیوسن، قرمز بالایی، قرمز پائینی و مارن ائوسن و مارن غیر تبخیری یا دریایی شامل واحدهای مارنی قم و مارن کرتاسه میباشد. واحدهای مارنی در لایههای سطحی جزء سازندهای عادی هستند و در لایههای عمقی وضعیت متفاوت است و بر مقدار شوری و قلیائیت برخی از این واحدها افزوده میشود. بررسی تفاوتها و تغییرات خصوصیات فیزیکوشیمیایی واحدهای کاری مارنی به روش آزمون t نشان داد که واحدهای کاری مارنی در دو عمق فوق در اکثر متغیرهای دارای ضریب همبستگی بالا و اختلاف معنیدار میباشند که میتوانند براساس این خصوصیات طبقهبندی شوند. همچنین بررسی متغیرهای فیزیکوشیمیایی واحدهای مارنی به روش آزمون F و مقایسه میانگینها، نشان داد که واحدهای مارنی قابل تفکیک و گروهبندی میباشند. براساس تجزیه و تحلیل خوشهای 6 متغیر فیزیکوشیمیایی در ارائه یک طبقهبندی از واحدهای مارنی استان زنجان موثر و مفید باشند.
مقاله پژوهشی
جغرافیا
مریم قیصری؛ محسن تابان
چکیده
بهرهوری انرژی با هدف کاهش مصرف انرژی یکی از مهمترین چالشها در حوزه انرژیست که اغلب کشورهای جهان با آن مواجه هستند. در همین راستا ارزیابی جنبههای معماری از جمله مسئله کنترل نور و حرارت ناشی از آن در ساختمانها، یکی از اقداماتی است که میتوان در این زمینه انجام داد. هدف اصلی این پژوهش، دستیابی به تعادلی مطلوب بین آسایش حرارتی ...
بیشتر
بهرهوری انرژی با هدف کاهش مصرف انرژی یکی از مهمترین چالشها در حوزه انرژیست که اغلب کشورهای جهان با آن مواجه هستند. در همین راستا ارزیابی جنبههای معماری از جمله مسئله کنترل نور و حرارت ناشی از آن در ساختمانها، یکی از اقداماتی است که میتوان در این زمینه انجام داد. هدف اصلی این پژوهش، دستیابی به تعادلی مطلوب بین آسایش حرارتی و توزیع نور در فضا میباشد. یکی از شرایط اصلی تامین آسایش حرارتی در اقلیمهای گرم فراهم نمودن سایههای مناسب است. بنابراین در شهرستان دزفول با توجه به قرارگیری آن در اقلیم گرم و نیمهمرطوب و به دلیل بالا بودن دمای هوا در اکثر ماههای سال، نیاز به سایه و عناصر سایهانداز امری اجتناب ناپذیر میباشد. در این پژوهش در جهت طراحی بهینه جداره نورگذر، ابتدا فرم بهینه سایهانداز برای جبهههای جنوبی، شمالی، شرقی و غربی به کمک نرمافزار اکوتکت طراحی و سپس با استفاده از نرمافزار دیزاین بیلدر به بررسی تاثیر جنس سایهانداز بر میزان نور و گرمای عبوری از جداره نورگذر پرداخته شده است. براساس یافتههای تحقیق، به کارگیری سایه اندازهایی از جنس چوب و شیشه میتوانند تعادل مطلوبتری را بین بهرهگیری از نور طبیعی و کنترل حرارت ناشی از آن برقرار نمایند و در نهایت شیشه به دلیل افزایش گستره دید و مقاومت در برابر رطوبت میتواند گزینه مناسبتری نسبت به چوب باشد.
مقاله پژوهشی
جغرافیا
غلامرضا سبزقبایی؛ نسترن تدین پور
چکیده
پسماند از تولیدات غیرقابل اجتناب هر جامعه و مدیریت پسماند یکی از نیازهای اصلی آن جامعه است. در این مطالعه در سال ۱۴۰۰، از رویکرد ارزیابی چرخه حیات و ماتریس SWOT به منظور انتخاب بهترین سناریو سامانه مدیریت پسماند شهرستان بهبهان استفاده گردید. این پژوهش با ۵ سناریو شامل: ۱) بازیافت، کمپوست و دفن غیربهداشتی ۲) بازیافت، کمپوست و دفن بهداشتی ...
