علمی -پژوهشی
nastaran Azadbakht؛ محمد حسین آدابی؛ محبوبه حسینی برزی؛ عبدالرضا باوی عویدی
چکیده
فرآیندهای دیاژنزی مختلفی کیفیت مخزنی سازند آسماری در میدان نفتی اهواز را تحت تاثیر قرار داده است. مخزن آسماری در چاههای مورد مطالعه (X,Y,Z) از لحاظ خصوصیات سنگ چینه ای شامل ده زون است. مطالعات پتروگرافی حاکی ازسرگذشت دیاژنزی پیچیده این مخزن میباشد. فرایندهای دیاژنزی مرتبط با رخنمون تحت الجوی (دیاژنز متئوریک) شامل انحلال گسترده جوی ...
بیشتر
فرآیندهای دیاژنزی مختلفی کیفیت مخزنی سازند آسماری در میدان نفتی اهواز را تحت تاثیر قرار داده است. مخزن آسماری در چاههای مورد مطالعه (X,Y,Z) از لحاظ خصوصیات سنگ چینه ای شامل ده زون است. مطالعات پتروگرافی حاکی ازسرگذشت دیاژنزی پیچیده این مخزن میباشد. فرایندهای دیاژنزی مرتبط با رخنمون تحت الجوی (دیاژنز متئوریک) شامل انحلال گسترده جوی در مغزههای حفاری، سیمانی شدن و همراه با فرایندهای دیاژنزی دفنی شامل دولومیتی شدنهای مرتبط با استیلولیت و سیمانی شدن دفنی به عنوان اصلیترین فرایندهای دیاژنزی کنترل کننده کیفیت مخزنی سازند آسماری در این میدان میباشد. نتایج حاصل از این مطالعه نشان می-دهند که بر خلاف کنترل اولیه رخسارهها بر توزیع تخلخل- تراوایی، فرایندهای دیاژنزی نیز نقش بسیار مهمی در توزیع نهایی پارامترهای مخزنی در مخزن آسماری این میدان داشتهاند. انحلال گسترده جوی و شکستگی های موجود در این سازند به همراه دولومیتی شدنهای مرتبط با استیلولیت و انحلال سیمان انیدریتی پویکیلوتوپیک و ایجاد سیمان لخته ای انیدریتی در پتروفاسیسهای ماسه سنگی به عنوان اصلی ترین فرایندهای افزاینده کیفیت مخزنی و ایجاد کننده واحدهای مخزنی معرفی می گردند. بر خلاف این سیمانی شدنهای گسترده جوی، دفنی کم عمق و عمیق مرتبط با دولومیتی شدن بیش از حد و تشکیل سیمان انیدریتی به عنوان مهمترین عوامل دیاژنزی کاهنده کیفیت مخزنی و ایجاد کننده واحدهای سدی و بافلی - غیر مخزنی معرفی میشوند.
علمی -پژوهشی
شیوا مسکینی سیاهمرد؛ فرج الله فردوست؛ مهدی رضایی کهخائی
چکیده
معدن مس قیصری در 105 کیلومتری جنوب شهرستان دامغان در استان سمنان، در انتهای غربی نوار آتشفشانی- رسوبی ترود- چاهشیرین و بخش شمالی پهنه ساختاری- رسوبی ایران مرکزی واقع شده است. کانسنگهای منطقه کالکوسیت، کوولیت، پیریت، دیژنیت، مالاکیت، آزوریت و مس خالص همراه با کانیهای آهن ازجمله هماتیت، گوتیت، مگنتیت و لیمونیت هستند. سنگهای ...
بیشتر
معدن مس قیصری در 105 کیلومتری جنوب شهرستان دامغان در استان سمنان، در انتهای غربی نوار آتشفشانی- رسوبی ترود- چاهشیرین و بخش شمالی پهنه ساختاری- رسوبی ایران مرکزی واقع شده است. کانسنگهای منطقه کالکوسیت، کوولیت، پیریت، دیژنیت، مالاکیت، آزوریت و مس خالص همراه با کانیهای آهن ازجمله هماتیت، گوتیت، مگنتیت و لیمونیت هستند. سنگهای میزبان کانهزایی شامل بازالت و آندزیت و سنگهای آذرآواری از جمله توف و آگلومرا با ترکیب مشابه، به سن ائوسن، سنگهای میزبان کانهزایی مس منطقه میباشند. روند عمومی واحدهای میزبان شمالغربی- جنوب شرقی با شیب به سمت جنوبغرب است که توسط یک دایک با روند شمالشرقی- جنوبغربی قطع شده است. کانهزایی مس به شکل شکافهپرکن در طرفین دایک به طول بیش از یک کیلومتر و عرض حدود 20 متر رخ دادهاست. دگرسانیهای مشاهده شده در منطقه عبارتند از: کلریتی، آرژیلیتی، سریسیتی، سیلیسی، کربناته و اکسیدهای آهن. براساس تبعیت کانهزایی شکافهپرکن در طرفین دایک، کانیشناسی ساده و دگرسانیهای اطراف آن میتوان نفوذ دایک دیابازی را عامل اصلی حرارتی در کانهزایی دانست. در منطقه قیصری این دایک دیابازی بهعنوان یک کلید اکتشافی محسوب میشود. بر این اساس بخش جنوب و جنوبغرب منطقه، توسط آبرفت، دایک و کانهزایی مس قابل شناسایی میباشد. بر پایه مطالعات انجام شده احتمالا⸗ خواستگاه مس محلولهای هیدروترمال دما پایین بوده که سبب شستشوی مس از سنگهای آتشفشانی با ترکیب آندزیت و بازالت و تهنشست آنها در شکستگیهای موجود در سنگهای میزبان شده است. براساس بررسیهای ژئوشیمیایی گدازهها به سری آهکی- قلیایی پتاسیم بالا وابستهاند، که در یک حاشیه فعال قارهای تشکیل شده است.
علمی -پژوهشی
ایمان آرادفر؛ محمدحسین زرین کوب؛ سید سعید محمدی؛ ابراهیم غلامی؛ سون-لین چانگ؛ افسانه رشیدپور
چکیده
تودههای گرانیتوئیدی سِیدال در 150 کیلومتری جنوب شرق بیرجند در مرز شمال غربی زون جوش خورده سیستان در شرق ایران رخنمون دارند که واحدهای افیولیتی و دگرگونی منسوب به کرتاسه فوقانی را قطع کردهاند. این تودهها متشکل از فازهای گرانودیوریت، مونزوگرانیت و سینوگرانیت میباشند. گرانودیوریت بهصورت یک توده نفوذی کشیده با امتداد شمال غرب ...
بیشتر
تودههای گرانیتوئیدی سِیدال در 150 کیلومتری جنوب شرق بیرجند در مرز شمال غربی زون جوش خورده سیستان در شرق ایران رخنمون دارند که واحدهای افیولیتی و دگرگونی منسوب به کرتاسه فوقانی را قطع کردهاند. این تودهها متشکل از فازهای گرانودیوریت، مونزوگرانیت و سینوگرانیت میباشند. گرانودیوریت بهصورت یک توده نفوذی کشیده با امتداد شمال غرب - جنوب شرق به عنوان توده اصلی و تودههای مونزوگرانیت و سینوگرانیتی به صورت تودههای کوچک، در مرز واحد گرانودیوریت و اولترامافیک مشاهده میشوند. کانیهای تشکیل دهنده این سنگها شامل کوارتز، پلاژیوکلاز، فلدسپار پتاسیم، بیوتیت، آمفیبول، اسفن، آپاتیت، زیرکن، گارنت و مسکویت هستند. بافت غالب این سنگها گرانولار و به ندرت پرتیتی و میرمکیتی است. توده گرانودیوریتی متاآلومین و تودههای مونزوگرانیتی و سینوگرانیتی، پرآلومین و کالک آلکالن می باشند. غنی شدگی از عناصر لیتوفیل بزرگ یون (LILE)و بالا بودن نسبت عناصر کمیاب خاکی سبک به سنگین (LREE/HREE) به همراه آنومالیهای منفی از عناصر با شدت میدان بالا (HFSE) مانندNb ,P وTi در واحد گرانودیوریتی حاکی از تعلق آنها به گرانیتوئیدهای نوع I و کمان ماگمایی(VAG) است. تودههای مونزوگرانیتی و سینوگرانیتی نسبت به گرانودیوریت ها تهی شدگی بیشتری نسبت به عناصر ,Ti ,Sr ,Zr Nb و Yb نشان میدهند که مؤید منشأ پوستهای آنها و از ویژگیهای گرانیتهای نوع S میباشد. سن سنجی به روش اورانیوم - سرب، سن توده گرانودیوریتی را 3/7±54/0 میلیون سال (ائوسن زیرین) تعیین نمود. سنگ منشأ تودههای نوع I در محدوده آمفیبولیت و نوعS در محدوده رسوبات پلیتی تصویر شدهاند که نوع I میتواند در ارتباط با فرورانش رخ داده درخاور ایران و نوع S در محیط برخوردی بوجود آمده باشد.
مقاله پژوهشی
زمین شناسی
الهه طاهری؛ ابراهیم غلامی؛ علی یساقی
چکیده
کوههای تویهدروار در دامنه جنوبی البرز خاوری واقع شدهاند و بهدلیل داشتن توالی چینهشناسی نسبتا کاملی از پالئوزوئیک تا سنوزوئیک، محل مناسبی جهت تحلیل تکامل ساختاری دامنه جنوبی البرز خاوری به شمار می-روند. این کوه ها، از شمال به گسل میلا و از جنوب به گسل گیو محدود میشود و با جهت شیب مخالف یکدیگر مرز واحدهای سنگی پالئوزوئیک ...
بیشتر
کوههای تویهدروار در دامنه جنوبی البرز خاوری واقع شدهاند و بهدلیل داشتن توالی چینهشناسی نسبتا کاملی از پالئوزوئیک تا سنوزوئیک، محل مناسبی جهت تحلیل تکامل ساختاری دامنه جنوبی البرز خاوری به شمار می-روند. این کوه ها، از شمال به گسل میلا و از جنوب به گسل گیو محدود میشود و با جهت شیب مخالف یکدیگر مرز واحدهای سنگی پالئوزوئیک و مزوزوئیک را با واحدهای سنگی سنوزوئیک در دامنههای شمالی و جنوبی تشکیل میدهند. گسل گیو بهعنوان مرز جنوبی کوههای تویهدروار، راندگی اصلی این منطقه به شمار می اید. گسل معکوس و پرشیب گیو کنترل کننده گسترش نهشته های ژوراسیک به سمت جنوب است و بدین سبب به عنوان گسل نرمال اولیه مرز حوضه رسوبی این نهشته ها در نظر گرفته شده که در زمان کرتاسه-پالئوسن متحمل وارونگی زمین ساختی شده است. وارونشدگی گسل اولیه نرمال گیو به گسل معکوس با تشکیل گسل میلا به-صورت پسراندگی فرادیواره ای و با جابجایی معکوس بیشتر آن همراه بوده است. این فرایند وارونگی زمین ساختی گسل گیو همچنین با توسعه راندگی های فرادیواره ای تویه و دروار همراه بوده و سبب شده تا کوههای تویهدروار بهصورت ساختار بالاجسته (Pop-up) که در آن واحدهای سنگی پالئوزوئیک به صورت تاق فرمهای فرادیواره ای بر روی واحدهای سنگی جوانتر رانده شده تشکیل شود.
علمی -پژوهشی
پوریا سلامی؛ افشین اکبرپور؛ محمد لطفی؛ آرش گورابجیری
چکیده
کانسار آهن آنومالی 16 ب بافق در زون ساختاری ایران مرکزی واقع شده است. از دیدگاه زمین شناسی کهنترین سنگهای این ناحیه، واحدهای دگرگون شده پرکامبرین از نوع گنایس، میکاشیست، آمفیبولیت و میگماتیت بوده که پی سنگ منطقه را تشکیل داده است. محدوده کانی سازی به طور کامل بوسیله سری رسوبات ترشیاری وکواترنری حوضه بافق پوشیده شده است. توده ...
