مقاله پژوهشی
جغرافیا
لیلا احدی؛ حسین عساکره؛ یونس خسروی
چکیده
بسیاری از مسائل و رویدادهای محیطی نظیر خشکسالی و سیلاب در ارتباط با رویدادهای دمایی، همچون روند افزایش دما هستند. همچنین روند تغییرات دما تاثیرات مستقیم بر عرصههای زیستی(گیاهی، جانوری و انسانی) برجا میگذارند. از اینرو مطالعه روند تغییرات دما، مورد توجه آبوهواشناسان است و تجدید مطالعات در این زمینه، بهویژه در مقیاسهای ...
بیشتر
بسیاری از مسائل و رویدادهای محیطی نظیر خشکسالی و سیلاب در ارتباط با رویدادهای دمایی، همچون روند افزایش دما هستند. همچنین روند تغییرات دما تاثیرات مستقیم بر عرصههای زیستی(گیاهی، جانوری و انسانی) برجا میگذارند. از اینرو مطالعه روند تغییرات دما، مورد توجه آبوهواشناسان است و تجدید مطالعات در این زمینه، بهویژه در مقیاسهای ناحیهای ضرورتی اجتنابناپذیر است. در مطالعه حاضر شبیهسازی دمای شهر زنجان تا سال 2100 در معرض توجه بوده است تا تغییرات رفتار این عنصر بهعنوان نمایهای از تغییرات آبوهوایی مورد بررسی قرار گیرد. روش اجرای پژوهش توصیفی – تحلیلی و روش گردآوری دادهها کتابخانهای(اسنادی) است. برای شبیهسازی متغیرهای دمایی از مدل SDSM و سناریوهای آبوهوا (RCP2.6، RCP4.5 و RCP8.5) استفاده شده است. دادههای مورد استفاده شامل میانگین، کمینه و بیشینه دمای روزانه ثبت شده ایستگاه همدید زنجان طی دوره 2021-1961 و دادههای مدل گردش عمومی جو جهت شبیهسازی متغیرهای آبوهوایی در دورههای آتی است. براساس نتایج مطالعه حاضر و سناریوهای مورد مطالعه و مدل SDSM، مشخص شد که از سال 2100-2022 کمینه دما بهطور متوسط 2، بیشینه و متوسط دما 3 درجه افزایش خواهند یافت. میانگین کمینه و متوسط دما در ماههای ژانویه و فوریه بیشترین و در ماه اکتبر کمترین افزایش را خواهند داشت. درحالی که میانگین بیشینه دما در ماه آگوست بیشترین افزایش و در ماه آوریل کمترین افزایش را خواهد داشت. همچنین بررسی تغییرات فصلی نشان داد که همه فصول سال بهویژه فصول سرد، گرمتر خواهند شد. بررسی فرینها(صدک 25ام و 75ام) نشان داد که شمار فرینهای مشاهده شده برای هر سه متغیر مورد مطالعه، کمتر از فروانی فرینهای شبیهسازی شده در هرسه سناریو است. بنابراین بیش برآوردی رخدادهای فرین در مدلهای برازش یافته، مقبولیت این مدلها را در برآورد فرینها با لحاظ نمودن عدم قطعیت قابل پذیرش میسازد.
مقاله پژوهشی
جغرافیا
حسن جمس؛ داریوش یاراحمدی؛ ابوذر نصیری؛ حمید میرهاشمی
چکیده
در این مطالعه، تغییرات زمانی - مکانی گستره برفی البرز مرکزی در مقیاس فصلی برای سالهای 1985 تا 2020 پایش گردیده که از تصاویر سری لندست TM، ETM و OLI برای سالهای 1985، 1995، 2005، 2015 و 2020 استفاده شد. برای هر فصل از سال، تصاویر استخراج و تصحیحات انجام شد. برای استخراج پهنه برفی، از الگوریتم طبقهبندی ماشین بردار پشتیبان (SVM) استفاده گردید. مساحت ...