بیشتر
پسماند از تولیدات غیرقابل اجتناب هر جامعه و مدیریت پسماند یکی از نیازهای اصلی آن جامعه است. در این مطالعه در سال ۱۴۰۰، از رویکرد ارزیابی چرخه حیات و ماتریس SWOT به منظور انتخاب بهترین سناریو سامانه مدیریت پسماند شهرستان بهبهان استفاده گردید. این پژوهش با ۵ سناریو شامل: ۱) بازیافت، کمپوست و دفن غیربهداشتی ۲) بازیافت، کمپوست و دفن بهداشتی ۳) بازیافت، زبالهسوز و دفن غیربهداشتی ۴) بازیافت، زبالهسوز و دفن بهداشتی ۵) بازیافت، کمپوست و هاضم بیهوازی، زبالهسوز، دفن بهداشتی و همچنین شناسایی تهدیدها و فرصتهای موجود در محیط خارجی یک سیستم و بازشناسی ضعفها و قوتهای داخلی آن بر پایه مدیریت پسماندهای شهری به منظور سنجش وضعیت منطقه مورد مطالعه در نظر گرفته شد. دادههای موردنیاز از طریق بررسی منابع، تهیه پرسشنامه و تکمیل آن توسط پرسنل؛ همچنین بازدید میدانی جمعآوری گردید. سیاههنویسی چرخهحیات به کمک مدل IWM-2 صورت پذیرفت. در این مطالعه سناریو سوم وضعیت موجود منطقه است و در قسمت خروجیهای سمی و شاخص اکولوژیکی، در بین تمامی سناریوها بیشترین بار زیستمحیطی را وارد میکند. مهمترین نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدیدها براساس مدل SWOT به ترتیب بهرهگیری از ماشینآلات حمل و نقل مناسب شهری، عدم اطلاعرسانی درخصوص بازیافت و کمپوست و دفن پسماندهای بیمارستانی و صنعتی به همراه زبالههای شهری، اجرای طرح کمپوست با استفاده از تکنولوژیهای جدید وجود قوانین و مقررات محیطزیستی و نزدیکی محل دفع زبالههای شهری به مناطق روستایی و مسکونی به دست آمد. نتایج به دست آمده از چرخه حیات و ماتریس SWOT، میتواند بهترین گزینه مناسب جهت مدیریت پسماند را در اختیار تصمیمگیران قرار دهد.
مقاله پژوهشی
ژئومورفولوژی
مینا حیدری؛ حوریه زحمتکش مارمی؛ امیر کرم
چکیده
فرسایش و رسوب به عنوان پدیدهای جدی در ایران همواره مورد مطالعه و پژوهش بوده است. خاک از با ارزشترین سرمایههای هر کشور محسوب میشود که باید با توجه به این موضوع مهم، اقداماتی در جهت حفظ و مدیریت آن از راههای مختلف انجام گردد. هدف از انجام این پژوهش این است که با استفاده از روش SLEMSA و همچنین بهرهگیری از نرمافزار ArcGIS، میزان ...
بیشتر
فرسایش و رسوب به عنوان پدیدهای جدی در ایران همواره مورد مطالعه و پژوهش بوده است. خاک از با ارزشترین سرمایههای هر کشور محسوب میشود که باید با توجه به این موضوع مهم، اقداماتی در جهت حفظ و مدیریت آن از راههای مختلف انجام گردد. هدف از انجام این پژوهش این است که با استفاده از روش SLEMSA و همچنین بهرهگیری از نرمافزار ArcGIS، میزان فرسایش خاک در حوزه آبخیز زیارت پیشبینی و نقشه کلاسبندی شده فرسایش تهیه گردد. برای این منظور نقشههای مربوط به پارامترهای موجود در مدل مذکور تهیه شد و در محیط نرمافزاری ArcGIS تلفیق گردید. با توجه به نتایج، حداقل میزان فرسایش خاک 659/1 و حداکثر آن 131 تن در هکتار در سال میباشد. با توجه به مقدار فرسایش حاصله، لزوم اتخاذ تدابیری برای کاهش این میزان از هدررفت خاک به صورت اقدامات مختلف آبخیزداری متناسب با شرایط حوزه،ممانعت از تغییر کاربری اراضی مرتع و جنگل، کاهش چرای دام و غیره در این حوزه آبخیز به شدت احساس میشود و در صورت نادیده گرفتن این فرآیند، احتمال وقوع سیل و از بین رفتن خاک و منابع جنگلی و همچنین خسارات جانی برای ساکنان این حوزه و تخریب و ایجاد خسارت به تاسیسات زیربنایی و منازل مسکونی میتواند فقط بخشی از عواقب عدم توجه به این میزان بالا از فرسایش در حوزه مذکور باشد.