بیشتر
کانسار آهن آنومالی 16 ب بافق در زون ساختاری ایران مرکزی واقع شده است. از دیدگاه زمین شناسی کهنترین سنگهای این ناحیه، واحدهای دگرگون شده پرکامبرین از نوع گنایس، میکاشیست، آمفیبولیت و میگماتیت بوده که پی سنگ منطقه را تشکیل داده است. محدوده کانی سازی به طور کامل بوسیله سری رسوبات ترشیاری وکواترنری حوضه بافق پوشیده شده است. توده نفوذی زیر زون کانهدار با دیوریت- سینیتهای قلیایی مشخص میشود. در این کانسار انواع سنگهای آذرین، دگرگونی و سنگهای متاسوماتیکی وجود دارد. از نظر پتروگرافی سنگهای آذرین منطقه را گرانیتوئیدها تشکیل میدهندکه شامل گابرو، سینیت، کوارتز مونزوسینیت،گرانیت و سنگهای بازیک به شدت دگرسان شده (متابازیت) است. سنگهای دگرگونی منطقه از مرمر، اپیدوت، اکتینولیت (سنگ های متاسوماتیکی) و سنگهای اسکارنی است. کانیزایی فلزی در ارتباط با سنگهای سینیتی، گابرویی و اسکارنی رخ داده است. مگنتیت فراوانترین کانه اکسیدی آهن در محدوده مورد مطالعه است و با ساخت توده ای، نواری، پرکننده فضاهای خالی و افشان دیده میشود. دانههای آن شکلدار تا بیشکل است. مگنتیت در نزدیکی سطح زمین اکسید شده و به کانیهای هماتیت، گوتیت و دیگر اکسیدهای آهن دگرسان میشود. دیگرکانیهای فلزی همراه مگنتیت، پیریت وکالکوپیریت است که با کوارتز، اکتینولیت، کلسیت و اپیدوت به شکلهای مختلف در داخل سنگهای میزبان، تودههای نفوذی سینیتی، گابرویی و اسکارنی دیده شده است. تطابق نمودارهای عناصر نادر در کانیسازی آهن و توده نفوذی نشاندهنده احتمالی یکسان بودن منشا کانی سازی با توده نفوذی است. عیار اکسید آهن در کانسنگ بین25 تا 75 درصد تغییر میکند. عنصر آهن با اکسیدهای تیتانیم، منیزیم، منگنز ، فسفر، پتاسیم و سدیم همبستگی منفی نشان میدهد. بر اساس رابطۀ کبالت با نیکل، کروم با نیکل، کروم با وانادیم، این کانسارآهن در محدوده کانسارهای با منشا هیدروترمال قرار می گیرد. با توجه به نسبت Al/Co و Sn/Ga این کانسار در محدوده کانسارهای تیپ اسکارنی قرار میگیرد. بر اساس الگوهای پراکندگی عناصر کمیاب کانسار آهن آنومالی 16 ب با کانسارهای تیپ اسکارنی بیشتر شباهت دارد. شواهد زمین شناسی، کانی شناسی و کانه نگاری و همچنین ژئوشیمیایی کانی منیتیت نشاندهنده منشاء اسکارنی برای کانی سازی آهن آنومالی 16 ب است. بدین معنی که آهن توسط سیالات داغ حاصل از تودههای نفوذی، جابجا شده و در حدفاصل بین واحدهای دگرگونی و مرمر تجمع حاصل کرده است.
علمی -پژوهشی
زمین شناسی
هادی محمدیان؛ علی اصغر کلاگری؛ علی اصغر کلاگری؛ وارطان سیمونز؛ کمال سیاه چشم
چکیده
اندیس مس نیاز در غرب مشکین شهر و شرق زون کانهزایی قرهداغ قرار دارد. واحدهای سنگی در این منطقه شامل سنگهای آذرین ساب ولکانیک حدواسط و آذرآواری میباشند. این واحدها دارای ماهیت کالکآلکالن با پتاسیم بالا تا شوشونیتی بوده و در زون فرورانش و به ویژه زون "انتهای کوهزایی" تشکیل شدهاند. این سنگها پِرآلومینوس بوده و متعلق به سری مگنتیتی ...
بیشتر
اندیس مس نیاز در غرب مشکین شهر و شرق زون کانهزایی قرهداغ قرار دارد. واحدهای سنگی در این منطقه شامل سنگهای آذرین ساب ولکانیک حدواسط و آذرآواری میباشند. این واحدها دارای ماهیت کالکآلکالن با پتاسیم بالا تا شوشونیتی بوده و در زون فرورانش و به ویژه زون "انتهای کوهزایی" تشکیل شدهاند. این سنگها پِرآلومینوس بوده و متعلق به سری مگنتیتی میباشند. دگرسانیهای هیپوژن در نیاز شامل انواع پتاسیک، فیلیک، پروپیلیتیک و آرژیلیک حدواسط میباشند. مجموعه کانیهای کدر هیپوژن شامل کالکوپیریت، پیریت، مولیبدنیت و به مقدار کمتر گالن، اسفالریت، بورنیت و مگنتیت میباشند که در طی حداقل سه مرحله کانیزایی تشکیل شدهاند.کانیهای سوپرژن شامل اکسی/هیدروکسیدهای آهن، مالاکیت، آزوریت و تنوریت در زون اکسیدان و کوولیت و کالکوسیت در زون احیا میباشند. بر اساس مینرالوژی و توالی پاراژنتیکی حداقل پنج نوع رگچه در کانسار نیاز قابل تشخیص میباشند. چهار نوع میانبار سیال؛ تک فاز بخار، دو فازی غنی از مایع، میانیار غنی از بخار و چند فازی حاوی فازهای جامد (عمدتاً هالیت و هماتیت) در کانسار نیاز وجود دارند. بررسی دماهای همگن شدن در زونهای دگرسانی نشان میدهد که بیشترین فراوانی دماهای همگن شدن در زون پتاسیک در بازه C° 360-280، در زون فیلیک در دو بازه C° 300-280 و C° 355-320 و در زون پروپیلیتیک در بازه C° 190-170 میباشند. شوری میانبارها بازه وسیع Wt %NaClequiv 60- 2/0 را نشان میدهند. جوشش و سرد شده ساده فرآیندهای اصلی در نهشت کانههای کانسنگی بودهاند.
مقاله پژوهشی
ژئومورفولوژی
دکتر حمیدرضا مرادی؛ ولی رضایی؛ مهدی عرفانیان
چکیده
مشخصات بارز بدلندها کمبود یا فقدان پوشش گیاهی، شیبهای تند و شبکه زهکشی متراکم است و به عنوان منابع مهم تولید فرسایش و رسوب در دنیا شناخته میشوند. بارش های شدید باران، پوشش گیاهی پراکنده، نفوذپذیری کم خاک، مواد قابل فرسایش و شیب ها و دامنه های نسیتا تند شرایط لازم برای ایجاد رخساره های بدلند را فراهم می کنند. میزان تاثیر عوامل ...
بیشتر
مشخصات بارز بدلندها کمبود یا فقدان پوشش گیاهی، شیبهای تند و شبکه زهکشی متراکم است و به عنوان منابع مهم تولید فرسایش و رسوب در دنیا شناخته میشوند. بارش های شدید باران، پوشش گیاهی پراکنده، نفوذپذیری کم خاک، مواد قابل فرسایش و شیب ها و دامنه های نسیتا تند شرایط لازم برای ایجاد رخساره های بدلند را فراهم می کنند. میزان تاثیر عوامل مختلف فیزیکی و شیمیایی خاک در شکلگیری و گسترش فرسایش بدلندی از نقطهای به نقطه دیگر فرق میکند. تحقیق حاضر با هدف شناسایی مهمترین عوامل خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک و عوامل محیطی و عمق خاک در گسترش فرسایش بدلندی در حوزه آبخیز زنوزچای است. در این تحقیق عواملی از قبیل درصد ماسه، سیلت و رس، PH، EC، SAR، ماده آلی، گچ و آهک خاک در طبقات ارتفاعی مختلف و در دوجهت شرقی-غربی و در سه عمق 0-5، 5-30 و 30-60 رخساره فرسایشی بدلند مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از مقایسه میانگین با استفاده از آزمون t غیر جفتی و Leven نشان دهنده اختلاف معنی دار متغیرهای pH، SAR، گچ، درصد رس، درصد سیلت و ماده آلی اراضی بدلند و اراضی شاهد در سطح (01/0) میباشد. مقایسه میانگین ماسه در طبقات و جهتهای مختلف و در عمقهای (5-0)، (30-5) و پایینتر از 30 سانتیمتری در دو منطقه بدلند و شاهد با آزمون دانکن نشاندهنده تفاوت در سطح 0.05 است. همچنین نتایج نشان داد که میانگین درصد رس و ماسه در ارتفاعات مختلف دارای اختلاف معنی دار در سطح 0.05 هستند.
مقاله پژوهشی
جغرافیا
خداکرم ملایی؛ لطفعلی کوزه گر کالجی؛ محمدتقی رضویان؛ جمیله توکلی نیا
چکیده
در سه دهه اخیر، کاربست ظرفیت نهادی در تحقق توسعه پایدار منطقهای در رأس برنامهریزیهای توسعهای کشورهای جهان درآمده، با اینحال در کشورهای کمتر توسعهیافتهای همچون ایران این مهم مورد غفلت واقع شده است. این نهادها به عنوان کارگزاران توسعه نقش بیبدیلی در تحولات فضایی دارند که در این پژوهش شهرستانهای بجنورد و راز و جرگلان ...
بیشتر
در سه دهه اخیر، کاربست ظرفیت نهادی در تحقق توسعه پایدار منطقهای در رأس برنامهریزیهای توسعهای کشورهای جهان درآمده، با اینحال در کشورهای کمتر توسعهیافتهای همچون ایران این مهم مورد غفلت واقع شده است. این نهادها به عنوان کارگزاران توسعه نقش بیبدیلی در تحولات فضایی دارند که در این پژوهش شهرستانهای بجنورد و راز و جرگلان مورد مطالعه قرار گرفته تا ابتدا ظرفیت نهادهای متولی توسعه در آن ارزیابی گردد و سپس رابطه این ظرفیتها بر توسعه پایدار منطقهای تحلیل گردد. جامعه آماری پژوهش در سطح کارکنان نهادی و جامعه مدنی است که در هر کدام از آنها به تعداد 400 نمونه به شیوه غیرتصادفی برگزیده شده است تا با بهرهگیری از روش توصیفی-تحلیلی؛ یافتههای پژوهش ارائه گردد. نتایج پژوهش بر اساس آزمون t-test تک نمونهای مستقل نشان می-دهد که از منظر کارکنان نهادی، در شهرستان بجنورد میانگین مولفههای ظرفیت نهادی برابر با 2.63 و در شهرستان راز و جرگلان 2.44 میباشد که از حد متوسط به ترتیب 0.37- و 0.56- کمتر است. بر اساس نظرات جامعه مدنی، اقدامات نهادی در راستای توسعه پایدار منطقهای در شهرستان بجنورد 2.44 و در شهرستان راز و جرگلان 2.37 می-باشد که با سطح اطمینان 95 درصد میتوان معناداری و تفاوتهای بدستآمده تایید نمود و به عملکرد نامطلوب نهادها پی برد. همچنین نتایج آزمون پیرسون گویای ارتباط مثبت و معنادار میان برخی از مولفههای پژوهش است. در نهایت پیشنهادات اجرایی همچون "تنظیم مشوقهای مادی و معنوی برای نهادها در راستای رقابت برای ارتقای خدماترسانی و عملکردهای بهینهتر و مطلوبتر" ارائه شده است.
مقاله پژوهشی
جغرافیا
سهراب موذن
چکیده
این تحقیق به دنبال تعیین، مقایسه و مشخص کردن سناریوهای جایگزین انرژی برای منطقه مورد مطالعه، تمرکز بر کاهش انتشار گازهای گلخانهای و کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی است. تحقیق حاضر بر این امر استدلال دارد که مدلسازی انرژی پایداری خودبازآفرین شهری روشی مناسب برای ارزیابی کمی سیستمهای انرژی شهری حال و آینده از منظر به کارگیری روزافزون ...
بیشتر
این تحقیق به دنبال تعیین، مقایسه و مشخص کردن سناریوهای جایگزین انرژی برای منطقه مورد مطالعه، تمرکز بر کاهش انتشار گازهای گلخانهای و کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی است. تحقیق حاضر بر این امر استدلال دارد که مدلسازی انرژی پایداری خودبازآفرین شهری روشی مناسب برای ارزیابی کمی سیستمهای انرژی شهری حال و آینده از منظر به کارگیری روزافزون منابع انرژی تجدیدپذیر میباشد. روش تحقیق در پژوهش حاضر، روش کمی و تحلیلی است. با بکارگیری مدلArea Solar Radiationو سری تصاویر راداری از سنجنده PALSAR از ماهواره ALSOبرای تجزیه و تحلیل و مدلسازی انرژی خورشیدی؛ نرمافزار Windographer و تابع توزیع ویبول برای تحلیل و مدلسازی انرژی باد و در نهایت مدلسازی انرژی زیستتوده (زباله شهری) برای کلانشهر تهران با استفاده از GISانجام شد.بررسی مجموع اطلاعات و دادهها و وضعیت انرژیهای تجدیدپذیر نشان داد به ترتیب انرژیهای خورشیدی، زیستتوده، برقآبی و بادی دارای بیشترین پتانسیل برای تولید انرژی تجدیدپذیر در منطقه را دارا میباشند. در ارتباط با مدلسازی، ایجاد مدل بر مبنای سه گروه از انرژیهای تجدیدپذیر شامل انرژی خورشیدی، انرژی بادی و زیستتوده بر مبنای رویکرد توسعه پایدار خودبازآفرین انجام گردید. خروجی نهایی مدل که به صورت نقشهای است نشان داد انرژیهای حاصل از پسماند و خورشیدی میتواند در مناطق مختلف بیشترین و انرژی بادی کمترین تولید انرژی تجدیدپذیر را داشته باشند.
مقاله پژوهشی
زمین شناسی
سمانه سادات رفعتی؛ محمد جوانبخت؛ داوود جهانی؛ محسن پورکرمانی؛ نادر کهنسال قدیم وند
چکیده
مطالعات پتروگرافی منجر به تشخیص 18 ریزرخساره گردید که در چهار کمربند رخساره ای دریای باز، لاگون، سدی و جزر و مدی نهشته شدند. فراوانی رخساره های جزر و مدی همراه با رخساره های اائیدی سدی و نبود سدهای بزرگ ریفی و رسوبات توربیدایتی حاکی از رسوبگذاری این سازند در یک سیستم رمپ هم شیب کربناته می باشد. فرایندهای دیاژنزی در این سازند شامل: سیمانی ...
