زمین شناسی
الهه طاهری؛ ابراهیم غلامی؛ علی یساقی
چکیده
کوههای تویهدروار در دامنه جنوبی البرز خاوری واقع شدهاند و بهدلیل داشتن توالی چینهشناسی نسبتا کاملی از پالئوزوئیک تا سنوزوئیک، محل مناسبی جهت تحلیل تکامل ساختاری دامنه جنوبی البرز خاوری به شمار می-روند. این کوه ها، از شمال به گسل میلا و از جنوب به گسل گیو محدود میشود و با جهت شیب مخالف یکدیگر مرز واحدهای سنگی پالئوزوئیک ...
بیشتر
کوههای تویهدروار در دامنه جنوبی البرز خاوری واقع شدهاند و بهدلیل داشتن توالی چینهشناسی نسبتا کاملی از پالئوزوئیک تا سنوزوئیک، محل مناسبی جهت تحلیل تکامل ساختاری دامنه جنوبی البرز خاوری به شمار می-روند. این کوه ها، از شمال به گسل میلا و از جنوب به گسل گیو محدود میشود و با جهت شیب مخالف یکدیگر مرز واحدهای سنگی پالئوزوئیک و مزوزوئیک را با واحدهای سنگی سنوزوئیک در دامنههای شمالی و جنوبی تشکیل میدهند. گسل گیو بهعنوان مرز جنوبی کوههای تویهدروار، راندگی اصلی این منطقه به شمار می اید. گسل معکوس و پرشیب گیو کنترل کننده گسترش نهشته های ژوراسیک به سمت جنوب است و بدین سبب به عنوان گسل نرمال اولیه مرز حوضه رسوبی این نهشته ها در نظر گرفته شده که در زمان کرتاسه-پالئوسن متحمل وارونگی زمین ساختی شده است. وارونشدگی گسل اولیه نرمال گیو به گسل معکوس با تشکیل گسل میلا به-صورت پسراندگی فرادیواره ای و با جابجایی معکوس بیشتر آن همراه بوده است. این فرایند وارونگی زمین ساختی گسل گیو همچنین با توسعه راندگی های فرادیواره ای تویه و دروار همراه بوده و سبب شده تا کوههای تویهدروار بهصورت ساختار بالاجسته (Pop-up) که در آن واحدهای سنگی پالئوزوئیک به صورت تاق فرمهای فرادیواره ای بر روی واحدهای سنگی جوانتر رانده شده تشکیل شود.
زمین شناسی
هادی محمدیان؛ علی اصغر کلاگری؛ علی اصغر کلاگری؛ وارطان سیمونز؛ کمال سیاه چشم
چکیده
اندیس مس نیاز در غرب مشکین شهر و شرق زون کانهزایی قرهداغ قرار دارد. واحدهای سنگی در این منطقه شامل سنگهای آذرین ساب ولکانیک حدواسط و آذرآواری میباشند. این واحدها دارای ماهیت کالکآلکالن با پتاسیم بالا تا شوشونیتی بوده و در زون فرورانش و به ویژه زون "انتهای کوهزایی" تشکیل شدهاند. این سنگها پِرآلومینوس بوده و متعلق به سری مگنتیتی ...
بیشتر
اندیس مس نیاز در غرب مشکین شهر و شرق زون کانهزایی قرهداغ قرار دارد. واحدهای سنگی در این منطقه شامل سنگهای آذرین ساب ولکانیک حدواسط و آذرآواری میباشند. این واحدها دارای ماهیت کالکآلکالن با پتاسیم بالا تا شوشونیتی بوده و در زون فرورانش و به ویژه زون "انتهای کوهزایی" تشکیل شدهاند. این سنگها پِرآلومینوس بوده و متعلق به سری مگنتیتی میباشند. دگرسانیهای هیپوژن در نیاز شامل انواع پتاسیک، فیلیک، پروپیلیتیک و آرژیلیک حدواسط میباشند. مجموعه کانیهای کدر هیپوژن شامل کالکوپیریت، پیریت، مولیبدنیت و به مقدار کمتر گالن، اسفالریت، بورنیت و مگنتیت میباشند که در طی حداقل سه مرحله کانیزایی تشکیل شدهاند.کانیهای سوپرژن شامل اکسی/هیدروکسیدهای آهن، مالاکیت، آزوریت و تنوریت در زون اکسیدان و کوولیت و کالکوسیت در زون احیا میباشند. بر اساس مینرالوژی و توالی پاراژنتیکی حداقل پنج نوع رگچه در کانسار نیاز قابل تشخیص میباشند. چهار نوع میانبار سیال؛ تک فاز بخار، دو فازی غنی از مایع، میانیار غنی از بخار و چند فازی حاوی فازهای جامد (عمدتاً هالیت و هماتیت) در کانسار نیاز وجود دارند. بررسی دماهای همگن شدن در زونهای دگرسانی نشان میدهد که بیشترین فراوانی دماهای همگن شدن در زون پتاسیک در بازه C° 360-280، در زون فیلیک در دو بازه C° 300-280 و C° 355-320 و در زون پروپیلیتیک در بازه C° 190-170 میباشند. شوری میانبارها بازه وسیع Wt %NaClequiv 60- 2/0 را نشان میدهند. جوشش و سرد شده ساده فرآیندهای اصلی در نهشت کانههای کانسنگی بودهاند.