مقاله پژوهشی
ژئومورفولوژی
رویا پناهی حسین ابادی؛ میترا مشعشعی؛ سید میثم مشعشعی
چکیده
افزایش فشار بر سیستمهای رودخانهای باعث افزایش احتمال وقوع سیلاب و خسارت جانی و مالی شده است و این مخاطره به عنوان یک نگرانی جهانی مطرح بوده است تعیین میزان گستردگی این مخاطره اولین گام ضروری برای کنترل و کاهش احتمال خطر سیل با استفاده از ابزراهای مناسب میباشد. در این پژوهش به پهنهبندی سیلاب رودخانه مِرِگ (حوضه آبریز ماهیدشت) ...
بیشتر
افزایش فشار بر سیستمهای رودخانهای باعث افزایش احتمال وقوع سیلاب و خسارت جانی و مالی شده است و این مخاطره به عنوان یک نگرانی جهانی مطرح بوده است تعیین میزان گستردگی این مخاطره اولین گام ضروری برای کنترل و کاهش احتمال خطر سیل با استفاده از ابزراهای مناسب میباشد. در این پژوهش به پهنهبندی سیلاب رودخانه مِرِگ (حوضه آبریز ماهیدشت) در استان کرمانشاه پرداخته شده است. بنابراین جهت شبیه سازی سیلاب از مدل عددیHEC_RAS استفاده گردید و از طریق الحاقی HEC–GEORAS در محیطGIS پردازش دادههای ژئومتری انجام شد. جهت محاسبه دبی برای دوره بازگشتهای 25، 50 و 100 ساله، حوضه آبریز منطقه مورد مطالعه به داخل محیط نرمافزار HEC- HMS وارد شد و مشخصات فیزیوگرافی حوضه آبریز از قبیل: مساحت، طول آبراهه اصلی، شماره منحنی خاک (CN)، زمان تمرکز، زمان تاخیر وارد گردید. سپس بعد از تحلیل، نتایج خروجی حداکثر دبی سیلابی با دوره بازگشتهای مختلف محاسبه شد. با توجه به الگوی رودخانه، منطقه به چهار بازه مختلف تقسیمبندی شد که ضریب زبری مانینگ با استفاده از روش کوان برای هر بخش جداگانه محاسبه گردید. نتایج حاصل از مطالعات نشان میدهد که پهنه سیلاب در دور بازگشت 25 ساله 2/3، در دوره بازگشت 50 ساله 4/3 و در دوره بازگشت 100 ساله 5/3 کیلومتر مربع از اراضی حاشیه رودخانه مِرِگ را در بر گرفتهاند. در بازه سوم بهدلیل افزایش میزان ضریب خمیدگی و کاهش میزان شیب پهنه سیلاب از سایر بازهها گستردهتر شده است و اکثر مراکز روستایی حاشیه رودخانه مِرِگ در بازه سوم تحتتاثیر مخاطره سیلاب قرار گرفتهاند.
مقاله پژوهشی
ژئومورفولوژی
رامین رحیمی؛ منیژه قهرودی تالی؛ سید حسن صدوق
چکیده
این پژوهش با هدف شناسایی الگوهای اصلی ورود ریزگرد به تهران و تعیین منشاءهای داخلی تغذیه ریزگردهای وارد شده تهران است. دادههای مورد استفاده شامل دادههای هواشناسی بازه 97-1384، دادههای مربوط کیفیت هوای تهران در همان بازه زمانی، تصاویر مربوط به سنجنده TM لندست 5 و OLI لندست 8 طی سالهای 1985 الی 2017، دادههای سطح یک MODIS در تمامی ...