بیشتر
مطالعات پتروگرافی منجر به تشخیص 18 ریزرخساره گردید که در چهار کمربند رخساره ای دریای باز، لاگون، سدی و جزر و مدی نهشته شدند. فراوانی رخساره های جزر و مدی همراه با رخساره های اائیدی سدی و نبود سدهای بزرگ ریفی و رسوبات توربیدایتی حاکی از رسوبگذاری این سازند در یک سیستم رمپ هم شیب کربناته می باشد. فرایندهای دیاژنزی در این سازند شامل: سیمانی شدن، میکریتی شدن، انحلال، فشردگی، دولومیتی شدن، شکستگی، استیلولیتی شدن و سیلیسی شدن می باشد. به منظور بررسی های ژئوشیمیایی، 41 نمونه به روش ICP-OES در مرکز تحقیقات فرآوری مواد معدنی ایران-کرج (شرکت ایمیدرو) جهت آنالیز عنصری و به روش ICP-MS در مرکز آزمایشگاهی علوم دانشگاه Ottawa کانادا جهت ایزوتوپ کربن و اکسیژن آنالیز شد. فراوانی اجزای اسکلتی و غیراسکلتی از جنس کلسیت همراه با سیمان کلسیتی، اائید فراوان و حضور دولومیت همراه با مقدار بالای عنصر استرانسیوم اشاره به کانی شناسی اولیه کلسیتی در کربنات های سازند تیرگان در زمان تشکیل دارد. هم چنین مقادیر عناصر اصلی (Mg، Ca) و فرعی (Sr، Na، Mn، Fe) و گستره ایزوتوپی اکسیژن 18 و کربن 13 سنگ آهک های سازند تیرگان، نیز نشان دهنده ترکیب کانی شناسی اولیه کلسیتی در این نواحی است. هم چنین این مقدار تاثیر محیط دیاژنز تدفینی بر روی این نهشته ها را در یک سیستم دیاژنزی نیمه بسته و نسبت آب به سنگ پایین نشان می دهد.
مقاله پژوهشی
زمین شناسی
محمود شرفی؛ نارام بایت گل؛ رحیم باقری تیرتاشی؛ محمد علی کاووسی؛ مهراب رشیدی؛ منوچهر دریابنده؛ زیبا زمانی
چکیده
آنالیز رخسارهای توالی سازند سرگلو در زون لرستان دلالت بر محیط رسوبی رمپ خارجی و بخش عمیق کف حوضه و رسوبات پلاژیک و همیپلاژیک مینماید که به صورت دورهای با جریانات توربیدایتی همراه بوده است. ارزیابی صحرایی و آزمایشگاهی توالی رخسارهای نشان میدهد که دو عامل میزان اکسیژن و جریانات داخل حوضهای مهمترین عوامل تاثیرگذار بر روی ...
بیشتر
آنالیز رخسارهای توالی سازند سرگلو در زون لرستان دلالت بر محیط رسوبی رمپ خارجی و بخش عمیق کف حوضه و رسوبات پلاژیک و همیپلاژیک مینماید که به صورت دورهای با جریانات توربیدایتی همراه بوده است. ارزیابی صحرایی و آزمایشگاهی توالی رخسارهای نشان میدهد که دو عامل میزان اکسیژن و جریانات داخل حوضهای مهمترین عوامل تاثیرگذار بر روی نهشتههای سازند سرگلو میباشند. بر اساس شواهدی همچون الف- وجود شیلها و سنگ آهکهای غنی از مواد آلی و ب- عدم وجود حفاری و فوناهای کفزی، اکثر رخسارههای سازند سرگلو در محیط دریایی عمیق تحت شرایط احیایی یا نیمه احیایی تهنشین شدهاند. در مقابل، وجود تجمعات خردههای دوکفهای از پوسیدونیا مرتبط با محیط پلاژیک نشان دهنده رشد و شکوفایی آنها در شرایط مناسب زیست محیطی است. طبقات نازک تا متوسط لایه از وکستون/پکستون تا فلوتستون/رودستون با دانهبندی تدریجی نرمال و وجود تجمعات خردههای دوکفهای از پوسیدونیا مرتبط با محیط پلاژیک نشان دهنده وجود جریانات دورهای توربیدیتی در حوضه رسوبی است. میزان کفههای منفصل، خردشدگی و شکستگی و نوع جهت یافتگی مجدد پوستههای دوکفهای پوسیدونیا در رخسارههای شناسایی شده حاکی از حمل مجدد آنها بوسیله جریانات دورهای توربیدایت در یک محیط با رسوب-گذاری غالب پلاژیک است. این مطالعه نشان میدهد که رشد و شکوفایی بالای دوکفهایهای پوسیدونیا در محیطهای دریایی عمیق از سکوهای کربناته سازند سرگلو در ارتباط با روانابهای قارهای است که همراه با تامین بالای مواد غذایی به حوضه رسوبی بودهاند.
مقاله پژوهشی
زمین شناسی
هادی محمدیان؛ وارطان سیمونز؛ کمال سیاه چشم
چکیده
منطقه ییلاق سامانلو در 19 کیلومتری جنوب غرب مشگینشهر و غرب سبلان واقع شده است. واحدهای سنگی این منطقه شامل سنگهای آتشفشانی و آذرآواری ائوسن (آندزیت مگاپورفیری، تراکیآندزیت با میان لایههای توف و شیل، جریانهای گدازهای مافیک)، نفوذیهای الیگوسن (گرانودیوریت، گرانیت و مونزونیت) و واحدهای کواترنری (آندزیبازالت، گدازههای آندزیتی) ...
بیشتر
منطقه ییلاق سامانلو در 19 کیلومتری جنوب غرب مشگینشهر و غرب سبلان واقع شده است. واحدهای سنگی این منطقه شامل سنگهای آتشفشانی و آذرآواری ائوسن (آندزیت مگاپورفیری، تراکیآندزیت با میان لایههای توف و شیل، جریانهای گدازهای مافیک)، نفوذیهای الیگوسن (گرانودیوریت، گرانیت و مونزونیت) و واحدهای کواترنری (آندزیبازالت، گدازههای آندزیتی) میباشد که دارای ماهیت کالکآلکالن با پتاسیم بالا بوده و در موقعیت تکتونیکی کمان ماگمایی تشکیل شدهاند. مطالعات دورسنجی و صحرایی نشان میدهد که دگرسانیهای پروپیلتیک، آرژیلیک، آلونیت- پیروفیلیت و سریسیتی با گسترش محدود رخ دادهاند. مطالعات ژئوشیمی به روش رسوب آبراههای در مقیاس 1:25000 و مطالعات لیتوژئوشیمیایی از بالادست آنومالیها منجر به معرفی چند محدوده کانهزایی مس- نقره و فلزات قیمتی و پایه برای اولین بار در این منطقه شد. بر پایه همبستگیهای آماری به دست آمده عناصر ناهنجار را به سه گروه (1) Cu-Ag، (2) As-Sb-S-Au و (3) Pb-Zn-Fe تقسیمبندی شدند که به سه گروه زایشی-لیتولوژیکی در منطقه نسبت داده میشود. در این منطقه حداکثر آنومالی مس (ppm67800)، نقره (ppm 18) و طلا (ppm 1098) میباشد. کانههای تیره در محدودههای آنومالیدار شامل پیریت، کالکوپیریت، بورنیت، مالاکیت، آزوریت، کالکوسیت، مس خالص و به مقدار کمتر کوولیت با بافت-های پرکننده فضای خالی، رگچهای، جانشینی و بادامکی به شکل چینهکران در داخل واحد آندزیت مگاپورفیری تشکیل شدهاند. بر اساس ویژگیهای اساسی توده کانهدار از جمله سنگهای دربرگیرنده، حالت چینهکران، کانیشناسی، محتوای فلزی و دگرسانی میتوان گفت که پی جویی واحد کانهدار منطقه (آندزیتهای مگاپورفیری) میتواند به اکتشاف اندیسهای جدید از کانسارهای مس تیپ مانتو در غرب سبلان منجر شود.
علمی -پژوهشی
ژئومورفولوژی
رسول صمدزاده
چکیده
پیشبینی تأثیر زمینلرزه بر ساختمانها و بناهای انسانساخت مستلزم شناخت پویایی رفتار آنهاست. رویههایی که برای این منظور اتخاذ میشود از نظر هزینهها، زمان و اجرا کاملاً پیچیده و طاقت فرسا است، بویژه هنگامی که مطالعات مربوط به قلمروهای پهنهای باشد نه ساختمانهای منفرد. ارزیابی آسیبپذیری لرزهای با استفاده از منابع موجود ...
بیشتر
پیشبینی تأثیر زمینلرزه بر ساختمانها و بناهای انسانساخت مستلزم شناخت پویایی رفتار آنهاست. رویههایی که برای این منظور اتخاذ میشود از نظر هزینهها، زمان و اجرا کاملاً پیچیده و طاقت فرسا است، بویژه هنگامی که مطالعات مربوط به قلمروهای پهنهای باشد نه ساختمانهای منفرد. ارزیابی آسیبپذیری لرزهای با استفاده از منابع موجود از اهمیت بالایی برخوردار است. در این پژوهش نمایۀ آسیبپذیری و روشهای مبتنی بر طیف ظرفیت مورد استفاده برای ارزیابی آسیبهای فیزیکی مورد انتظار در واحدهای مسکونی مجدداً مرور شده و مزایا و کاستیهای اصلی آنها مورد واکاوی قرار گرفته است. سپس از یک روش مبتنی بر نمایۀ آسیبپذیری برای ارزیابی خسارت مورد انتظار در شهر اردبیل استفاده شده است. واکاوی خطرپذیری برای سناریوهای زمینلرزه تعریف شده توسط شدتهای مهلرزهایV ، V-VI ، VI ، VI-VII و VII برای طراحی برنامههای اضطراری لرزهای انجام شده است. طبق آییننامۀ لرزهای کشور، اوج شتاب اولیه زمین برای یک دوره بازگشت 475 ساله 0.04g است که مربوط به شدت VII است. بنابراین، ضمن کمیسازی آسیب فیزیکی، تأثیر آن بر جمعیت و سایر مقادیر مانند آوار، تعداد بیخانمانها و هزینه اقتصادی بررسی شده است. علیرغم خطر لرزهای متوسط تا زیاد در اردبیل، نتایج نشان میدهد که به دلیل قرار گرفتن در معرض خطرپذیری و آسیبپذیری محیط ساخته شده، خطر بسیار زیاد است.
مقاله پژوهشی
زمین شناسی
رضا شمس؛ ایرج عبدالهی فرد؛ سهیلا بوذری؛ محسن پورکرمانی
چکیده
ناحیه فارس در شرق کمربند زاگرس توسط رخنمونهای پرکامبرین – کامبرین سری هرمز شناخته میشود.گسلهای کششی عمیق قدیمی باعث ایجاد پستی و بلندی در سنگهای قبل از نمکهرمز (pre-Hormuz sediment rocks) گردیده و موجب تشکیل حوضههایی برای رسوبگذاری نمکهرمز کامبرین شدهاند. از ابتدای رسوبگذاری پالئوزوئیک طی فرآیند Halokinesis ، نمکهرمز در بعضی از ...
بیشتر
ناحیه فارس در شرق کمربند زاگرس توسط رخنمونهای پرکامبرین – کامبرین سری هرمز شناخته میشود.گسلهای کششی عمیق قدیمی باعث ایجاد پستی و بلندی در سنگهای قبل از نمکهرمز (pre-Hormuz sediment rocks) گردیده و موجب تشکیل حوضههایی برای رسوبگذاری نمکهرمز کامبرین شدهاند. از ابتدای رسوبگذاری پالئوزوئیک طی فرآیند Halokinesis ، نمکهرمز در بعضی از نقاط شروع به بالا آمدن کرده و با ایجاد حوضههای کوچک(mini-basins) در اطراف خودش باعث ضخامت متغیر رسوبات پالئوزئیک شده است. در مراحل تکوین زاگرس، تاقدیسهای با ابعاد و طول موج مختلف تشکیل میشوند که یکی از دلایل اصلی آن ناشی از غیر همسان بودن رسوبات در بخشهای مختلف کمربند زاگرس است. وجود آنومالیهایی از گنبدهای نمکی مدفون نقش بسزایی در این ناهمسانی دارند و برای نمونه به تاقدیسهایی با شکل سیگموئیدال میتوان اشاره کرد. با استفاده از دستگاه آزمایش جعبهماسه، بررسیهای میدانی و برداشتهای زمینشناسی و اطلاعات لرزهنگاری میتوان شکلگیری این نوع ساختارها را متاثر از پیکرههای نمکهرمز با ابعاد و ضخامت متفاوت در قبل از دگرشکلی زاگرس دانست.
مقاله پژوهشی
زمین شناسی
اشرف ترکیان؛ لیلا شمس
چکیده
منطقه مورد پژوهش در شمالشرق سنقر (کوه سیناوند) و در پهنه سنندج- سیرجان قرار گرفته است. هدف از این مقاله، بررسی روابط صحرایی، ویژگیهای سنگنگاری و شیمی کانی در سنگ سنگ میزبان (گرانیت و گرانودیوریت) و انکلاوهای میکروگرانولار مافیک است که گاهی منجر به ارائه شواهد اختلاط/ امیختگی ماگمایی شده است. انکلاوهای دیوریتی عمدتاً از کانی های ...