زمین شناسی
هادی محمدیان؛ وارطان سیمونز؛ کمال سیاه چشم
چکیده
منطقه ییلاق سامانلو در 19 کیلومتری جنوب غرب مشگینشهر و غرب سبلان واقع شده است. واحدهای سنگی این منطقه شامل سنگهای آتشفشانی و آذرآواری ائوسن (آندزیت مگاپورفیری، تراکیآندزیت با میان لایههای توف و شیل، جریانهای گدازهای مافیک)، نفوذیهای الیگوسن (گرانودیوریت، گرانیت و مونزونیت) و واحدهای کواترنری (آندزیبازالت، گدازههای آندزیتی) ...
بیشتر
منطقه ییلاق سامانلو در 19 کیلومتری جنوب غرب مشگینشهر و غرب سبلان واقع شده است. واحدهای سنگی این منطقه شامل سنگهای آتشفشانی و آذرآواری ائوسن (آندزیت مگاپورفیری، تراکیآندزیت با میان لایههای توف و شیل، جریانهای گدازهای مافیک)، نفوذیهای الیگوسن (گرانودیوریت، گرانیت و مونزونیت) و واحدهای کواترنری (آندزیبازالت، گدازههای آندزیتی) میباشد که دارای ماهیت کالکآلکالن با پتاسیم بالا بوده و در موقعیت تکتونیکی کمان ماگمایی تشکیل شدهاند. مطالعات دورسنجی و صحرایی نشان میدهد که دگرسانیهای پروپیلتیک، آرژیلیک، آلونیت- پیروفیلیت و سریسیتی با گسترش محدود رخ دادهاند. مطالعات ژئوشیمی به روش رسوب آبراههای در مقیاس 1:25000 و مطالعات لیتوژئوشیمیایی از بالادست آنومالیها منجر به معرفی چند محدوده کانهزایی مس- نقره و فلزات قیمتی و پایه برای اولین بار در این منطقه شد. بر پایه همبستگیهای آماری به دست آمده عناصر ناهنجار را به سه گروه (1) Cu-Ag، (2) As-Sb-S-Au و (3) Pb-Zn-Fe تقسیمبندی شدند که به سه گروه زایشی-لیتولوژیکی در منطقه نسبت داده میشود. در این منطقه حداکثر آنومالی مس (ppm67800)، نقره (ppm 18) و طلا (ppm 1098) میباشد. کانههای تیره در محدودههای آنومالیدار شامل پیریت، کالکوپیریت، بورنیت، مالاکیت، آزوریت، کالکوسیت، مس خالص و به مقدار کمتر کوولیت با بافت-های پرکننده فضای خالی، رگچهای، جانشینی و بادامکی به شکل چینهکران در داخل واحد آندزیت مگاپورفیری تشکیل شدهاند. بر اساس ویژگیهای اساسی توده کانهدار از جمله سنگهای دربرگیرنده، حالت چینهکران، کانیشناسی، محتوای فلزی و دگرسانی میتوان گفت که پی جویی واحد کانهدار منطقه (آندزیتهای مگاپورفیری) میتواند به اکتشاف اندیسهای جدید از کانسارهای مس تیپ مانتو در غرب سبلان منجر شود.
زمین شناسی
اشرف ترکیان؛ لیلا شمس
چکیده
منطقه مورد پژوهش در شمالشرق سنقر (کوه سیناوند) و در پهنه سنندج- سیرجان قرار گرفته است. هدف از این مقاله، بررسی روابط صحرایی، ویژگیهای سنگنگاری و شیمی کانی در سنگ سنگ میزبان (گرانیت و گرانودیوریت) و انکلاوهای میکروگرانولار مافیک است که گاهی منجر به ارائه شواهد اختلاط/ امیختگی ماگمایی شده است. انکلاوهای دیوریتی عمدتاً از کانی های ...