بیشتر
این پژوهش با هدف شناسایی الگوهای اصلی ورود ریزگرد به تهران و تعیین منشاءهای داخلی تغذیه ریزگردهای وارد شده تهران است. دادههای مورد استفاده شامل دادههای هواشناسی بازه 97-1384، دادههای مربوط کیفیت هوای تهران در همان بازه زمانی، تصاویر مربوط به سنجنده TM لندست 5 و OLI لندست 8 طی سالهای 1985 الی 2017، دادههای سطح یک MODIS در تمامی ایام وقوع ریزگرد، نتایج آزمایش XRF مربوط به تلههای رسوبگیر نصب شده در مناطق تهران به عنوان مقصد و برداشت نمونه از مناطق مبدا بوده است. روش انجام پژوهش مدل جریانی HYSPLIT به روش پسگرد، برای ردیابی ذرات در ارتفاع 500، 1000 و 1۵۰۰ متری از سطح زمین و در حدفاصل زمانی 3 روز قبل از وقوع طوفان گرد و غباری بوده است. همچنین از تصاویر سطح اول MODIS با شاخص BTD به آشکارسازی این پدیده در تمامی روزهای وقوع ریزگرد پرداخته شده است. نمونهگیری از منطقه مقصد که شهر تهران است و مناطق مبدا در مسیر جریان ریزگردها شامل معادن شن و ماسه تهران شهریار (تراسهای آبرفتی رودخانه کرج)، تالابهای قنبر آباد و بند علیخان، پلایاهای حوض سلطان و میقان و مناطقی از دشت قزوین بوده است. یافتههای حاصله از الگوهای اصلی ورود ریزگرد به تهران، 5 الگوی اصلی را نشان داد که عمدتا از خارج از کشور و در فصول مختلف وارد ایران میشوند و هنگام عبور از برخی سطوح پست از قبیل دریاچهها و پلایاها و برخی چالههای داخلی مجددا تغذیه میشوند.
مقاله پژوهشی
جغرافیا
مرتضی قورچی؛ سروش فرشچین
چکیده
با انقیاد زیست انسان به واسطه گفتمان زیست-سیاست1 حکومتها، مفاهیم «اردوگاه2» و «هموساکر3»، در دنیای مدرن ظهور پیدا کرده است. گرچه این دو مفهوم، در گستره وسیعی از مطالعات جغرافیایی به کار رفته است، اما تاکنون ارتباط مشخصی بین خشونتهای محیطزیست، سیاستهای زیستمحیطی حکومت و جوامع تحتتاثیر آن ایجاد نکرده است. در ...
بیشتر
با انقیاد زیست انسان به واسطه گفتمان زیست-سیاست1 حکومتها، مفاهیم «اردوگاه2» و «هموساکر3»، در دنیای مدرن ظهور پیدا کرده است. گرچه این دو مفهوم، در گستره وسیعی از مطالعات جغرافیایی به کار رفته است، اما تاکنون ارتباط مشخصی بین خشونتهای محیطزیست، سیاستهای زیستمحیطی حکومت و جوامع تحتتاثیر آن ایجاد نکرده است. در این پژوهش، ضمن تعریف «اردوگاه زیستمحیطی4» و «هموساکرهای زیستمحیطی5» در چارچوب مباحثی که جورجیو آگامبن6 و جغرافیدانان سیاسی انتقادی متاثر از او به آن پرداختهاند، مدلی مفهومی ارایه شده است. این مدل برای صاحبنظران ارسال و تایید چارچوب مفهومی به دست آمده است. پرسش اصلی این پژوهش این است که آیا امکان وقوع شرایط اردوگاهی و به تبع آن ظهور نوعی از انسانهای هموساکر در یک محیط طبیعی جغرافیایی، تحتتاثیر گفتمانهای سیاسی زیستمحیطی حکومت وجود دارد؟ جهت پاسخ به این پرسش، سیمای طبیعی اطراف هامون جازموریان، و همچنین سیمای اجتماعی جوامع موجود در آن، مورد مطالعه موردی قرار گرفته است. ماحصل تصمیمات در بازه بیست ساله اخیر، با بررسی وضعیت اقلیم، آب در دسترس، سفرههای زیرزمینی، پوشش گیاهی، فرسایش، زیرساختها، رشد جمعیت، آموزش، بهداشت و اشتغال صورت گرفته است. بر این اساس نمود «حیات برهنه7» در وضعیت معیشت جوامع ساکن در این مناطق، مشهود است و مدل مفهومی این پژوهش مبنی بر تبلور حیات برهنه به واسطه سیاستهای زیستمحیطی، مورد تایید قرار گرفته است.
مقاله پژوهشی
زمین شناسی
حسام جمالی زاده؛ محمود فاطمی عقدا؛ مهدی تلخابلو؛ احسان مختاری
چکیده
یکی از مهمترین مباحث در علم مکانیک سنگ و همچنین زمینشناسی مهندسی، تحلیل پایداری فضاهای زیرزمینی قبل از انجام حفاری است. بحث این مقاله پیرامون خصوصیات زمینشناسی مهندسی تودهسنگ، تحلیل پایداری و پیشنهاد سیستم نگهدارنده برای تونل قطعه سوم آزادراه ارومیه- تبریز است. محل حفاری این تونل درون سنگهای آذرین جزیره اسلامی است که با توجه ...