بیشتر
منطقه مورد پژوهش در شمالشرق سنقر (کوه سیناوند) و در پهنه سنندج- سیرجان قرار گرفته است. هدف از این مقاله، بررسی روابط صحرایی، ویژگیهای سنگنگاری و شیمی کانی در سنگ سنگ میزبان (گرانیت و گرانودیوریت) و انکلاوهای میکروگرانولار مافیک است که گاهی منجر به ارائه شواهد اختلاط/ امیختگی ماگمایی شده است. انکلاوهای دیوریتی عمدتاً از کانی های پلاژیوکلاز، آمفیبول، مقدار کمی پتاسیم فلدسپار و کوارتز با بافت غالب میکروگرانولار هستند.MME دارای شکل بیضوی تا زاویهدار و در محل تماس با سنگ میزبانشان از حاشیه سریع سرد شده برخوردارند. با توجه به نتایج الکترون میکروپروپ کانیها، سنگ میزبان گرانودیوریتی و انکلاو دیوریتی، از نوع کلسیک در زیر مجموعه منیزیوهورنبلند و آمفیبول سنگ -میزبان گرانیتی، از نوع هاستینگزیت می باشد. پلاژیوکلازهای سنگ میزبان گرانودیوریتی و انکلاوها، دارای منطقه بندی عادی و نوسانی بوده و دارای تغییر ترکیب شیمیایی از الیگوکلاز تا آندزین هستند. ویژگی های ماکروسکوپی و میکروسکوپی این انکلاوها از جمله وجود سطح تماس و شکل های مختلف (مورفولوژی) انکلاوها، حضور بلورهای کشیده و شکل دار پلاژیوکلاز، آپاتیت-های سوزنی و در نهایت بافت های میکروگرانولار و پوئی کیلیتیک، ممکن است نشانه هایی از آمیختگی / اختلاط ماگمای فلسیک و مافیک در منطقه مورد مطالعه باشند. براساس مقدار Al موجود درآمفیبول، فشار در انکلاوهای دیوریتی 46/2 کیلوبار و برای میزبانهای انها 77/2 کیلوبار بدست آمد و نیز با استفاده از ترمومتر، میانگین دمای 711 و 750 سانتی گراد آمفیبول – پلاژیوکلاز برای جایگزینی ماگمای گرانیتوئیدی و دیوریتی تشخیص داده شد.
مقاله پژوهشی
زمین شناسی
سیده نرگس ساداتی؛ شادی ضیاء؛ غلامرضا احمدزاده
چکیده
منطقهی موردمطالعه در زون متالوژنی اهر- ارسباران در استان اردبیل، 50 کیلومتری شهرستان مشکینشهر در بخش مرادلو واقع شده است. عمدهترین واحدهای سنگی رخنمون یافته در منطقه شامل سنگهای آندزیت و توفهای آندزیتی، بازالت، کریستال لیتیک توف و میکرودیوریت است. نفوذ تودههای میکرودیوریتی در سنگهای آذرین بیرونی و آذرآورای باعث ایجاد ...
بیشتر
منطقهی موردمطالعه در زون متالوژنی اهر- ارسباران در استان اردبیل، 50 کیلومتری شهرستان مشکینشهر در بخش مرادلو واقع شده است. عمدهترین واحدهای سنگی رخنمون یافته در منطقه شامل سنگهای آندزیت و توفهای آندزیتی، بازالت، کریستال لیتیک توف و میکرودیوریت است. نفوذ تودههای میکرودیوریتی در سنگهای آذرین بیرونی و آذرآورای باعث ایجاد دگرسانی و کانه زایی در مقیاس ضعیف شده است. رگچه های سیلیسی کانه دار اغلب بهصورت رشتههای موازی تشکیل شده و گاه بهصورت استوک ورک قابل مشاهده هستند. بر اساس مطالعات ژئوشیمیایی مقدار میانگین غلظت عنصر مس 138.21 ppm میباشد. مشاهدات سنگ شناسی و دادههای ژئوشیمیایی ارائهشده نشان میدهد که گرانیتوئیدهای محدوده قره گل از نوعI کالک آلکالن های زون فرورانش و مرتبط با کانه زایی نوع مس پورفیری هستند. استفاده از نمودارهای دومتغیره La/Yb در برابر Th/Yb و نمودار سه متغیره ZR3-Nb50-Ce/P2O5 نشان می دهد منطقه مورد مطالعه در حاشیه فعال قارهای و در کمانهای بعد از برخورد قارهای قرار گرفتهاست و همچنین استفاده از نمودار دومتغیره La/Yb در برابر Sm/Yb نشان می دهد نمونهها از ذوب بخشی 10 الی 20 درصدی پریدوتیت گارنت دار بوجود آمده اند. همچنین بر پایه استفاده از نمودار تغییرات عناصر کمیاب Ce در برابر Ce/Yb عمق ذوب بخشی 100 تا 110 کیلومتری برآورد میشود. ماگمای مولد نسبت LREE/HREE بالاتری نسبت به ماگمای عقیم دارد، که این برتری در نمونههای محدوده قره گل نیز به چشم میخورد. مقادیر Eu/Eu* سنگهای آذرین محدوده قره گل بین 0.7 تا 1.07 است و از این نظر نیز با ماگماهای مولد کمربند ارومیه – دختر تشابه دارد.
مقاله پژوهشی
زمین شناسی
مهدی یوسفی؛ سیدمرتضی موسوی؛ ابوالقاسم جعفری
چکیده
در فروبار دزفول جنوبی با توجه به توالی فازهای دگرشکلی زاگرس و رخداد وارونگی تکتونیکی در گسل معکوس شمال غربی- جنوب شرقی رگ سفید و همچنین تجدید فعالیت گسل پی سنگی هندیجان، بر همکنش گسل-های عمود برهم مشهود است؛ که این اثر متقابل، تاثیراتی بر الگوی ساختاری چینخوردگی در تاقدیسهای رگ سفید و تنگو داشته است. با توجه به طول بیش از ...
بیشتر
در فروبار دزفول جنوبی با توجه به توالی فازهای دگرشکلی زاگرس و رخداد وارونگی تکتونیکی در گسل معکوس شمال غربی- جنوب شرقی رگ سفید و همچنین تجدید فعالیت گسل پی سنگی هندیجان، بر همکنش گسل-های عمود برهم مشهود است؛ که این اثر متقابل، تاثیراتی بر الگوی ساختاری چینخوردگی در تاقدیسهای رگ سفید و تنگو داشته است. با توجه به طول بیش از 3 برابر گسل معکوس رگ سفید نسبت به قطعه جنوبی گسل امتداد لغز هندیجان-ایذه، شیب 47 درجه گسل رگ سفید در مقایسه با شیب 80 درجه گسل هندیجان-ایذه و با درنظر گرفتن جهت کلی فشردگی در جنوب غرب ایران (N22E) و امتداد راستگرد گسل هندیجان-ایذه (N20E) در مقایسه با امتداد گسل رگ سفید که تقریبا عمود بر جهت کلی فشردگی است (N130)، میزان دگرشکلی وابسته به گسل معکوس رگ سفید بیشتر از گسل هندیجان-ایذه است. در این شرایط میدان تنش مربوط به راس گسل راندگی غالب میشود که در این حالت مقاومت کمتری برای چین خوردگی وجود دارد و چین خوردگی با دامنه بزرگتر را در تاقدیس رگ سفید ایجاد میکند؛ به نحوی که چین خوردگی در تاقدیس رگ سفید (تاقدیس نامتقارن با امتداد N130 و شیب سطح محوری به سمت شمال شرق ) دامنهای بیش از دو برابر نسبت به تاقدیس تنگو دارد و راس تاقدیس تنگو حدود 1200 متر نسبت به تاقدیس رگ سفید پایین افتادگی دارد.
مقاله پژوهشی
زمین شناسی
بهزاد زمانی قرهچمنی
چکیده
با توجه به اهمیت موضوع آلودگی و پیامدهای نامطلوب بر اکوسیستم و زندگی مردم، در این مطالعه در معدن زایلیک در شمال غرب ایران، به منظور تعیین گستره تغییرات مقاومت ویژه الکتریکی گسلهای دارای زون خرد شده حاوی سیال در محدوده مطالعاتی و تفکیک لایه های زیرزمینی بر اساس مقاومت ویژه الکتریکی آنها، سونداژ های الکتریکی با طول فرستنده حداکثر 500 ...
بیشتر
با توجه به اهمیت موضوع آلودگی و پیامدهای نامطلوب بر اکوسیستم و زندگی مردم، در این مطالعه در معدن زایلیک در شمال غرب ایران، به منظور تعیین گستره تغییرات مقاومت ویژه الکتریکی گسلهای دارای زون خرد شده حاوی سیال در محدوده مطالعاتی و تفکیک لایه های زیرزمینی بر اساس مقاومت ویژه الکتریکی آنها، سونداژ های الکتریکی با طول فرستنده حداکثر 500 متر طراحی و برداشت شده است.در این مطالعه بطور خاص روی گسلهای محدوده معدن مطالعه ژئوفیزیک انجام شده است. نتایج سونداژهای ژئوفیزیک نشان داده است که از 24 گسل مهم و کاری در منطقه فقط 3 گسل نفوذپذیری داشته و نفوذپذیری کمی نیز دارند و زون خرد شده ای دارند که توانایی ذخیره اندکی سیال را دارند و بقیه گسلها نفوذ ناپذیر هستند.همچنین تغییرات نفوذپذیری محاسبه شده با مقاومت ژئوالکتریک بدست امده از آزمایشهای ژئوفیزیک در محدوده دپوهای معدن شهید شکوری در نقشه پربند نشان داده است که غلبه با نفوذپذیری های کمتراز4 متر بر روز است و در واقع نفوذناپذیری پی سنگ محل دپو ها را نشان می دهد. از این رو انتظار می رود نفوذ آبهای سطحی و آلودگهای محتمل از سطح به درون درز و شکاف و نیزآب چشمه ها در حد صفر باشد.مقاومت ژئوالکتریک زیاد در سنگها نشانگر نفوذناپذیری آنها است که نشان از سنگ کف مناسب از دید زیست محیطی است. به همین ترتیب در منطقه 1تا3 استخراج معدن گسل عمده ای که نشانگر نفوذپذیری و احتمال گذر دهی و انتقال پذیری گسل باشد قابل تشخیص نیست.
مقاله پژوهشی
زمین شناسی
سعید شبرنگ؛ احسان ده یادگاری؛ محمد حسین آدابی
چکیده
بهمنظور مطالعه میکروفاسیس، محیطرسوبی، ترکیب کانیشناسی اولیه و محیط دیاژنزی نهشتههای سازند گرو به سن آلبین – آپتین (کرتاسه زیرین) در زون زاگرس مرتفع، یک برش سطحالارضی در الیگودرز برروی ناودیس قالی کوه (جنوب- شرق لرستان)، انتخاب و مورد بررسی قرار گرفت. سازند گرو با ضخامت 483 متر شناسایی شد بهطوریکه تعداد 235 مقطع نازک ...
بیشتر
بهمنظور مطالعه میکروفاسیس، محیطرسوبی، ترکیب کانیشناسی اولیه و محیط دیاژنزی نهشتههای سازند گرو به سن آلبین – آپتین (کرتاسه زیرین) در زون زاگرس مرتفع، یک برش سطحالارضی در الیگودرز برروی ناودیس قالی کوه (جنوب- شرق لرستان)، انتخاب و مورد بررسی قرار گرفت. سازند گرو با ضخامت 483 متر شناسایی شد بهطوریکه تعداد 235 مقطع نازک از این برش سطحالارضی تهیه و مورد مطالعه قرار گرفت. لیتولوژی بهطور عمده شامل شیلآهکی و آهکشیلی است. مرز زیرین سازند گرو با سنگ آهکهای برشی معادل سازند گوتنیا بهصورت ناپیوستگی فرسایشی و مرز بالایی بهدلیل قرار گرفتن سازند در هسته ناودیس نامشخص است. براساس بافتهای رسوبی، مطالعات پتروگرافی و فونای موجود، 7 میکروفاسیس مختلف شناسایی شده است. این میکروفاسیسها در یک کمربند رخسارهای بخش عمیق دریا متعلق به یک پلاتفرم کربناته از نوع رمپ تشکیل شده است. شواهد پتروگرافی و تغییرات عناصر اصلی و فرعی و مقایسه با محدودههایی که توسط محققین مختلف برای کانیشناسی کلسیتی و آراگونیتی ارائه شدهاند حاکی از آن است که نسبت Sr/Na، تغییرات Sr، Na و Sr/Mnدر مقابل Mn کانیشناسی اولیه آراگونیتی را برای سازند گرو پیشنهاد میکند. نمودار Sr/Ca در مقابل Mn نشان داد که سازند گرو تحتتأثیر دیاژنز متائوریکی در یک سیستم دیاژنتیکی بسته تا باز بهترتیب با نسبت آب به سنگ بالا و پایین قرار میگیرد. همچنین با رسم Fe در مقابل Mn، روند افزایشی نسبی بین آهن و منگنز محاسبه شد. این پدیده میتواند بهدلیل شرایط احیایی یا اثر دیاژنز متائوریکی باشد.