بیشتر
منطقه مورد پژوهش در شمالشرق سنقر (کوه سیناوند) و در پهنه سنندج- سیرجان قرار گرفته است. هدف از این مقاله، بررسی روابط صحرایی، ویژگیهای سنگنگاری و شیمی کانی در سنگ سنگ میزبان (گرانیت و گرانودیوریت) و انکلاوهای میکروگرانولار مافیک است که گاهی منجر به ارائه شواهد اختلاط/ امیختگی ماگمایی شده است. انکلاوهای دیوریتی عمدتاً از کانی های پلاژیوکلاز، آمفیبول، مقدار کمی پتاسیم فلدسپار و کوارتز با بافت غالب میکروگرانولار هستند.MME دارای شکل بیضوی تا زاویهدار و در محل تماس با سنگ میزبانشان از حاشیه سریع سرد شده برخوردارند. با توجه به نتایج الکترون میکروپروپ کانیها، سنگ میزبان گرانودیوریتی و انکلاو دیوریتی، از نوع کلسیک در زیر مجموعه منیزیوهورنبلند و آمفیبول سنگ -میزبان گرانیتی، از نوع هاستینگزیت می باشد. پلاژیوکلازهای سنگ میزبان گرانودیوریتی و انکلاوها، دارای منطقه بندی عادی و نوسانی بوده و دارای تغییر ترکیب شیمیایی از الیگوکلاز تا آندزین هستند. ویژگی های ماکروسکوپی و میکروسکوپی این انکلاوها از جمله وجود سطح تماس و شکل های مختلف (مورفولوژی) انکلاوها، حضور بلورهای کشیده و شکل دار پلاژیوکلاز، آپاتیت-های سوزنی و در نهایت بافت های میکروگرانولار و پوئی کیلیتیک، ممکن است نشانه هایی از آمیختگی / اختلاط ماگمای فلسیک و مافیک در منطقه مورد مطالعه باشند. براساس مقدار Al موجود درآمفیبول، فشار در انکلاوهای دیوریتی 46/2 کیلوبار و برای میزبانهای انها 77/2 کیلوبار بدست آمد و نیز با استفاده از ترمومتر، میانگین دمای 711 و 750 سانتی گراد آمفیبول – پلاژیوکلاز برای جایگزینی ماگمای گرانیتوئیدی و دیوریتی تشخیص داده شد.
زمین شناسی
مهدی یوسفی؛ سیدمرتضی موسوی؛ ابوالقاسم جعفری
چکیده
در فروبار دزفول جنوبی با توجه به توالی فازهای دگرشکلی زاگرس و رخداد وارونگی تکتونیکی در گسل معکوس شمال غربی- جنوب شرقی رگ سفید و همچنین تجدید فعالیت گسل پی سنگی هندیجان، بر همکنش گسل-های عمود برهم مشهود است؛ که این اثر متقابل، تاثیراتی بر الگوی ساختاری چینخوردگی در تاقدیسهای رگ سفید و تنگو داشته است. با توجه به طول بیش از ...
بیشتر
در فروبار دزفول جنوبی با توجه به توالی فازهای دگرشکلی زاگرس و رخداد وارونگی تکتونیکی در گسل معکوس شمال غربی- جنوب شرقی رگ سفید و همچنین تجدید فعالیت گسل پی سنگی هندیجان، بر همکنش گسل-های عمود برهم مشهود است؛ که این اثر متقابل، تاثیراتی بر الگوی ساختاری چینخوردگی در تاقدیسهای رگ سفید و تنگو داشته است. با توجه به طول بیش از 3 برابر گسل معکوس رگ سفید نسبت به قطعه جنوبی گسل امتداد لغز هندیجان-ایذه، شیب 47 درجه گسل رگ سفید در مقایسه با شیب 80 درجه گسل هندیجان-ایذه و با درنظر گرفتن جهت کلی فشردگی در جنوب غرب ایران (N22E) و امتداد راستگرد گسل هندیجان-ایذه (N20E) در مقایسه با امتداد گسل رگ سفید که تقریبا عمود بر جهت کلی فشردگی است (N130)، میزان دگرشکلی وابسته به گسل معکوس رگ سفید بیشتر از گسل هندیجان-ایذه است. در این شرایط میدان تنش مربوط به راس گسل راندگی غالب میشود که در این حالت مقاومت کمتری برای چین خوردگی وجود دارد و چین خوردگی با دامنه بزرگتر را در تاقدیس رگ سفید ایجاد میکند؛ به نحوی که چین خوردگی در تاقدیس رگ سفید (تاقدیس نامتقارن با امتداد N130 و شیب سطح محوری به سمت شمال شرق ) دامنهای بیش از دو برابر نسبت به تاقدیس تنگو دارد و راس تاقدیس تنگو حدود 1200 متر نسبت به تاقدیس رگ سفید پایین افتادگی دارد.