بیشتر
یکی از مهمترین مباحث در علم مکانیک سنگ و همچنین زمینشناسی مهندسی، تحلیل پایداری فضاهای زیرزمینی قبل از انجام حفاری است. بحث این مقاله پیرامون خصوصیات زمینشناسی مهندسی تودهسنگ، تحلیل پایداری و پیشنهاد سیستم نگهدارنده برای تونل قطعه سوم آزادراه ارومیه- تبریز است. محل حفاری این تونل درون سنگهای آذرین جزیره اسلامی است که با توجه به مسائل مهندسی مختلف به پنج واحد ژئوتکنیکی متفاوت تقسیم شد. از روشهای رایج تحلیل پایداری فضاهای زیرزمینی استفاده از روشهای تجربی و عددی است. در این مقاله برای تحلیل پایداری تونل قطعه سوم آزادراه ارومیه- تبریز از روشهای تجربی طبقهبندی RMR، Q، GSI و RMi و روش عددی اجزاء محدود استفاده شد. در تحلیل به روش عددی از نرم افزار PLAXIS و برای تشخیص گوههای بحرانی از نرم افزار Unwedge بهره برده شد. نتایج تحلیلها نشان داد که در حفاری تک مرحلهای جابهجایی تودهسنگ بیش از حد مجاز به دست آمده از روش ساکورایی است، بنابراین پیشنهاد شد حفاری به صورت دو مرحلهای انجام شود. در ادامه سیستم نگهداری موقتی که ضریب اطمینان مورد نیاز را تأمین کند، با استفاده از روشهای تجربی و عددی پیشنهاد گردید. همچنین به منظور اعتبارسنجی و تأیید صحت روند مدلسازی در نرم افزار PLAXIS، از نرم افزار Phase2 استفاده شد.
مقاله پژوهشی
زمین شناسی
منیر مجرد
چکیده
شیستهای منطقه گیسیان در جنوب ارومیه از اجزاء افیولیت سیلوانا در منتهیالیه شمال غربی ایران بوده و در بخش آمیزه رنگین در نزدیکی مرز با ترکیه و عراق برونزد دارند. کانیشناسی ساده این واحد سنگی (موسکویت، بیوتیت، کلریت، کوارتز، فلدسپار و دانه اپک) و فقدان کانیهای شاخص متاپلیتها در آنها مانعی در جهت تخمین شرایط دگرگونی ناحیهای ...
بیشتر
شیستهای منطقه گیسیان در جنوب ارومیه از اجزاء افیولیت سیلوانا در منتهیالیه شمال غربی ایران بوده و در بخش آمیزه رنگین در نزدیکی مرز با ترکیه و عراق برونزد دارند. کانیشناسی ساده این واحد سنگی (موسکویت، بیوتیت، کلریت، کوارتز، فلدسپار و دانه اپک) و فقدان کانیهای شاخص متاپلیتها در آنها مانعی در جهت تخمین شرایط دگرگونی ناحیهای در این سنگها میباشد. ژئوشیمی سنگها حاکی از یک سنگ والد رسوبی اسیدی (شبیه پوسته قارهای فوقانی) با تغذیه کننده آذرین در حد تراکیت به همراه درجه بالایی از شاخصهای هوازدگی و تغییر ترکیب در آن میباشد. این رسوبات نابالغ در یک محیط تکتونیکی نظیر حاشیه فعال قاره تکوین یافته و سپس طی تصادم قارهها دچار دگرگونی ناحیهای درجه پایین (LT/LP-MP) با دو مرحله دگرشکلی شدهاند. تخمین دما و فشار به روش مختلف از جمله ترسیم شبهبرش دما- فشار برای ترکیب سنگکل معین شیستهای گیسیان، برآورد متوسط دما و فشار با واکنشهای احتمالی و نیز قطع تعادلهای چندگانه واکنشهای محاسبه شده توسط نرمافزار THERMOCALC صورت گرفته و نتیجه برای شرایط اوج دگرگونی ناحیهای دمای کمتر از 20± 550 درجه سانتیگراد و فشار کمتر از 1 ± 5/5 کیلوبار را به دست داده است.