مقاله پژوهشی
زمین شناسی
علیرضا زراسوندی؛ بهرام علیزاده؛ عباس مراونه؛ محمدحسین حیدری فرد
چکیده
میانبارهای سیّال، شواهد با ارزشی از دمای تشکیل کانیها، فشار حاکم بر محیط تشکیل آنها، چگالی سیّال سازندۀ کانیها و نیز ترکیب شیمیایی سیّالات کانهسنگساز ارائه میدهند. میتوان از این اطلاعات برای تفسیر تاریخچۀ دمایی، بلوغ، تعیین محیط دیاژنزی، زمان سیمانشدگی، مهاجرت نفت نسبت به تاریخ دفنشدگی استفاده کرد. در این پژوهش ...
بیشتر
میانبارهای سیّال، شواهد با ارزشی از دمای تشکیل کانیها، فشار حاکم بر محیط تشکیل آنها، چگالی سیّال سازندۀ کانیها و نیز ترکیب شیمیایی سیّالات کانهسنگساز ارائه میدهند. میتوان از این اطلاعات برای تفسیر تاریخچۀ دمایی، بلوغ، تعیین محیط دیاژنزی، زمان سیمانشدگی، مهاجرت نفت نسبت به تاریخ دفنشدگی استفاده کرد. در این پژوهش بهمنظور بررسی خواص فیزیکوشیمیایی و تعیین API مخزن آسماری میدان اهواز از مغزههای حفاری 7 چاه این مخزن استفاده گردید. این نمونهها مورد مطالعات میکروسکوپی، میکروترمومتری، تعیین API و نیز طیفسنجی رامان قرار گرفتند. نتایج حاصل از این مطالعه نشان میدهد که براساس مطالعات پتروگرافی تنوع میانبارها (اولیه، ثانویه و ثانویه کاذب) و همچنین ترکیبات متفاوت حاصل از طیفسنجی رامان نشاندهنده فعالیت فازهای مختلف شارژ شدن مخزن آسماری میباشد. از مطالعات ریزدماسنجی نیز خواص فیزیکوشیمایی )دمای آخرین ذوب یخ، دمای همگنشدگی و شوری( مخزن بدست آمد. براساس خواص فیزیکوشیمیایی مخزن آسماری دو محدوده دمایی نشان میدهد که میتوان نتیجه گرفت این مخزن در طی دو مرحله شارژ شدن در دو دوره زمانی متفاوت را داشته است. همچنین براساس ترکیب فازهای موجود در میانبارها (دو فازی، سه فازی دارای نفت، و. ..) مشخص شده میتوان مسیر شارژ شدن مخزن را نیز پیشبینی کرد.
مقاله پژوهشی
زمین شناسی
مریم تیموری؛ علی کدخدایی؛ نصیر عامل؛ رحیم کدخدایی؛ غلامرضا زرینی؛ صغرا حاتم زاده
چکیده
سیستمهای گلفشان، نتیجه یک سری از واکنشها از چندین فرآیند توسعه یافته از عمق به سطح هستند. آنها یکی از عجیبترین و جذابترین پدیدههای ژئومورفولوژیکی هستند. از آنجایی که گلفشانها از اعماق زمین سرچشمه میگیرند، میتوانند فرآیندهای زیرسطحی را نشان دهند. آنها با منابع نفت و گاز همبستگی نسبی دارند به طوری که به عنوان شاخصهای ...
بیشتر
سیستمهای گلفشان، نتیجه یک سری از واکنشها از چندین فرآیند توسعه یافته از عمق به سطح هستند. آنها یکی از عجیبترین و جذابترین پدیدههای ژئومورفولوژیکی هستند. از آنجایی که گلفشانها از اعماق زمین سرچشمه میگیرند، میتوانند فرآیندهای زیرسطحی را نشان دهند. آنها با منابع نفت و گاز همبستگی نسبی دارند به طوری که به عنوان شاخصهای ذخایر هیدروکربنی شناخته میشوند. بر این اساس، برای شناسایی میادین نفت و گاز مورد ارزیابی قرار میگیرند. یکی از روشهای اخیر اکتشاف هیدروکربن، اکتشاف ژئومیکروبی است که مبتنی بر تکنیک حفاری سطحی برای شناسایی گازهای نشتکننده مربوط به ریزنشت هیدروکربنی است. مواد خروجی گلفشانها شامل نفت، گاز، رسوبات گلآلود و آب است. گلفشان سیوان در روستای سیوان از توابع شهرستان مرند در شمال غربی استان آذربایجان شرقی قرار دارد. در این مطالعه، بررسی ژئومیکروبی گستردهای بر روی نمونههای گلفشان سیوان به منظور مطالعه فراوانی جوامع باکتریایی باکتریهای متانوتروف، اتانوتروف و پروپانوتروف انجام شد. این بیشتر برای ارزیابی اولیه پتانسیل هیدروکربنی در منطقه مورد مطالعه با استفاده از روش شمارش در صفحات کشت مورد استفاده قرار گرفت. در مجموع 7 نمونه خاک و گل به همراه دو نمونه آب از منطقه مورد مطالعه جمعآوری و برای کشت میکروبی روی نمونهها به آزمایشگاه میکروبیولوژیک منتقل شد. سپس تعداد میکروارگانیسمها در هر گرم خاک محاسبه شد. بررسی نتایج ژئومیکروبی نشان داد که در چهار نمونه جمعآوریشده از سه نقطه گلفشان سیوان، ناهنجاریهای متانوتروف و اتانوتروف فراوان است، در حالی که برای تایید وجود باکتری پروپانوتروف به آزمایشهای تکمیلی نیاز است.
مقاله پژوهشی
زمین شناسی
بیژن بیرانوند؛ نسرین بیرانوند؛ هادی کرمانشاهی
چکیده
در این تحقیق، جهت بررسی خصوصیات ژئوشیمیایی نمونههای نفت جمعآوری شده از مخازن آسماری و سروک در یکی از میدانهای نفتی شمال غرب خلیج فارس، از روشها ,و تکنیک های تست SARA، کروماتوگرافی گازی، کروماتوگرافی گازی- طیفسنج جرمی و آنالیز ایزوتوپ کربن استفاده شد. بر اساس نتایج بهدست آمده بهنظر میرسد که نمونههای نفتی مورد مطالعه از ...
بیشتر
در این تحقیق، جهت بررسی خصوصیات ژئوشیمیایی نمونههای نفت جمعآوری شده از مخازن آسماری و سروک در یکی از میدانهای نفتی شمال غرب خلیج فارس، از روشها ,و تکنیک های تست SARA، کروماتوگرافی گازی، کروماتوگرافی گازی- طیفسنج جرمی و آنالیز ایزوتوپ کربن استفاده شد. بر اساس نتایج بهدست آمده بهنظر میرسد که نمونههای نفتی مورد مطالعه از نظر ترکیب شیمیایی یکسان بوده و به جز اندک تفاوتی در مقادیر برش آروماتیک، رزین و آسفالتن اختلاف معنیداری در برشهای هیدروکربنی تشکیلدهنده این نفتها مشاهده نمیشود. همچنین، بهمنظور بررسی شرایط محیط رسوبگذاری سنگ منشا مولد این نفتها، از نسبتهای پریستان به فیتان، پریستان به فیتان در برابر CV یا متغیر استاندارد و نمودار میزان تغییرات پارامتر Pr/nC17 در برابر Ph/nC18 استفاده شده است. نتایج حاصل نشان می دهد که نفت دو مخزن مورد مطالعه از یک سنگ منشاء با رخساره دریای باز و احتمالا محیط دلتایی تولید شده است. علاوه بر این، بررسی شاخصهای بلوغ بیومارکرهای استرانی، هوپانی و آروماتیکی مربوط به نمونههای نفت هر دو سازند، ویژگی یکسانی را نشان داده و معرف درجهای از بلوغ در حد اوایل تا اواسط پنجره نفتزایی است. بررسی های بیومارکری دقیق معرف سن ژوراسیک و قدیم تر برای سنگ مولد نفتهای مورد مطالعه می باشد. بنابراین می توان گفت که نفتهای تجمع یافته در مخازن آسماری (غار) و سروک این میدان از یک سازند با شرایط رسوبگذاری یکسان منشا گرفتهاند.
مقاله پژوهشی
زمین شناسی
سوسن ابراهیمی؛ معین الدین یساری
چکیده
گنبد نمکی سیاهو در شمال بندرعباس و در استان هرمزگان قرار دارد و از نظر ساختاری در زون زمینشناسی زاگرس واقع شده است. جزیره هرمز و شرق رشته کوههای زاگرس که با تشکیلات زمینشناسی هرمز مرتبط میباشند از دیاپیرهای نمکی فراوانی تشکیل شدهاند و از لحاظ ذخایر نمک و پتاس حایز اهمیت هستند. واحدهای چینهشناسی منطقه شامل سری هرمز، تشکیلات ...
بیشتر
گنبد نمکی سیاهو در شمال بندرعباس و در استان هرمزگان قرار دارد و از نظر ساختاری در زون زمینشناسی زاگرس واقع شده است. جزیره هرمز و شرق رشته کوههای زاگرس که با تشکیلات زمینشناسی هرمز مرتبط میباشند از دیاپیرهای نمکی فراوانی تشکیل شدهاند و از لحاظ ذخایر نمک و پتاس حایز اهمیت هستند. واحدهای چینهشناسی منطقه شامل سری هرمز، تشکیلات آسماری، رازک و میشان، کنگلومرای پلیوستوسن و رسوبات کواترنری است. جهت شناسایی واحدهای سنگی و مناطق حاوی نمک و اکسید آهن از تصاویر ماهوارهای استر و روشهای ترکیب باندی کاذب (RGB)، نقشهبرداری زاویه طیفی (SAM) و تحلیل مولفههای اصلی (PCA) استفاده گردید. نتایج این مطالعات نشان میدهد، هر سه روش در بارزسازی نواحی اکسیدآهن و مناطق حاوی نمک بهخوبی عمل کرده است و مطابقت خوبی با نقشه زمینشناسی نشان میدهند. در این میان روش نقشهبرداری زاویه طیفی دقت بهتر و بالاتری داشته است. نتایج حاصل از مطالعات دورسنجی نشان میدهد، نواحی غرب و شرق گنبد نمکی سیاهو، حاوی پتانسیل بالاتری از کانیسازی پتاس است. بر اساس این مطالعات، نمونه برداریهای ژئوشیمیایی انجام شد و بیش از 400 نمونه به روش XRF مورد آنالیز شیمیایی قرار گرفت. همچنین جهت تعیین نوع کانی پتاس 17 نمونه به روش XRD مورد آنالیز شیمیایی قرار گرفت، این نتایج نشان میدهد کانیسازی پتاس از نوع سیلوایت بوده است.
مقاله پژوهشی
جغرافیا
کوهزاد رئیس پور
چکیده
بخشی از پرتوهای خورشیدی را اشعهی فرابنفش (UV-B) تشکیل داده که طول موج کوتاه و انرژی زیادی داشته و باعث عوارض گوناگونی از جمله آفتابسوختگی، حساسیتهای پوستی و سرطان پوست میشود. هدف از پژوهش حاضر، برآورد فضایی ـ زمانی تابش فرابنفش خورشیدی (UV-B) با استفاده از ابزار پایش اُزون ماهوارهی آئورا در گسترهی ایران است. بدین منظور از فرآوردهی ...
بیشتر
بخشی از پرتوهای خورشیدی را اشعهی فرابنفش (UV-B) تشکیل داده که طول موج کوتاه و انرژی زیادی داشته و باعث عوارض گوناگونی از جمله آفتابسوختگی، حساسیتهای پوستی و سرطان پوست میشود. هدف از پژوهش حاضر، برآورد فضایی ـ زمانی تابش فرابنفش خورشیدی (UV-B) با استفاده از ابزار پایش اُزون ماهوارهی آئورا در گسترهی ایران است. بدین منظور از فرآوردهی روزانهی کالیبره شدهی سطح 3 (OMUVBd-L3) شاخص تابش فرابنفش خورشیدی (UV-B) سنجندهی OMI با قدرت تفکیک مکانی 25/0 × 25/0 درجهی قوسی برای سری زمانی 2005 تا 2020 استفاده شد. دادههای مورد استفاده پس از پردازش و اِعمال اٌلگوریتمهای لازم، به دادههای شبکهای و جداول اطلاعاتی تبدیل شده و خروجیهای مورد نیاز در مقیاس بلندمدت، فصلی و ماهانه تهیه گردید. نتایج نشان داد میزان پرتو فرابنفش (UV-B) ورودی به سطح زمین، در دورهی گرم سال و عرضهای جغرافیایی پایین (به ویژه در استانهای سیستانوبلوچستان، کرمان، هرمزگان و فارس) بیشتر بوده و خطر آسیبپذیری ناشی از این اشعه را در این نواحی افزایش میدهد. در مقابل نواحی واقع در شمال مدار °36 (استانهای گیلان، مازندران، گلستان، اردبیل، آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی و ...) تابش فرابنفش کمتری دریافت مینمایند. به لحاظ میانگین فصلی بیشترین/کمترین شاخص تابش UV-B مربوط به فصول تابسان/زمستان بودهاست. در میان ماههای مورد مطالعه نیز، ماههای ژوئن، ژولای و آگوست از بیشترین و ماههای ژانویه، دسامبر و نوامبر از کمترین میزان تابش UV-B برخوردار بودهاند. همچنین گرچه مقادیر تابش UV-B در طول سری زمانی از افتوخیزهایی برخوردار بوده، اما به طور کلی تغییرات محسوسی در روند آن مشاهده نشدهاست.