بیشتر
در این مطالعه، تغییرات زمانی - مکانی گستره برفی البرز مرکزی در مقیاس فصلی برای سالهای 1985 تا 2020 پایش گردیده که از تصاویر سری لندست TM، ETM و OLI برای سالهای 1985، 1995، 2005، 2015 و 2020 استفاده شد. برای هر فصل از سال، تصاویر استخراج و تصحیحات انجام شد. برای استخراج پهنه برفی، از الگوریتم طبقهبندی ماشین بردار پشتیبان (SVM) استفاده گردید. مساحت پهنه برفی با انتقال نقشه طبقهبندی شده به محیط ArcGIS به دست آمد. نتایج نشان داد ضریب کاپا برای نقشههای طبقهبندی شده بیشتر از 91/0 بود. میانگین پهنههای برفی برای زمستان، پاییز، بهار و تابستان به ترتیب 19/1، 47/0، 14/0 و 004/0 میلیون هکتار محاسبه گردید. پهنههای برفی از سال 1985 تا 2020 سیر نزولی داشته، بهگونهای که در زمستان از 68/1 در سال 1985 به 98/0 میلیون هکتار در سال 2020 ، در پاییز از 84/0 در 1985 به 15/0 میلیون هکتار در 2020 رسده است. در زمستان و پاییز، پوشش برفی در بخش شرقی البرز مرکزی کاهش شدیدی نسبت به بخش غربی داشته است. در زمستان سال 1985، برف از دامنه ارتفاعی 1500 متر شروع میشد، اما در سال 2020 به 2500 متری رسید. در تابستان، برف در سال 1985 در ارتفاعات بیش از 3900 متری بود، اما در سالهای 2015 و 2020 به بیش از 4200 متری در قلهها مشاهده گردید. مساحت پهنه برفی در البرز مرکزی روند کاهشی داشته که در زمستان بیشترین میزان کاهش را به خود اختصاص داده است. میتوان نتیجه گرفت که استفاده از تصاویر لندست و اعمال الگوریتمهای طبقهبندی برای استخراج برف بهتر از اعمال شاخص طیفی NDSI و همچنین تصاویر MODIS میباشد.
مقاله پژوهشی
ژئومورفولوژی
فاطمه کیارستمی؛ مجتبی یمانی؛ ابوالقاسم گورابی؛ سید محمد زمانزاده؛ محمدرضا قاسمی
چکیده
پوسته زمین بر اثر عوامل زمینساختی و حرکات فشارشی و کششی حاصل از آن بهطور مداوم در حال تغییر و تحول است. تغییر در شکل نیمرخ طولی رودخانهها یکی از پیامدهای تأثیرات زمینساخت فعال بر شبکههای آبراههای است. در این پژوهش هدف اصلی بررسی تأثیر زمینساخت فعال در قالب حرکات امتدادلغز و ترافشارشی گسل دامغان بر روی ساختار مورفولوژیکی ...
بیشتر
پوسته زمین بر اثر عوامل زمینساختی و حرکات فشارشی و کششی حاصل از آن بهطور مداوم در حال تغییر و تحول است. تغییر در شکل نیمرخ طولی رودخانهها یکی از پیامدهای تأثیرات زمینساخت فعال بر شبکههای آبراههای است. در این پژوهش هدف اصلی بررسی تأثیر زمینساخت فعال در قالب حرکات امتدادلغز و ترافشارشی گسل دامغان بر روی ساختار مورفولوژیکی ارتفاعات سیاهکوه در شمال دامغان است. بدین منظور با استفاده از اطلاعات ارتفاعی نقشه رقومی ارتفاع 5/12 متر راداری و با استفاده از الگوریتم D8 به استخراج آبراهههای منطقه پرداختیم و 2 رود اصلی بر سطح ارتفاعات سیاهکوه را مورد بررسی قرار دادیم. در این راستا از رابطه توان رودخانه برگرفته شده از دو متغیر اصلی شیب و مساحت زهکشی رود در قالب یک نمودار لگاریتمی به منظور استخراج پارامترهای تندی و فرورفتگی بهره گرفتیم. افزایش پارامتر تندی بیانگر بالاآمدگی رود در پاسخ به فرایشهای فعال میباشد؛ درحالی که افزایش پارامتر فرورفتگی بیانگر عدم عملکرد فرایندهای زمینساختی به شکل فرایشی و یا مقاومت کم سنگ بستر است. بررسی تأثیر فعالیت گسل دامغان بر روی ارتفاعات سیاهکوه با استفاده از رابطه توان رودخانه نشان داد که حرکات امتدادلغز و ترافشارشی گسل دامغان برجستگی سیاهکوه را در قالب ساختار یک خمگرفتاری با مورفولوژی فوربرگی درآورده است. هرجا رود بر سطح فوبرگ جریان دارد؛ مقادیر بالایی از پارامتر تندی را نشان میدهد و هر جا رود از سطح فوربرگ خارج شده و بر روی رسوبات سست کواترنری مخروطافکنههای اطراف جریان یافته از مقادیر پارامتر تندی کاسته شده و بر مقادیر پارامتر فرورفتگی افزوده شدهاست.