مقاله پژوهشی
زمین شناسی
سیده پروین موسوی طاهر؛ ئارام بایت گل؛ نجمه اعتمادسعید؛ مهدی دارائی؛ افشین زهدی؛ جواد ربانی؛ فاطمه محمدزاده
چکیده
توزیع و هندسه سازند مبارک به سن تورنزین- ویزئن حاکی از رسوبگذاری بر روی رمپ کربناتی هموکلاین نسبتاً کم انرژی با زاویه کم است. این تفسیر براساس ویژگیهای رخسارههای تشکیل دهنده و روابط جانبی و عمودی تدریجی بین رخسارههای رسوبی است. براساس تجزیه و تحلیل رخسارهها و مجموعههای رخسارهای، میتوان چهار مجموعه رخسارهای برای رمپ کربناتی ...
بیشتر
توزیع و هندسه سازند مبارک به سن تورنزین- ویزئن حاکی از رسوبگذاری بر روی رمپ کربناتی هموکلاین نسبتاً کم انرژی با زاویه کم است. این تفسیر براساس ویژگیهای رخسارههای تشکیل دهنده و روابط جانبی و عمودی تدریجی بین رخسارههای رسوبی است. براساس تجزیه و تحلیل رخسارهها و مجموعههای رخسارهای، میتوان چهار مجموعه رخسارهای برای رمپ کربناتی مبارک در نظر گرفت که عبارتند از محیطهای رسوبی حوضه، رمپ خارجی (مجموعههای سابتایدال عمیق)، رمپ میانی (مجموعههای سابتایدال کمعمق) و رمپ داخلی. سازند مبارک از 4 سکانس رسوبی (S1- S4) تشکیل شده است که حاصل فعل و انفعال بین تغییرات سطح آب دریا و شرایط اقلیمی میباشند. این سکانسها شامل پکیجهای پسنشسته1 (دسته رخساره پیشرونده (TST)) و پیشنشسته2 (دسته رخساره ترازبالا (HST)) هستند. زیستچینهنگاری سازند مبارک براساس زیرتقسیمبندی زونهای فرامینیفری میسیسیپین3 (MFZ) انجام گرفته، 9 بایوزون (MFZ1- MFZ9) متعلق به زیرآشکوبهای هاستارین، ایوورین و مولینیسین را نشان میدهد. انطباق خوب دستهرخسارههای TST، HST و ژئوشیمی ایزوتوپ کربن 13 (δ13C) حاکی از آن است که نوسانات سطح آب دریا به عنوان مکانیسم اصلی، منجر به تغییر مقادیر ایزوتوپ کربن 13 (δ13C) روی رمپ کربناتی مبارک شده است. به طور کلی، تلفیق این مجموعه دادهها میتواند مبنایی برای انطباق سکانسهای رسوبی در مقیاس ناحیهای ناشی از تغییرات سطح دریای جهانی قابل استفاده باشد.
مقاله پژوهشی
زمین شناسی
فائزه یحیی زاده؛ مسعود علی پوراصل
چکیده
کانسار باغ خشک در ٣٥ کیلومتری شمالخاور سیرجان در کمربند مس کرمان واقع است. گدازه و توفهای آندزیتی تا آندزیت بازالتی ائوسن گستردهترین واحدهای سنگی هستند. استوکهای نیمهعمیق گرانودیوریت و دیوریت پورفیری به سن میوسن پسین در سنگهای آتشفشانی نفوذ کردهاند. مناطق دگرسانی از داخل به خارج شامل پتاسیک، فیلیک، آرژیلیک ...
بیشتر
کانسار باغ خشک در ٣٥ کیلومتری شمالخاور سیرجان در کمربند مس کرمان واقع است. گدازه و توفهای آندزیتی تا آندزیت بازالتی ائوسن گستردهترین واحدهای سنگی هستند. استوکهای نیمهعمیق گرانودیوریت و دیوریت پورفیری به سن میوسن پسین در سنگهای آتشفشانی نفوذ کردهاند. مناطق دگرسانی از داخل به خارج شامل پتاسیک، فیلیک، آرژیلیک و پروپیلیتیک است. این کانسار شامل کانیهای سولفیدی (پیریت، کالکوپیریت، بورنیت، مولیبدنیت، کالکوسیت و کوولیت)، اکسیدهای آهن (مگنتیت، اولیژیست، هماتیت و گوتیت) و مالاکیت است که بیشتر به صورتهای دانهپراکنده و رگه- رگچهای در مناطق پتاسیک و فیلیک مشاهده میشوند. سنگهای آذرین منطقه از نوع سری کالکآلکالن هستند و در محیط کمانهای قارهای نرمال تشکیل شدهاند. مس عنصر اصلی کانسار است و با مولیبدن همبستگی مثبت دارد. میانبارهای سیال در کریستالهای کوارتز شامل گونههای LV، VL و LVH است. درجه حرارت همگنشدن میانبارهای سیال LV، VL و LVH به ترتیب از 180 تا 289، 331 تا 565 و 207 تا 276 درجه سانتیگراد، و شوری آنها از 35/0 تا 24/10، 88/0 تا 22/11 و 55/33 تا 66/42 درصد وزنی معادل نمک طعام تغییر میکند. تفسیر دادههای میانبار سیال اغلب سرد شدن طبیعی و رقیقشدگی سیال در سطح را در تهنشست فلزات دخیل میداند. سامانه ماگمایی باغ خشک همانند دیگر سامانههای ماگمایی بارور در کمربند ارومیه- دختر، از ذوب بخشی منبع گوشتهای و پوسته زیرین ضخیم شده تشکیل شده، که در این میان سهم پوسته زیرین غالب بوده است. در نهایت، کانهزایی باغ خشک یک کانسار مس پورفیری است، که با ماگماهای آداکیتی و بارور میوسن پسین مرتبط است.