مقاله پژوهشی
جغرافیا
مجید کیا؛ محسن دادرس؛ زینب علی یاس
چکیده
در این پژوهش تغییرات الگوهای کاربری ساحلی جزیره قشم در نیمقرن اخیر با تأکید بر ساختوسازهای ساحلی بررسی شد. ناحیهی ساحلی جزیره قشم به عرض 2500 متر بهعنوان محدوده مطالعاتی انتخاب گردید. از عکسهای هوایی در سالهای 1346، 1369، 1374، 1386 و 1396 (51 سال) جهت پایش تغییرات کاربریهای ساحلی استفاده گردید. در نرمافزار ArcGIS، بهصورت دستی کاربریهای ...
بیشتر
در این پژوهش تغییرات الگوهای کاربری ساحلی جزیره قشم در نیمقرن اخیر با تأکید بر ساختوسازهای ساحلی بررسی شد. ناحیهی ساحلی جزیره قشم به عرض 2500 متر بهعنوان محدوده مطالعاتی انتخاب گردید. از عکسهای هوایی در سالهای 1346، 1369، 1374، 1386 و 1396 (51 سال) جهت پایش تغییرات کاربریهای ساحلی استفاده گردید. در نرمافزار ArcGIS، بهصورت دستی کاربریهای ساحلی استخراج گردید. نتایج نشان داد اراضی بایر، تپههای صخرهای و جنگلهای پراکنده بهترتیب با فراوانی نسبی 3/29، 7/23 و 3/10 درصد، الگوهای غالب کاربری ساحلی قشم هستند. در سالهای 1346 تا 1396، اراضی بایر، کشاورزی، تپههای صخرهای، جنگل مانگرو و صخرههای ساحلی بهترتیب 4851، 297، 7099، 219 و 2938 هکتار کاهش یافته است؛ اما سکونتگاههای انسانی، تپه ماهور، سواحل گلی، سواحل ماسهای، اسکله- بنادر و نواحی صنعتی بهترتیب 2094، 3813، 136، 5351، 644 و 1249 هکتار افزایش یافته است. در سالهای بین 1346 تا 1396، بیشترین شیب افزایش کاربری ساختوسازهای انسانی از سال 1386 تا 1396 بوده است. در نواحی شرقی بهویژه محور درگهان- قشم، بیشترین تغییرات کاربری ساحلی مربوط به ساختوسازهای انسانی شامل احداث شهرک صنعتی طولا، توسعه سکونتگاه شهری قشم و درگهان، احداث اسکلههای بهمن، ذاکری، توسعه شهر درگهان و اسکله لافت بوده است و مساحت شهر ساحلی قشم در ساحل شرقی از 450 هکتار در سال 1386 به 730 هکتار در سال 1396 افزایش یافت و رشد شهر به-سمت جنوب و جنوبغربی بوده است. در سواحل شمالغربی و جنوبغربی جزیره قشم نیز تغییرات عمدتاً مربوط به کاهش پوشش جنگلی و کشاورزی میباشد.
مقاله پژوهشی
جغرافیا
شهرام لطفی قرانچای؛ علیرضا شکیبا؛ طیبه اکبری ازیرانی؛ آمنه دشت بزرگی؛ فاطمه ربانی
چکیده
در این پژوهش به اقلیمشناسی سیستمهای کمارتفاع بریده سطح 500 هکتوپاسکال نیمکره شمالی موثر در بارش سنگین ایران پرداخته شد. برای شناسایی و ردیابی کمارتفاعهای بریده از دادههای بازتحلیل شده سایت ECMWF، و کمارتفاعهای بریده با عمر بیش از 48 ساعت در دوره آماری 33 سال (2018 – 1986) استفاده شد. دادههای ارتفاع ژئوپتانسیل، باد مداری ...
بیشتر
در این پژوهش به اقلیمشناسی سیستمهای کمارتفاع بریده سطح 500 هکتوپاسکال نیمکره شمالی موثر در بارش سنگین ایران پرداخته شد. برای شناسایی و ردیابی کمارتفاعهای بریده از دادههای بازتحلیل شده سایت ECMWF، و کمارتفاعهای بریده با عمر بیش از 48 ساعت در دوره آماری 33 سال (2018 – 1986) استفاده شد. دادههای ارتفاع ژئوپتانسیل، باد مداری و دمای تراز 500 هکتوپاسکال نیز برای تحلیل همدید بکار رفت. شناسایی سیستمهای کمارتفاع بریده با استفاده از الگوریتم تیبالدی – مولتنی (TM)، با قابلیت شناسایی خودکار انجام گرفت. براساس نتایج، 632 کمارتفاع بریده با طول عمر بیش از 2 روز با میانگین فراوانی 87/18 رخداد برای کمارتفاعهای بریده در هر سال در طول دوره آماری شناسایی شد. بیشترین فراوانی رخداد این پدیده در طول سال (28 رخداد) و کمترین فراوانی با (10 رخداد) مشخص شد. بیشترین رخداد کمارتفاع بریده در ماههای مارس، ژانویه و اکتبر و کمترین فراوانی رخداد در ماه جولای بوده است. از نظر فصلی نیز بیشترین فراوانی رخداد کمارتفاع بریده در فصول زمستان، بهار وکمترین فراوانی در فصل تابستان است. به ترتیب بیشترین درصد تاثیرکمارتفاعهای بریده روی بارش سنگین در منطقه شمالغرب و شمالشرق و کمترین تاثیر در منطقه جنوبشرق ایران شناسایی شد. در مجموع بطور متوسط سهم کمارتفاعهای بریده در بارش سنگین ایستگاههای مطالعاتی ایران 02/8% بوده که از این میان سهم کمارتفاعهای بریده موثر در بارش سنگین در منطقه شمالغرب با 13/8%، نسبت به میزان کل بارش سنگین ایستگاههای مورد مطالعه بیشتر است.
مقاله پژوهشی
ژئومورفولوژی
توحید رحیم پور؛ محمدحسین رضائی مقدم؛ سیداسداله حجازی؛ خلیل ولیزاده کامران
چکیده
هدف اصلی از تحقیق حاضر بررسی و تحلیل نقش شاخصهای هیدروژئومورفیک در حساسیت فرسایشپذیری زیرحوضه های حوضه آبریز الندچای واقع در شهرستان خوی می باشد. برای نیل به این هدف، ابتدا منطقه مورد مطالعه با استفاده از مدل رقومی ارتفاعی (DEM) با قدرت تفکیک مکانی 5/12 متر به 15 زیرحوضه تقسیم گردید. در مرحله بعد 12 پارامتر هیدروژئومورفیک جهت بررسی فرسایشپذیری ...
بیشتر
هدف اصلی از تحقیق حاضر بررسی و تحلیل نقش شاخصهای هیدروژئومورفیک در حساسیت فرسایشپذیری زیرحوضه های حوضه آبریز الندچای واقع در شهرستان خوی می باشد. برای نیل به این هدف، ابتدا منطقه مورد مطالعه با استفاده از مدل رقومی ارتفاعی (DEM) با قدرت تفکیک مکانی 5/12 متر به 15 زیرحوضه تقسیم گردید. در مرحله بعد 12 پارامتر هیدروژئومورفیک جهت بررسی فرسایشپذیری زیرحوضهها مورد ارزیابی قرار گرفتند. پارامترهای مورد بررسی عبارت بودند از: تراکم هکشی، فراوانی آبراهه، نسبت انشعاب، بافت زهکشی، نسبت بافت، شماره نفوذ، ضریب فشردگی، نسبت کشیدگی، نسبت مدور بودن، ضریب شکل، برجستگی و نسبت شیب. در ادامه از یک روش رتبهبندی ژئومورفومتریک بهمنظور رتبهبندی پارامترها استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان داد که زیرحوضههای 1، 3 و 4 از نظر پارامترهای مورد بررسی بالاترین امتیاز را داشته که بیانگر فرسایشپذیری بالای این زیرحوضهها میباشد. این زیرحوضهها با مساحتی بالغ بر 257 کیلومترمربع، 22 درصد از کل مساحت حوضه آبریز را شامل میشوند. در گام بعدی جهت بررسی تغییرات کاربری اراضی منطقه و ارتباط آن با فرسایشپذیری زیرحوضهها از تصاویر ماهوارهای لندست استفاده شد. جهت استخراج کاربریهای منطقه از روشهای طبقهبندی نظارتشده و الگوریتم حداکثر احتمال استفاده گردید. بررسی نقشههای کاربری تهیه شده نشان داد که کلاس کاربری مناطق ساختهشده (شهری- روستایی) در طول دوره آماری مورد مطالعه روند افزایشی داشته است، بهطوریکه از 1028 هکتار در سال 1985 به 3393 هکتار در سال 2020 رسیده است.
مقاله پژوهشی
زمین شناسی
بهزاد سعیدی رضوی؛ نرگس منجزی
چکیده
به منظور مطالعه زیست چینه نگاری، ربزرخساره ها و محیط رسوبی سازندهای گدوان و داریان در چاه های A و B، در میدان نفتی گچساران، مقاطع نازک میکروسکوپی این توالی مورد مطالعه قرار گرفت. (جمله قبل برای چکیده نباید باشد برای همین حذف شد)در این مطالعه سازند گدوان از سه بخش شیل تحتانی، آهک و شیل فوقانی تشکیل شده است.(اینجا لیتولوژی سازند داریان ...
بیشتر
به منظور مطالعه زیست چینه نگاری، ربزرخساره ها و محیط رسوبی سازندهای گدوان و داریان در چاه های A و B، در میدان نفتی گچساران، مقاطع نازک میکروسکوپی این توالی مورد مطالعه قرار گرفت. (جمله قبل برای چکیده نباید باشد برای همین حذف شد)در این مطالعه سازند گدوان از سه بخش شیل تحتانی، آهک و شیل فوقانی تشکیل شده است.(اینجا لیتولوژی سازند داریان را هم بنویسید). مرز بین سازندهای گدوان و داریان بصورت نا پیوسته می باشد. در هر دو چاه A و B سازند کژدمی به صورت ناپیوسته بر روی سازند داریان قراردارد. در میدان نفتی مورد مطالعه، زون های زیستی زیر برای سازندهای گدوان و داریان شناسایی گردید که شامل:1) Choffatella decipiens - Pseudocyclammina littus -Trocholina elogatus Assemblage Zone, 2) Mesorbitolina texana - Choffatella decipiens Assemblage Zoneاست. بر اساس داده های زیست چینه نگاری، سن سازند گدوان آپتین پیشین و سن سازند داریان آپتین پسین تعیین شد. مطالعه سازندهای گدوان و داریان منجر به شناسایی 6 ریز رخساره در کمربندرخساره ای رمپ داخلی، رمپ میانی و رمپ بیرونی شد. تفسیر ریزرخساره ها بیانگر محیط رمپ است. همچنین تنوع یکنواخت ریزرخساره ها و عدم وجود فونای سدساز، معرف محیط رمپ کربناته هموکلینیکال است.
مقاله پژوهشی
زمین شناسی
نیکو شیرود عیسی؛ علیرضا گنجی؛ علی مقیمی کندلوس؛ سعید حکیمی آسیابر
چکیده
حوضهآبریز چشمهکیله دارای دو شاخه اصلی با نام رودخانههای دوهزار و سههزار است که بعد از پیمایش مناطق کوهستانی، در منطقه جلگهای به هم میپیوندند. به کمک مدل رقومی ارتفاع (DEM) مرکز ثقل تعیین شد. نقاط نمونهبرداری براساس درجه آبراهه و آلایندههای احتمالی زمینزاد و انسانزاد مشخص گردید. پس از نمونهبرداری نمونهها جهت تعیین ...
بیشتر
حوضهآبریز چشمهکیله دارای دو شاخه اصلی با نام رودخانههای دوهزار و سههزار است که بعد از پیمایش مناطق کوهستانی، در منطقه جلگهای به هم میپیوندند. به کمک مدل رقومی ارتفاع (DEM) مرکز ثقل تعیین شد. نقاط نمونهبرداری براساس درجه آبراهه و آلایندههای احتمالی زمینزاد و انسانزاد مشخص گردید. پس از نمونهبرداری نمونهها جهت تعیین غلظت آنیونها و کاتیونهای اصلی، اسیدیته، کل مواد جامد محلول، هدایت الکتریکی و قلیائیت به آزمایشگاه ارسال گردید. برای بررسی تغییرات هیدروژئوشیمیایی در سطح حوضهآبریز نمودارهای پایپر، دیورو، استیف، شولر و شعاعی در نرمافزار AqQA و نمودار گیبس و نمودار شاخص رول در محیط Excel رسم گردید. سپس روند تکامل هیدروشیمیایی، تیپ و رخساره هیدروشیمیایی آب تعیین و مکانیسم کنترلکننده هیدروژئوشیمیایی بررسی شد. برطبق نمودار پایپر، نمونه CH1 تیپ سولفاته-کلسیک و سایر نمونهها در رودخانه فرعی سههزار و همچنین فرعی دوهزار دارای تیپ بیکربنات- کلسیک هستند. بر طبق نمودار گیبس عامل اصلی کنترلکننده شیمی آب در حوضه آبریز چشمه کیله، هوازدگی شیمیایی کانیهای تشکیلدهنده سنگها است و فقط در نمونه CH16 (محل دفن زباله) عامل انسانزاد مؤثر بوده است. به کمک الگوهای نمودار استیف منشأ آبها در نمونه CH1 از لیتولوژی ژیپس، و سایر نمونه ها غالباً از لیتولوژی سنگ آهک مشخص گردید. به طور کلی میتوان نتیجه گرفت که ترکیب شیمیایی آب در حوضه آبریز چشمهکیله متأثر از انحلال و اکسیداسیون کلسیتها و سولفیدها و همچنین اکسیداسیون و هوازدگی سیلیکاتها و سولفیدها بودهاند.