مقاله پژوهشی
جغرافیا
زینب محمدی؛ حسن لشکری
چکیده
این تحقیق به منظور تحلیل سیر تاریخی توفانهای گرد و خاک شدید و الگوهای همدیدی مسبب ایجاد این توفانها در منطقه غرب ایران در سه چرخه اقلیمی اخیر و پراکنش زمانی - مکانی اینگونه توفانها انجام شده است. برای این منظور توفانهای با دید افقی کمتر از 200 متر گزارش شده از ایستگاههای منطقه غرب ایران که حداقل 33 سال آمار داشتهاند، ...
بیشتر
این تحقیق به منظور تحلیل سیر تاریخی توفانهای گرد و خاک شدید و الگوهای همدیدی مسبب ایجاد این توفانها در منطقه غرب ایران در سه چرخه اقلیمی اخیر و پراکنش زمانی - مکانی اینگونه توفانها انجام شده است. برای این منظور توفانهای با دید افقی کمتر از 200 متر گزارش شده از ایستگاههای منطقه غرب ایران که حداقل 33 سال آمار داشتهاند، استخراج گردید. نتایج نشان داد که بیشترین توفانهای در دو فصل زمستان و پاییز و به لحاظ پراکنش ماهانه در ماههای ژانویه و دسامبر رخ داده است. از لحاظ روند تاریخی توفانها از سال 1987 تا 2007 حالت یکنواخت و متعادل داشته است. از سال 2008 تعداد رخداد اینگونه توفانها با شیب زیادی افزایش یافته است. الگوهای همدیدی نشان میدهد در دوره سرد سال، به دلیل استقرار یک ناوه عمیق در غرب آسیا و ناپایداری حاکم در تمام ترازهای زیرین و میانی وردسپهر گردوخاک تولید شده بر روی چشمههای گردوخاک سوریه و عراق در یک جریان همرفتی به لایههای میانی و سپس بر روی منطقه غرب ایران به خصوص ایستگاههای شرقی منطقه فرارفت شده است. بررسی انجام شده بر روی 68 نمونه مطالعاتی نشان داد عمده اینگونه توفانها پس از عبور یک سامانه بارشی رخ میدهند. برعکس در دوره گرم سال، توفانهای گردوخاک عموماً در ایستگاههای غربی منطقه رخ میدهند. بهطوری که ایستگاههای مرتفع شرقی گاه فاقد توفان هستند. در تابستان با گسترش غرب سوی زبانهای از کمفشارهای ترکیبی عربستان و پاکستان بر روی عراق، سوریه و شرق مدیترانه و تشدید ناپایداریهای سطحی این توفانها ایجاد میشود. در صورتی که در لایههای میانی وردسپهر، با گسترش شمال سوی پشته واچرخند ترکیبی آفریقا و عربستان جوی پایدار حاکم است. در نتیجه توفانهای تابستانه عمق کمی دارند و فقط ایستگاههای کم ارتفاع غربی را متأثر مینمایند.
مقاله پژوهشی
جغرافیا
افسانه سلطانی؛ فرج الله فردوست
چکیده
کانسار مس ابری و رهبری در 23 کیلومتری شمال غرب درونه، در کمربند آتشفشانی- نفوذی خواف - درونه، و در زیر پهنه سبزوار واقع هستند. واحدهای سنگی منطقه مورد مطالعه با سن ائوسن میانی شامل سه مجموعه: 1) گدازه زیر دریایی(آندزیت، بازالت، آندزیت- بازالت پورفیری و تراکی آندزیت)، 2) آذرآواری(توف و آگلومرا) و 3) رسوبی(آهک، آهک مارنی، سیلتستون و شیل) میباشند. ...