مقاله پژوهشی
شهریار کاشی؛ محمدحسین صابری؛ فرامرز هرمزی
چکیده
در مطالعه حاضر به بررسی ابعاد مختلف ژئوشیمیایی و همچنین بلوغ ماده آلی بر روی نمونههای شیل نفتی قالی کوه به وسیله انجام پیرولیز آبی پرداخته میشود. قبل از انجام آزمایش به کمک آنالیز راک – اول ویژگیهای ژئوشیمیایی نمونهها مشخص گردید. نتایج آنالیز فوق بیانگر این موضوع است که با توجه به دمای بیشینه (Tmax) 418 درجه سانتی گراد برای ...
بیشتر
در مطالعه حاضر به بررسی ابعاد مختلف ژئوشیمیایی و همچنین بلوغ ماده آلی بر روی نمونههای شیل نفتی قالی کوه به وسیله انجام پیرولیز آبی پرداخته میشود. قبل از انجام آزمایش به کمک آنالیز راک – اول ویژگیهای ژئوشیمیایی نمونهها مشخص گردید. نتایج آنالیز فوق بیانگر این موضوع است که با توجه به دمای بیشینه (Tmax) 418 درجه سانتی گراد برای نمونهها، آنها در شرایط نابالغ قرار دارند، ضمن این که دارای غنای مناسبی از ماده آلی هستند (TOC=4.33). محیط رسوبی نمونهها نیز با توجه به شاخصهای بایومارکری پریستان و فیتان، محیط دریایی تا دریاچهای با شرایط احیایی است که حاوی کروژن نوع II نیز هستند. آزمایش پیرولیز آبی بر روی نمونه در 6 دمای مختلف صورت پذیرفت. پس از جمعآوری نفت و گاز به دست آمده در پایان هر آزمایش، بیشترین میزان نفت در دمای 330 درجه سانتیگراد حاصل شد که مقدار آن 739 میلی گرم به ازای 50 گرم نمونه است. نفت تولیدی نیز به لحاظ داشتن درصد وزنی سولفور و رزین و آسفالتین پایین دارای کیفیت مناسبی است. از لحاظ ایزوتوپ C13 نفت تولیدی نیز مقدار آن معادل با دوره سنی سازند سرگلو یعنی دوره ژوراسیک است. در کل نتایج مطالعه انجام شده نشان میدهد نمونههای شیل نفتی قالی کوه از لحاظ توان و میزان تولید هیدروکربن در وضعیت مناسبی قرار دارند، ضمن این که مواردی همچون صرفه اقتصادی، میزان بهرهوری و ... نیز مورد توجه است که در مطالعه حاضر به آن پرداخته میشود.
مقاله پژوهشی
راحله هاتفی؛ کمال خدایی؛ فرهاد اسدیان؛ علی اکبر شهسواری
چکیده
فلزات سنگین میتوانند از دو منشا طبیعی و یا انسانی وارد آب، خاک و چرخه مواد غذایی گردند که به دلیل عدم خودپالایی، انباشتگی در زنجیره غذایی و نبود نقش زیستی در بدن موجودات دارای خطرات زیستمحیطی و بهداشتی میباشند. هدف از این مطالعه بررسی و پایش غلظت آرسنیک، آنتیموان، سرب و کادمیوم و ترسیم نقشه توزیع آلودگی در خاک زراعی حوضه آبریز ...