مقاله پژوهشی
زمین شناسی
علی لطفی بخش
چکیده
ویژگی های ژئوشیمیایی و ایزوتوپی کربنات های آب شیرین یا قاره ای با یکدیگر متفاوت هستند. یکی از سودترین ابزارهای مطالعاتی کربنات ها از جمله نهشته های تراورتن مطالعۀ ایزوتوپ های پایدار کربن و اکسیژن آنها است. در محدودۀ برجلو که بر روی کمربند زمین ساختی البرز غربی- آذربایجان قرار دارد، نهشته تراورتن به سن کواترنر بر روی گدازه های آندزیتی ...
بیشتر
ویژگی های ژئوشیمیایی و ایزوتوپی کربنات های آب شیرین یا قاره ای با یکدیگر متفاوت هستند. یکی از سودترین ابزارهای مطالعاتی کربنات ها از جمله نهشته های تراورتن مطالعۀ ایزوتوپ های پایدار کربن و اکسیژن آنها است. در محدودۀ برجلو که بر روی کمربند زمین ساختی البرز غربی- آذربایجان قرار دارد، نهشته تراورتن به سن کواترنر بر روی گدازه های آندزیتی به سن پلیوسن قرار دارد. تراورتن ها بر اساس مطالعات کانی شناسی به طور کلی از کلسیت تشکیل یافته اند. مقادیر متوسط باریم و استرانسیم در نمونه های برداشت شده به ترتیب 22/40 و 89/536 گرم در تن است که با توجه به این مقادیر، تراورتن برجلو در محدودۀ گرمازاد با منشأ سنگ آهک، تبخیری و دولومیت قرار می گیرد. مقادیر میانگین ایزوتوپ های δ13C و δ18O در تودۀ تراورتن مورد مطالعه به ترتیب ‰ 83/1+ و ‰ 51/15- است که این مقادیر در محدودۀ منشأ گرمازاد - سطحی زاد قرار می گیرد و نشان دهندۀ اختلاط سیالات گرمابی با آب های جوی است. همچنین مقدار میانگین δ13C(CO2) معادل ‰ 3/8- محاسبه شده است و منشأ غیرآلی و گرمازادی برای CO2 پیشنهاد می کند. تصور می شود سیالات گرمابی غنی از CO2 پس از چرخش درون واحد آهکی موجود در محدوده و واکنش با آن، یون بی کربنات کلسیم لازم برای تشکیل تراورتن را فراهم کرده اند. سپس این سیالات از طریق سیستم های گسلی موجود در ناحیه به بالا صعود کرده و پس از اختلاط با آبهای جوی، در سطح نهشتۀ تراورتن را برجای گذاشته اند.
مقاله پژوهشی
زمین شناسی
ثمین صفایی؛ عبدالرضا پرتابیان؛ علی اصغر مریدی فریمانی
چکیده
در این مطالعه با برداشت صحرایی نشانگرهای دگرشکلی شکنا، تنش دیرینه در منطقه دگرشکل شده کولهسنگی در شمال زاهدان، با استفاده از روش وارون سازی چندگانه مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور مشخصات سطوح گسلی و خشلغزهای مربوطه از مناطق مختلف منطقه مورد مطالعه برداشت گردید. سپس با استفاده از نرم افزار MIM و روش وارون سازی چندگانه ...
بیشتر
در این مطالعه با برداشت صحرایی نشانگرهای دگرشکلی شکنا، تنش دیرینه در منطقه دگرشکل شده کولهسنگی در شمال زاهدان، با استفاده از روش وارون سازی چندگانه مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور مشخصات سطوح گسلی و خشلغزهای مربوطه از مناطق مختلف منطقه مورد مطالعه برداشت گردید. سپس با استفاده از نرم افزار MIM و روش وارون سازی چندگانه برای هر منطقه مقادیر تنشهای اصلی و شکل بیضی تنش محاسبه گردید. ترسیم نمودارها و تفسیر دیاگرامها به همراه استفاده از خشلغز های متفاوت در یک سطح گسل و روابط صحرایی نشان دهنده تغییر فازهای تکتونیکی در طول تاریخ دگرشکلی شکنای منطقه می باشدکه عبارت استاز سه فاز فشارشی با تغییر روند، از قدیم به جدید، ۱: فاز فشارشی با روند N84°E.۲: فاز فشارشی با روند N59°E و 3: جوانترین فاز فشارشی با روند N10E که در تطابق با جهتی است که برای گسلهای اصلی در این منطقه بدست آمده است.4: جوانترین فاز عملکرد یک رژیم تراکششی را نشان میدهد. به عبارت دیگر در منطقه مورد مطالعه یک فاز فشارشی با تغییر روند شمالشرق-جنوبغرب از از قدیم به جدید عمل کرده و نشانگر یک چرخش خلاف عقربههای ساعت از N84E درجه در رخنمونهای قدیمی تر به N59E و سپس به N10E درجه در رخنمونهای جوانتر بوده که آن را می توان به همگرایی ورقه عربی با اوراسیا نسبت داد. این فاز فشارشی با یک رژیم تراکششی با روند شمالغرب-جنوبشرق تحت تاثیر گسل زاهدان دنبال شده است.
مقاله پژوهشی
زمین شناسی
حمید رستمی پور؛ مهرداد بهزادی؛ مهرداد موحدی؛ محمد امینی
چکیده
محدوده معدنی هیرد شمالی با وسعت حدود 25 کیلومتر مربع در استان خراسان جنوبی و در 140 کیلومتری جنوب شهرستان بیرجند واقع شده است. در این محدوده تودههای نفوذی حدواسط تا اسیدی با ترکیب گرانودیوریت تا گرانیت در توالی آتش فشانی- رسوبی ترشیری نفوذ کرده و آنها را تحت تاثیر قرار دادهاند. مهم ترین دگرسانیهایی که در سطح زمین شناسایی شدهاند ...
بیشتر
محدوده معدنی هیرد شمالی با وسعت حدود 25 کیلومتر مربع در استان خراسان جنوبی و در 140 کیلومتری جنوب شهرستان بیرجند واقع شده است. در این محدوده تودههای نفوذی حدواسط تا اسیدی با ترکیب گرانودیوریت تا گرانیت در توالی آتش فشانی- رسوبی ترشیری نفوذ کرده و آنها را تحت تاثیر قرار دادهاند. مهم ترین دگرسانیهایی که در سطح زمین شناسایی شدهاند عبارتند از: 1) کوارتز- تورمالین- سریسیت 2) کربناتی و 3) پروپیلیتیک. در مشاهدات و مطالعات صحرائی بوسیله لوپ دستی با بزرگ نمایی 20 برابر و همچنین مطالعات پتروگرافی و مینرالوگرافی کانیهای هماتیت، لیمونیت، گوتیت، اسپکیولاریت، پیریت، پیریت اکسید، کالکوپیریت، بورنیت، مالاکیت، آزوریت، کوارتزهای حفرهدار، کوارتزدودی، کوارتز شیری، تورمالین، سینابر، استیبنیت، رآلگار، اورپیمنت، گالن، اسفالریت دربخشهای مختلف این محدوده مشاهده شده است. کانیسازی در زونهای گسل خورده و دگرسان شده به صورت رگه رگچه میباشد. در نمونه های آنالیز شده از این محدوده تعداد 57 نمونه دارای مقادیر بالاتر از 100 میلی گرم در تن طلا بوده است که از این تعداد 17 نمونه دارای مقادیر بالاتر از 500 میلی گرم در تن طلا و حداکثر 3362 میلی گرم در تن طلا و تعداد 24 نمونه دارای مقادیر بین 200 تا 500 میلی گرم در تن طلا بوده است. با رسم نمودار خوشهای عناصر آنالیز شده و با توجه به همبستگی عناصر آلومینیوم با تیتانیوم و همچنین کروم با نیکل، می تواند نماینگر یک محیط فرورانش باشد. همچنین همبستگی عناصر آهن و گوگرد نیز با عنصر طلا نشانگر کانهزایی از نوع اپیترمال میباشد.
مقاله پژوهشی
جغرافیا
علی زینالی عظیم؛ اسلام کرمی
چکیده
زیست پذیری از جنبه های مهم و حیاتی شهرنشینی است که کیفیت زندگی را به تصویر می کشد. رشد شهرنشینی و تمایل به محیطهای شهری در شهر تبریز، اهمیت مفهوم کیفیت زندگی و زیستپذیری شهری را افزایش داده است، همچنین جایگزینی رویکردهای کیفی به جای توجه به استانداردهای کلی باعث طرح موضوعاتی نظیر کیفیت زندگی شهری و زیستپذیری شهری در شهر تبریز ...
بیشتر
زیست پذیری از جنبه های مهم و حیاتی شهرنشینی است که کیفیت زندگی را به تصویر می کشد. رشد شهرنشینی و تمایل به محیطهای شهری در شهر تبریز، اهمیت مفهوم کیفیت زندگی و زیستپذیری شهری را افزایش داده است، همچنین جایگزینی رویکردهای کیفی به جای توجه به استانداردهای کلی باعث طرح موضوعاتی نظیر کیفیت زندگی شهری و زیستپذیری شهری در شهر تبریز شده است. این پژوهش به بررسی رابطه بین رضایت از محیط شهری، روابط همسایگی و زیست پذیری پرداخته است. مطالعات قبلی در مورد زیست پذیری به محیط شهری و روابط همسایگی زیاد توجه نکرده اند . پژوهش حاضر بصورت توصیفی-تحلیلی و پیمایشی با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته است. جامعه آماری تحقیق جمعیت شهر تبریز و حجم نمونه 384 نفر براساس فرمول کوکران بدست آمد. تجزیه و تحلیل اطلاعات با نرم افزار SPSS و Amos به روش معادلات ساختاری (SEM) انجام شد. نتایج نشان داد که با مقایسه اثر کل هر عامل روی زیست پذیری، عامل دسترسی بیشترین تاثیر داشته است. بعلاوه، ثابت شد که اثر غیرمستقیم روابط همسایگی بین ایمنی و زیست پذیری بیشترین بوده است. این بدین معنی است که رضایتمندی بیشتر در روابط همسایگی بیشتر می تواند تاثیر ایمنی بر روی زیست پذیری را افزایش دهد. همچنین مشخص شد که هر چقدر رضایت از محیط شهری بیشتر باشد به همان اندازه نیز تاثیر مثبتی بر زیست پذیری دارد.
مقاله پژوهشی
زمین شناسی
رضا احمدی؛ جواد احسان نژاد
چکیده
در کانسار مس علی آباد واقع در شهر تقت استان یزد تعداد 1666 ایستگاه مغناطیسی، مقاومت ویژه ظاهری و قطبش القایی نیز توسط آرایه مستطیلی و در راستای چهار پروفیل برداشت شده است. در پژوهش حاضر ابتدا مدلسازی وارون هموار دوبعدی داده های مقاومتویژه و بارپذیری چهار پروفیل به روش کمترین مربعات خطا با استفاده از نرمافزار RES2DINV صورت گرفت. بعد عملیات ...
بیشتر
در کانسار مس علی آباد واقع در شهر تقت استان یزد تعداد 1666 ایستگاه مغناطیسی، مقاومت ویژه ظاهری و قطبش القایی نیز توسط آرایه مستطیلی و در راستای چهار پروفیل برداشت شده است. در پژوهش حاضر ابتدا مدلسازی وارون هموار دوبعدی داده های مقاومتویژه و بارپذیری چهار پروفیل به روش کمترین مربعات خطا با استفاده از نرمافزار RES2DINV صورت گرفت. بعد عملیات پردازش، مقایسه و تجزیه و تحلیل داده های مغناطیس سنجی، مقاومت ویژه و بارپذیری در راستای پروفیل های ژئوفیزیکی صورت گرفت و ارتباط آنها با کانی زایی تعیین شد. نتایج نشان می دهد که درمجموع تطابق خوبی بین داده های مغناطیس سنجی و ژئوالکتریک وجود دارد و بی هنجاری های موجود در منطقه اغلب در ارتباط با کانی سازی های فلزی هستند. سپس برای تشخیص ساختار فضایی حاکم بر داده های مقاومت ویژه و بارپذیری در منطقه، واریوگرام های امتدادی در دو راستای افقی شمالی– جنوبی و شرقی– غربی و نیز راستای قائم (عمقی) ترسیم گردید. نتایج نشان داد که تمامی مدل های تئوری واریوگرام منطبق بر واریوگرام های تجربی، از نوع کروی بوده و منطقه دارای ناهمسانگردی هندسی است. در مرحله بعد براساس نتایج عملیات واریوگرافی، مدل سهبعدی داده های مقاومت ویژه و بارپذیری با استفاده از نرم افزار RockWorks و به کمک الگوریتم درونیابی عکس فاصله وزن دار پیشرفته انجام شد. در نهایت براساس مدلسازی سه بعدی صورت گرفته، موقعیت امیدبخش ترین و مناسب ترین محدوده کانی سازی مشخص گردید و حفر یک گمانه اکتشافی قائم با طول 80 متر در این موقعیت پیشنهاد شد.