بیشتر
کانسار مس ابری و رهبری در 23 کیلومتری شمال غرب درونه، در کمربند آتشفشانی- نفوذی خواف - درونه، و در زیر پهنه سبزوار واقع هستند. واحدهای سنگی منطقه مورد مطالعه با سن ائوسن میانی شامل سه مجموعه: 1) گدازه زیر دریایی(آندزیت، بازالت، آندزیت- بازالت پورفیری و تراکی آندزیت)، 2) آذرآواری(توف و آگلومرا) و 3) رسوبی(آهک، آهک مارنی، سیلتستون و شیل) میباشند. کانهزایی در مرز واحد آهکی با سنگهای آذرآواری و گدازهای به صورت چینهکران رخ داده است و ماده معدنی به شکل رگه- رگچهای، پرکننده حفرهها و فضاهای خالی بین دانهای و دانه پراکنده در واحد گدازهای و آذرآواری تشکیل شده است. کانیهای اصلی تشکیل دهنده کانسارها شامل کانیهای سولفیدی(کالکوسیت، کولیت، بورنیت، کالکوپیریت و پیریت)، کانیهای کربناته (مالاکیت، آزوریت) میباشند. بر پایه نتایج حاصل از دادههای ژئوشیمیایی، سنگهای آتشفشانی میزبان کانهزایی، به سری ماگمایی کالک آلکالن پتاسیم متوسط تا بالا تعلق دارند که در یک رژیم زمینساختی از نوع کمان آتشفشانی حاشیه فعال قارهای تشکیل شدهاند. عنصر مس در بین فلزات پایه دارای بالاترین مقدار ضریب تولید بوده است (معادل 4 تا 5 درصد وزنی). براساس مطالعات میکروترمومتری میانگین دمای همگن شدگی میانبارهای سیال در منطقه ابری و رهبریᵒC 198 و میانگین دامنه شوری 9/8 درصد وزنی معادل NaCl تعیین شد. با توجه به مشاهدات صحرایی و مطالعات آزمایشگاهی انجام شده میتوان گفت کانیسازی در منطقه ابری و رهبری به صورت ناهمزاد و چینهکران است که به کانسارهای مس تیپ مانتو مشابهت دارند.
مقاله پژوهشی
زمین شناسی
سعیده شاکری؛ احمد لطف آباد عرب؛ دکتر محمدرضا وزیری
چکیده
به منظور مطالعه سیستماتیک اثرفسیلهای نهشتههای فلیشی کرتاسه بالایی، برش چینهنگاری گلباف در جنوب شرق استان کرمان انتخاب و نمونهبرداری از آن انجام شد. این نهشتهها 147 متر ضخامت داشته و متشکل از سیلت استون، ماسه سنگ سیلتی و شیل میباشد. از برش چینهشناسی گلباف تعداد 68 ایکنوگونه متعلق به 30 ایکنوجنس مورد مطالعه و شناسایی ...
بیشتر
به منظور مطالعه سیستماتیک اثرفسیلهای نهشتههای فلیشی کرتاسه بالایی، برش چینهنگاری گلباف در جنوب شرق استان کرمان انتخاب و نمونهبرداری از آن انجام شد. این نهشتهها 147 متر ضخامت داشته و متشکل از سیلت استون، ماسه سنگ سیلتی و شیل میباشد. از برش چینهشناسی گلباف تعداد 68 ایکنوگونه متعلق به 30 ایکنوجنس مورد مطالعه و شناسایی قرار گرفته که با توجه به فراوانی اثرفسیلها در برش مورد، به مطالعه اثر جنسهایPlanolites isp., Paleophycus isp., Ophiomorpha rudis, Thalassinoides suevicus, Helminthopsis isp., Helminthorhaphe felxcous, Cochlichnus isp., Cosmorhaphe isp., Zoophycos isp. و Paleodictyon strozzii میپردازیم. براساس تنوع اثرجنسهای شناسایی شده، سن نهشتههای فلیشی در برش گلباف کنیاسین - سانتونین پیشنهاد میشود. این اثرفسیلها بیشتر شامل آثار خزشی – تغذیهای یا تغذیهای میباشند. تنوع و فراوانی اثرفسیلها در برش مورد مطالعه، نشان دهنده شرایط محیطی و اکولوژی مناسب در زمان تهنشست رسوبات میباشد. این اثرفسیلها در یک محیط دریایی کمعمق تا توربیدایتی یافت میشوند که از حفظ شدگی و تنوع خوبی برخوردار بوده و بیشترین فراوانی آنها در بخش میانی این برش دیده میشود.