بیشتر
فلزات سنگین میتوانند از دو منشا طبیعی و یا انسانی وارد آب، خاک و چرخه مواد غذایی گردند که به دلیل عدم خودپالایی، انباشتگی در زنجیره غذایی و نبود نقش زیستی در بدن موجودات دارای خطرات زیستمحیطی و بهداشتی میباشند. هدف از این مطالعه بررسی و پایش غلظت آرسنیک، آنتیموان، سرب و کادمیوم و ترسیم نقشه توزیع آلودگی در خاک زراعی حوضه آبریز بردسیر است. نمونهبرداری از خاک براساس زمینشناسی، رعایت پراکنش مناسب، قضاوت کارشناسی و به صورت تصادفی انجام شد. در این راستا 105 نمونه خاک از عمق زیر 10 سانتیمتری برداشت گردید. نمونهها با الک 2 میلیمتری الک شدند و بخش کوچکتر از 2 میلیمتر پودر و جهت آنالیز شیمیایی به روش ICP-MS به آزمایشگاه ارسال گردیدند. تحلیل آماری اندازهگیری غلظت فلزات سنگین منتخب، شاخص زمین انباشت، درجه آلودگی، فاکتور پتانسیل ریسک و ریسک اکولوژیک انجام شد. نتایج تحلیل آماری مبین عدم همبستگی آرسنیک و آنتیموان، روش انتقال متفاوت این فلزات و آلودگی کم تا شدید از نظر شاخصهای آلودگی میباشد. نتایج کلی حاصل از نقشههای پراکنش و غلظت As و Sb مبین آلودگی خاک به آرسنیک در بخش مرکزی و شرقی تا خروجی حوضه در شمال محدوده است و آلودگی به آنتیموان در جنوب، غرب و شرق و تا حدودی مرکز محدوده واقع شده است. منشا اصلی آلودگی در محدوده زمینزادی و ناشی از زونهای دگرسانی و ولکانیکهای سنوزوئیک است و منابع بشرزاد در ایجاد آلودگی اهمیت ندارند و تنها تفاوت روش انتقال آلودگی عناصر آرسنیک و آنتیموان سبب پراکندگی و تمرکز متفاوت آلودگی در محدوده شده است.
مقاله پژوهشی
منیره خیرخواه؛ محمد مبشرگرمی
چکیده
تکاپوی آتشفشانی پالئوژن در زون ماگمایی البرزغربی-آذربایجان از گسترش پراکندهای برخوردار است. در این پژوهش تراکی آندزیتهای گنجین در جنوب طارم مورد بررسی قرار گرفتهاند. پلاژیوکلاز، کلینوپیروکسن، آمفیبول از مهمترین کانیهای این گدازههای حدواسط با بافت هیالوپورفیریک و میکرولیتیک پورفیریک میباشند. کلینوپیروکسنهای ...
بیشتر
تکاپوی آتشفشانی پالئوژن در زون ماگمایی البرزغربی-آذربایجان از گسترش پراکندهای برخوردار است. در این پژوهش تراکی آندزیتهای گنجین در جنوب طارم مورد بررسی قرار گرفتهاند. پلاژیوکلاز، کلینوپیروکسن، آمفیبول از مهمترین کانیهای این گدازههای حدواسط با بافت هیالوپورفیریک و میکرولیتیک پورفیریک میباشند. کلینوپیروکسنهای منطقه، در مطالعات شیمی کانی، ترکیب دیوپسیدی (Wo43-51, En39-47, Fs9-11) را نشان میدهند و در گستره کلینوپیروکسنهای کلسیم، منیزیم و آهندار و آلمینودیوپسید قرار میگیرند. طیف عدد منیزیم) 67% تا 74=%(Mg# کلینوپیروکسنها، یک ماگمای والد کم سیلیس برای منشا تراکی آندزیتهای این منطقه نشان میدهد. الگوهای منطقهبندی عادی این کانیها نشان میدهد که فرایند تفریق در تکامل این سنگها عاملی مؤثر بوده است. برآوردهای زمین-دما فشارسنجی این کانیها، گستره دمایی 1200 تا 1260(±50) درجه سانتیگراد، فشار 4/5 تا 2/6 کیلوبار در ژرفای 19 تا 21 کیلومتری را در تبلور این کانی مشخص مینماید. گریزندگی بالای اکسیژن (2/5-10%) دیوپسیدها، وابستگی ماگماهای والد این سنگها را به جایگاه محیط تکتونیکی کمان پس از تصادم پیشنهاد میکند.