مقاله پژوهشی
زمین شناسی
فیروزه هاشمی یزدی؛ فرشته سجادی هزاوه؛ زهرا محمدیمنش؛ نرگسسادات میرپور شاهابوالقاسمی
چکیده
جهت بازسازی آب و هوای دیرینه سازند نایبند (عضو قدیر) در جنوب طبس، 62 نمونه از مغزههای حفاری چاه اکتشافی شمارهb 948، جهت مطالعات پالینولوژی برداشت گردید. مجموعه پالینومورفهای متنوع شامل اسپور و پولن گیاهان خشکی، سیست داینوفلاژلهها، آستر داخلی فرامینیفرها، اکریتاک و اسپور آلگ با حفظشدگی متوسط تا خوب حضور دارند. گیاهان والد میوسپورهای ...
بیشتر
جهت بازسازی آب و هوای دیرینه سازند نایبند (عضو قدیر) در جنوب طبس، 62 نمونه از مغزههای حفاری چاه اکتشافی شمارهb 948، جهت مطالعات پالینولوژی برداشت گردید. مجموعه پالینومورفهای متنوع شامل اسپور و پولن گیاهان خشکی، سیست داینوفلاژلهها، آستر داخلی فرامینیفرها، اکریتاک و اسپور آلگ با حفظشدگی متوسط تا خوب حضور دارند. گیاهان والد میوسپورهای موجود نشان میدهد که تنوع و فراوانی سرخسها 64%، سیکادوفیتها 16%، لیکوفیتا 9%، مخروطیان 4%، ژینکوفیتها 4%، پتریدواسپرموفیتا 2% و بریوفیتا 1% است. حداکثر تنوع و فراوانی نسبی متعلق به میوسپورهای منتسب به سرخسها (20 جنس و 64%) میباشد که حکایت از حضور فراوان آنها در ترکیب پوشش گیاهی اطراف محیط رسوبی نهشتههای مورد مطالعه مینماید و معرّف غلبه آب و هوای گرم تا نیمه گرم با رطوبت بالا در زمان تشکیل این نهشنهها میباشد. براساس مدل گروههای اسپورومورفی، میوسپورهای شاخص از هر شش گروه اسپورومورفی در نهشته های مورد مطالعه وجود دارند، امّا بیشترین فراوانی مربوط به اکوگروههای اسپورومورفی سازگار با مناطق پست و دشتها میباشد. جهت بازسازی آب و هوای دیرینه، درصد فراوانی چهار گروه اصلی گیاهی (رطوبت دوست، خشکی دوست، گرما دوست، سرما دوست) محاسبه و مطالعه اقلیم دیرینه به واسطه الگوی فراوانی نسبی پالینومورفهای drier/wetter و warmer/cooler تعیین گردید. نتایج حاصل از این محاسبات نیز شرایط اقلیمی گرم تا نیمه گرم با رطوبت بالا را تایید مینماید. همچنین موقعیت جغرافیای دیرینه ایران در زمان تریاس پسین در حاشیه فعال جنوبی اوراسیا (پلیت توران) نیز تاییدی دیگر بر این نوع اقلیم میباشد.
مقاله پژوهشی
زمین شناسی
محسن احتشامی معین آبادی؛ شهرام نصیری؛ علی ساکت؛ فاطمه مرادی قهدریجانی
چکیده
تاکید غالب پژوهشهای ارزیابی خطر زمینلرزه در کلان شهر تهران، بر دادههای زمینلرزهها، جنبههای فنی ساختگاه و سازهها بوده است. در این میان اما، دادههای گسل مسبب رویداد زمینلرزه و سامانههای مرتبط با آن، بروزرسانی قابل توجهی نداشته است. توجه به تغییراتی که در نتیجه رشد کلان شهر تهران طی دو دهه گذشته به ویژه در نیمه شمالی ...
بیشتر
تاکید غالب پژوهشهای ارزیابی خطر زمینلرزه در کلان شهر تهران، بر دادههای زمینلرزهها، جنبههای فنی ساختگاه و سازهها بوده است. در این میان اما، دادههای گسل مسبب رویداد زمینلرزه و سامانههای مرتبط با آن، بروزرسانی قابل توجهی نداشته است. توجه به تغییراتی که در نتیجه رشد کلان شهر تهران طی دو دهه گذشته به ویژه در نیمه شمالی شهر رخ داده است، لزوم بروزرسانی نقشه گسلها با تاکید بر خطر گسیختگی سطحی ناشی از گسلش زمینلرزهای احساس میشود. در این پژوهش، نخست جایگاه مطالعات گسیختگی سطحی ناشی از زمینلرزه در جهان و مساله حریم گسل مورد بررسی قرار گرفته است. سپس با بازبینی اطلاعات موجود و تلفیق آن با دادههای جدید ماهوارهای، نقشه بروز شدهای از گسلهای پهنه شمالی شهر تهران ارایه شده است. در این نقشه، ضمن معرفی روندهای جدید، ادامه برخی از گسلها ترسیم و به ویژه شبکه متراکمی از گسلهای مرتبط با سامانه شمال تهران در اطراف آن شناسایی شده است. نتیجهی همپوشانی گسلها با سازههای شهری، نشان میدهد عدم رعایت حریم گسل هنوز در ساخت و سازهای جدید کلان شهر تهران ادامه دارد. تخمین زده می شود، بیش از بیست بیمارستان که بسیاری از آنها تازه بنا شدهاند، به همراه سازههای راهبردی و حساس دیگر در خطر گسیختگی سطحی قرار دارند و ضروری است چارهای برای آنها اندیشیده شود. در پایان، این پژوهش، به بررسی جنبایی راندگیهایی که در ارتفاعات شمال تهران بین گسل شمال تهران و گسل مشا قرار دارند، به خصوص گسلهای امامزاده داوود، کیگاه و پورکان، تاکید میکند.
مقاله پژوهشی
جغرافیا
ابوالفضل حیدری؛ آذر زرین؛ عباسعلی داداشی رودباری
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی کارایی برونداد دمای دو نسخه قطعی و احتمالاتی مجموعه داده ERA5 انجام شده است. برای این منظور از دادههای دمای این دو نسخه با تفکیک افقی 0.25 و 0.5 درجه قوسی طی دوره ۲۰۲۰-۱۹۸۱ استفاده شده است. همچنین از ده عضو متفاوت نسخه احتمالاتی ERA5-EDA یک همادی چند عضوی تولید شد. جهت درستیسنجی نسخههای مختلف ERA5 از دادههای ایستگاههای ...
بیشتر
این پژوهش با هدف بررسی کارایی برونداد دمای دو نسخه قطعی و احتمالاتی مجموعه داده ERA5 انجام شده است. برای این منظور از دادههای دمای این دو نسخه با تفکیک افقی 0.25 و 0.5 درجه قوسی طی دوره ۲۰۲۰-۱۹۸۱ استفاده شده است. همچنین از ده عضو متفاوت نسخه احتمالاتی ERA5-EDA یک همادی چند عضوی تولید شد. جهت درستیسنجی نسخههای مختلف ERA5 از دادههای ایستگاههای هواشناسی همدید استفاده شد. نتایج نشان داد اگرچه ERA5 میتواند دما را با کارایی مناسبی برآورد کند، اما در تمامی سه نسخه مورد بررسی اریبی و خطای مناطق کوهستانی و سواحل جنوبی دریای خزر بیشتر از مناطق خشک و نیمهخشک داخلی بوده است. بطور کلی نسخه قطعی ERA5-0.5o کمبرآوردی قابلتوجهی (متوسط درصد اریبی 7.41- درصد) را در ایران نشان داده است. این در حالی است که نسخه احتمالاتی با همین تفکیک دارای بیش برآوردی 12.01 درصد در متوسط پهنهای کشور است. متوسط پهنهای RMSE نیز در نسخه قطعی با تفکیک 0.25 درجه قوسی 1.93 درجه سلسیوس، نسخه قطعی با تفکیک 0.5 درجه قوسی 2.12 درجه سلسیوس و در نسخه احتمالاتی 2.20 درجه سلسیوس بهدست آمده است. از بین سه نسخه مورد بررسی، نسخه قطعی ERA5-0.25o بالاترین کارایی را در برآورد دمای ایران ارائه داده است. این نسخه دمای کشور را 9.36 درصد بیشتر از دادههای مشاهداتی برآورد کرده و اریبی آن در متوسط پهنهای کشور 1.07 درجه سلسیوس است. هر سه نسخه از مجموعه داده ERA5 بیشینه دمای ایران را با کارایی بالاتری برآورد کردهاند.
مقاله پژوهشی
ژئومورفولوژی
رسول حسنی قارنایی؛ منیژه قهرودی تالی؛ خدیجه علی نوری
چکیده
شواهد برجایمانده از عملکرد یخچالها، شرایط اقلیمی گذشته را بیان می دارند. درۀ کونه گورگ در منطقه چیخدر در جنوبغربی آذربایجان غربی قرار دارد و تغییرات اقلیمی را در بسترخود ثبت کرده است. این تغییرات در پلئیستوسن پایانی تأثیر قابلتوجهی بر لندفرمها داشته است. این پژوهش با هدف بررسی تغییرات دمایی و رطوبتی و شواهد یخچالی آخرین دوره ...
بیشتر
شواهد برجایمانده از عملکرد یخچالها، شرایط اقلیمی گذشته را بیان می دارند. درۀ کونه گورگ در منطقه چیخدر در جنوبغربی آذربایجان غربی قرار دارد و تغییرات اقلیمی را در بسترخود ثبت کرده است. این تغییرات در پلئیستوسن پایانی تأثیر قابلتوجهی بر لندفرمها داشته است. این پژوهش با هدف بررسی تغییرات دمایی و رطوبتی و شواهد یخچالی آخرین دوره سرد در درۀ کونه گورگ، شمال غربی پیرانشهر انجام شده است. روش تحقیق شامل بررسی های میدانی، نمونه برداری، روش های بازسازی تغییرات دمایی و رطوبتی، آنالیز دانهبندی و xrd می باشد. نتایج نشان داد که خط برف دائمی در پلئیستوسن پایانی حدود 6/2563 متر بود. بارش منطقه به طور میانگین حدود 8/233 میلیمتر بیشتر از زمان حال و میانگین دمای سالانه حدود 45/6 درجه سانتی-گراد کمتر از زمان حال بوده است، لذا شرایط دمایی و بارش برای شکلگیری یخچالها مناسب بوده است. کاهش دمای منطقه نسبت به زمان حاضر و پایین بودن تبخیر که امکان انباشت برف در منطقهی بالاتر از خط تعادل فراهم ساخته است امکان شکل گیری یخچال ها را ایجادکرده است. نتایج آنالیز xrd غلبهی کانی کلریت در نمونهی سطحی و فقدان آن در نمونه عمقی را نشان داد که بیانگر تخریب فیزیکی سنگهای الترامافیک و سرپانتین در منطقه می باشد. مشاهدات میدانی گویای احتمال وقوع سه فاز گسترش یخچالی را بیان می کند. آنالیز دانهبندی شامل مواد درشتدانه، درهم، زاویهدار و با جورشدگی ضعیف بود که از ویژگی-های رسوب یخچالی می باشد. در حال حاضر سیستم شکلزایی مجاور یخچالی در منطقهی کونه گورگ حاکم است.
مقاله پژوهشی
زمین شناسی
سعیده شاکری؛ احمد لطف آباد عرب؛ دکتر محمدرضا وزیری
چکیده
نهشته های فلیش در جنوب گلباف در استان کرمان به کرتاسه پسین (کنیاسین - سانتونین) تعلق داشته و به ضخامت 147 متر و از نظر توالی سنگ شناسی متشکل از سیلت ستون، ماسه سنگ سیلتی و شیل می باشد. برش مورد مطالعه حاوی اثرجنس ها و اثرگونه هایی می باشد که شامل Planolites isp., Paleophycus isp., Ophiomorpha rudis, Thalassinoides suevicus, Helminthopsis isp., Helminthorhaphe felxcous, Cochlichnus isp., Cosmorhaphe isp., Zoophycos ...
بیشتر
نهشته های فلیش در جنوب گلباف در استان کرمان به کرتاسه پسین (کنیاسین - سانتونین) تعلق داشته و به ضخامت 147 متر و از نظر توالی سنگ شناسی متشکل از سیلت ستون، ماسه سنگ سیلتی و شیل می باشد. برش مورد مطالعه حاوی اثرجنس ها و اثرگونه هایی می باشد که شامل Planolites isp., Paleophycus isp., Ophiomorpha rudis, Thalassinoides suevicus, Helminthopsis isp., Helminthorhaphe felxcous, Cochlichnus isp., Cosmorhaphe isp., Zoophycos isp. وPaleodictyon strozzii می باشند. این اثرفسیل ها بیشتر آثار خزشی ـ تغذیه ای یا تغذیه ای می باشند. این اثرفسیل ها در محیط های دریایی کم عمق تا توربیدایتی یافت می شوند که از حفظ شدگی و تنوع خوبی برخوردار بوده و بیشترین فراوانی آنها در بخش میانی این برش دیده می شود. لذا حضور اثرفسیل های فراوان و شاخص در برش مورد مطالعه می تواند تاییدی بر حضور سیستم های توربیدایتی کنیاسین ـ سانتونین در برش مورد مطالعه باشد.