مقاله پژوهشی
زمین شناسی
ابراهیم غلامی؛ محمد مهدی خطیب؛ محسن کریمی دهکردی
چکیده
در منطقه همتآباد در جنوبخاور بیرجند، امتداد پهنههای گسلی و اثر محوری چینها به صورت شمالباختری- جنوبخاوری است. پهنه گسلی همتآباد به عنوان گسل اصلی این منطقه با امتداد شمالباختر – جنوبخاور در زیر پهنه سیستان در راستای یکی از سرشاخههای گسل نه خاوری قرار دارد که با تداوم به سمت جنوب به گسل شمالی - جنوبی چشمه زنگی ...
بیشتر
در منطقه همتآباد در جنوبخاور بیرجند، امتداد پهنههای گسلی و اثر محوری چینها به صورت شمالباختری- جنوبخاوری است. پهنه گسلی همتآباد به عنوان گسل اصلی این منطقه با امتداد شمالباختر – جنوبخاور در زیر پهنه سیستان در راستای یکی از سرشاخههای گسل نه خاوری قرار دارد که با تداوم به سمت جنوب به گسل شمالی - جنوبی چشمه زنگی متصل میشود. تحلیل هندسی - جنبشی گسلها براساس دادههای صحرایی مربوط به صفحات گسلی و خطوارههای لغزشی، جابجایی آبراههها، روند اثر محوری چینها حاکی از عملکرد امتدادلغز راستگرد با مولفه معکوس در پهنههای گسلی این منطقه هستند. در دو مسیر موازی هم (a,b) از جنوبخاور به شمالباختر نتایج حاصل از بررسی شاخصهای ریختزمینساختی از قبیل: رودخانههای جابجا شده، پشتههای کرکرهای، پرتگاههای گسلی و نسبت v در درهها حاکی از فعالیت زمینساختی نسبتا بالا در این منطقه هستند. دامنه تغییرات نسبت v در محدوده 58/0 - 31/0 میباشد و از جنوبخاور به شمالباختر مقدار آن در حال افزایش است. میزان جابجایی آبراههها نیز در دو مسیر مذکور در محدوده 116 - 6 متر متغیر است و مقدار آن از جنوبخاور به شمالباختر در حال کاهش است. تعداد هشت برش توپوگرافی عمود بر روندهای اصلی ساختاری منطقه تهیه گردید که در هر یک از آنها میتوان پرتگاههای گسلی را به صورت پلکانی مشاهده نمود که از شمالخاور به جنوبباختر ارتفاع پرتگاههای گسلی کاهش مییابد. براساس بررسیهای ساختاری و ریختزمینساختی این پژوهش، در این بخش از پوسته ایران الگوی تکامل ساختاری در روندهای شمالباختر - جنوبخاور به صورت ایجاد سری گسلهای راندگی است که از شمالخاور به جنوبباختر انجام میشود. براساس موقعیت هندسی صفحات گسلی و خطوارههای لغزشی، روند میانگین محور بزرگ فشردگی در محدوده شمالخاوری با موقعیت میانگین N25E میباشد که با روند ساختارهای منطقه همخوانی دارد.
مقاله پژوهشی
زمین شناسی
قدرت اله رستمی پایدار؛ منصور عادل پور
چکیده
کانسارهای آهن باباعلی و گلالی به ترتیب در فاصله 30 و 60 کیلومتری شمالباختری همدان، در قسمت شمالباختری پهنه سنندج - سیرجان واقع شدهاند. سنگمیزبان این کانسارها، توالی آتشفشانی - رسوبی دگرگون شده سری سنقر با سن پرموتریاس است. جایگاه چینهشناسی افقهای معدنی، شکل هندسی، ساخت و بافت ماده معدنی در مقیاسهای مختلف و توالی پاراژنزی کانیها ...