زمین شناسی
بهزاد زمانی قرهچمنی
چکیده
با توجه به اهمیت موضوع آلودگی و پیامدهای نامطلوب بر اکوسیستم و زندگی مردم، در این مطالعه در معدن زایلیک در شمال غرب ایران، به منظور تعیین گستره تغییرات مقاومت ویژه الکتریکی گسلهای دارای زون خرد شده حاوی سیال در محدوده مطالعاتی و تفکیک لایه های زیرزمینی بر اساس مقاومت ویژه الکتریکی آنها، سونداژ های الکتریکی با طول فرستنده حداکثر 500 ...
بیشتر
با توجه به اهمیت موضوع آلودگی و پیامدهای نامطلوب بر اکوسیستم و زندگی مردم، در این مطالعه در معدن زایلیک در شمال غرب ایران، به منظور تعیین گستره تغییرات مقاومت ویژه الکتریکی گسلهای دارای زون خرد شده حاوی سیال در محدوده مطالعاتی و تفکیک لایه های زیرزمینی بر اساس مقاومت ویژه الکتریکی آنها، سونداژ های الکتریکی با طول فرستنده حداکثر 500 متر طراحی و برداشت شده است.در این مطالعه بطور خاص روی گسلهای محدوده معدن مطالعه ژئوفیزیک انجام شده است. نتایج سونداژهای ژئوفیزیک نشان داده است که از 24 گسل مهم و کاری در منطقه فقط 3 گسل نفوذپذیری داشته و نفوذپذیری کمی نیز دارند و زون خرد شده ای دارند که توانایی ذخیره اندکی سیال را دارند و بقیه گسلها نفوذ ناپذیر هستند.همچنین تغییرات نفوذپذیری محاسبه شده با مقاومت ژئوالکتریک بدست امده از آزمایشهای ژئوفیزیک در محدوده دپوهای معدن شهید شکوری در نقشه پربند نشان داده است که غلبه با نفوذپذیری های کمتراز4 متر بر روز است و در واقع نفوذناپذیری پی سنگ محل دپو ها را نشان می دهد. از این رو انتظار می رود نفوذ آبهای سطحی و آلودگهای محتمل از سطح به درون درز و شکاف و نیزآب چشمه ها در حد صفر باشد.مقاومت ژئوالکتریک زیاد در سنگها نشانگر نفوذناپذیری آنها است که نشان از سنگ کف مناسب از دید زیست محیطی است. به همین ترتیب در منطقه 1تا3 استخراج معدن گسل عمده ای که نشانگر نفوذپذیری و احتمال گذر دهی و انتقال پذیری گسل باشد قابل تشخیص نیست.
زمین شناسی
سعید شبرنگ؛ احسان ده یادگاری؛ محمد حسین آدابی
چکیده
بهمنظور مطالعه میکروفاسیس، محیطرسوبی، ترکیب کانیشناسی اولیه و محیط دیاژنزی نهشتههای سازند گرو به سن آلبین – آپتین (کرتاسه زیرین) در زون زاگرس مرتفع، یک برش سطحالارضی در الیگودرز برروی ناودیس قالی کوه (جنوب- شرق لرستان)، انتخاب و مورد بررسی قرار گرفت. سازند گرو با ضخامت 483 متر شناسایی شد بهطوریکه تعداد 235 مقطع نازک ...