بیشتر
کانسارهای آهن باباعلی و گلالی به ترتیب در فاصله 30 و 60 کیلومتری شمالباختری همدان، در قسمت شمالباختری پهنه سنندج - سیرجان واقع شدهاند. سنگمیزبان این کانسارها، توالی آتشفشانی - رسوبی دگرگون شده سری سنقر با سن پرموتریاس است. جایگاه چینهشناسی افقهای معدنی، شکل هندسی، ساخت و بافت ماده معدنی در مقیاسهای مختلف و توالی پاراژنزی کانیها نشانگر ارتباط ژنتیکی بین ماده معدنی و سنگهای نیمهعمیق و آتشفشانی - رسوبی دگرگون شده منطقه است. ترکیب سنگشناسی سنگهای دربرگیرنده در منطقه شامل سنگهای آتشفشانی اسیدی تا حدواسط دگرگون شده، بیشتر بهصورت گدازه و توف ریولیتی، همراه با میانلایههای کربناتی و گاه رسوبات ماسهسنگ توفی دگرگونشده است. براساس مشاهدات صحرایی و مطالعات پتروگرافی انجام شده، جایگیری تودههای نفوذی و نیمهعمیق با ترکیب گابرو - دیوریت، کوارتز مونزودیوریت، گرانودیوریت، سینیت، سینوگرانیت و گرانیت در این توالی سنگی در حین فعالیتهای زمینساختی، باعث دگرشکلی و دگرگونی سنگهای منطقه و کانسنگ آهن شده است. مطالعه میانبارهای سیال در بلورهای کوارتز در کانسار بابا علی و گلالی به ترتیب برابر 5±12 و 5±9 درصد وزنی معادل نمک طعام است. دمای همگنشدن در کانسار بابا علی و گلالی به ترتیب معادل 5±226 و 5±220 درجه سانتیگراد است. رخداد فرآیند دگرگونی ناحیهای در این کانسارها باعث همگن شدن و یکنواختی ترکیب ایزوتوپهای پایدار اکسیژن (3 تا 5/10 پرمین) و هیدروژن (10- تا 35- پرمین) شده است و نشان از نقش آبهای دگرگونی در فرآیند کانیسازی منطقه دارد. مقادیر متوسط ایزوتوپ پایدار گوگرد (δ34S) در نمونههای متعلق به پیریتهای اولیه کانسارهای مورد مطالعه بالاتر از مقادیر آن در نسلهای دیگر کانیسازی است. این ویژگی ایزوتوپ پایدار سولفور میتواند به عنوان شاهدی بر شکلگیری نسلهای اولیه کانیسازی آهن با منشا آتشفشانی - رسوبی تلقی شود.
مقاله پژوهشی
زمین شناسی
علیرضا چگینی؛ دکتر مغفوری مقدم؛ محمد حسین آدابی؛ مسعود لطف پور
چکیده
به منظور مطالعه چینهنگاری سنگی و زیستی سازند روته در حوضه البرز مرکزی برش چینهشناسی در 30 کیلومتری جنوب شهرستان آمل انتخاب گردید. در این برش، سازند روته با ضخامت 642 متر متشکل از آهک، آهک دولومیتی، دولومیت آهکی، دولومیت، شیل و ماسهسنگ است که به صورت ناپیوسته بر روی سازند درود و به صورت ناپیوسته در زیر سازند نسن قرار میگیرد. ...
بیشتر
به منظور مطالعه چینهنگاری سنگی و زیستی سازند روته در حوضه البرز مرکزی برش چینهشناسی در 30 کیلومتری جنوب شهرستان آمل انتخاب گردید. در این برش، سازند روته با ضخامت 642 متر متشکل از آهک، آهک دولومیتی، دولومیت آهکی، دولومیت، شیل و ماسهسنگ است که به صورت ناپیوسته بر روی سازند درود و به صورت ناپیوسته در زیر سازند نسن قرار میگیرد. براساس مطالعات چینهنگاری زیستی ضمن شناسایی 31 جنس و 57 گونه از روزنبران کفزی سه بایوزونNeoendothyra bronnimanni-Neoendothyra reicheli assemblage zone, Chusenella sinensis-Codonofusiella erki-Pachyphloia sp. assemblage zone, Paraglobivalvulina mira-Dagmarita chanakchiensis assemblage zone معرفی گردید. سن سازند روته در برش مورد مطالعه براساس زونهای زیستی فوق و مجموعه فسیلی موجود در آن، مورگابین پسین تا جلفین پیشین تعیین شد.