بیشتر
بهمنظور مطالعه میکروفاسیس، محیطرسوبی، ترکیب کانیشناسی اولیه و محیط دیاژنزی نهشتههای سازند گرو به سن آلبین – آپتین (کرتاسه زیرین) در زون زاگرس مرتفع، یک برش سطحالارضی در الیگودرز برروی ناودیس قالی کوه (جنوب- شرق لرستان)، انتخاب و مورد بررسی قرار گرفت. سازند گرو با ضخامت 483 متر شناسایی شد بهطوریکه تعداد 235 مقطع نازک از این برش سطحالارضی تهیه و مورد مطالعه قرار گرفت. لیتولوژی بهطور عمده شامل شیلآهکی و آهکشیلی است. مرز زیرین سازند گرو با سنگ آهکهای برشی معادل سازند گوتنیا بهصورت ناپیوستگی فرسایشی و مرز بالایی بهدلیل قرار گرفتن سازند در هسته ناودیس نامشخص است. براساس بافتهای رسوبی، مطالعات پتروگرافی و فونای موجود، 7 میکروفاسیس مختلف شناسایی شده است. این میکروفاسیسها در یک کمربند رخسارهای بخش عمیق دریا متعلق به یک پلاتفرم کربناته از نوع رمپ تشکیل شده است. شواهد پتروگرافی و تغییرات عناصر اصلی و فرعی و مقایسه با محدودههایی که توسط محققین مختلف برای کانیشناسی کلسیتی و آراگونیتی ارائه شدهاند حاکی از آن است که نسبت Sr/Na، تغییرات Sr، Na و Sr/Mnدر مقابل Mn کانیشناسی اولیه آراگونیتی را برای سازند گرو پیشنهاد میکند. نمودار Sr/Ca در مقابل Mn نشان داد که سازند گرو تحتتأثیر دیاژنز متائوریکی در یک سیستم دیاژنتیکی بسته تا باز بهترتیب با نسبت آب به سنگ بالا و پایین قرار میگیرد. همچنین با رسم Fe در مقابل Mn، روند افزایشی نسبی بین آهن و منگنز محاسبه شد. این پدیده میتواند بهدلیل شرایط احیایی یا اثر دیاژنز متائوریکی باشد.
زمین شناسی
علیرضا زراسوندی؛ بهرام علیزاده؛ عباس مراونه؛ محمدحسین حیدری فرد
چکیده
میانبارهای سیّال، شواهد با ارزشی از دمای تشکیل کانیها، فشار حاکم بر محیط تشکیل آنها، چگالی سیّال سازندۀ کانیها و نیز ترکیب شیمیایی سیّالات کانهسنگساز ارائه میدهند. میتوان از این اطلاعات برای تفسیر تاریخچۀ دمایی، بلوغ، تعیین محیط دیاژنزی، زمان سیمانشدگی، مهاجرت نفت نسبت به تاریخ دفنشدگی استفاده کرد. در این پژوهش ...
بیشتر
میانبارهای سیّال، شواهد با ارزشی از دمای تشکیل کانیها، فشار حاکم بر محیط تشکیل آنها، چگالی سیّال سازندۀ کانیها و نیز ترکیب شیمیایی سیّالات کانهسنگساز ارائه میدهند. میتوان از این اطلاعات برای تفسیر تاریخچۀ دمایی، بلوغ، تعیین محیط دیاژنزی، زمان سیمانشدگی، مهاجرت نفت نسبت به تاریخ دفنشدگی استفاده کرد. در این پژوهش بهمنظور بررسی خواص فیزیکوشیمیایی و تعیین API مخزن آسماری میدان اهواز از مغزههای حفاری 7 چاه این مخزن استفاده گردید. این نمونهها مورد مطالعات میکروسکوپی، میکروترمومتری، تعیین API و نیز طیفسنجی رامان قرار گرفتند. نتایج حاصل از این مطالعه نشان میدهد که براساس مطالعات پتروگرافی تنوع میانبارها (اولیه، ثانویه و ثانویه کاذب) و همچنین ترکیبات متفاوت حاصل از طیفسنجی رامان نشاندهنده فعالیت فازهای مختلف شارژ شدن مخزن آسماری میباشد. از مطالعات ریزدماسنجی نیز خواص فیزیکوشیمایی )دمای آخرین ذوب یخ، دمای همگنشدگی و شوری( مخزن بدست آمد. براساس خواص فیزیکوشیمیایی مخزن آسماری دو محدوده دمایی نشان میدهد که میتوان نتیجه گرفت این مخزن در طی دو مرحله شارژ شدن در دو دوره زمانی متفاوت را داشته است. همچنین براساس ترکیب فازهای موجود در میانبارها (دو فازی، سه فازی دارای نفت، و. ..) مشخص شده میتوان مسیر شارژ شدن مخزن را نیز پیشبینی کرد.
زمین شناسی
مریم تیموری؛ علی کدخدایی؛ نصیر عامل؛ رحیم کدخدایی؛ غلامرضا زرینی؛ صغرا حاتم زاده
چکیده
سیستمهای گلفشان، نتیجه یک سری از واکنشها از چندین فرآیند توسعه یافته از عمق به سطح هستند. آنها یکی از عجیبترین و جذابترین پدیدههای ژئومورفولوژیکی هستند. از آنجایی که گلفشانها از اعماق زمین سرچشمه میگیرند، میتوانند فرآیندهای زیرسطحی را نشان دهند. آنها با منابع نفت و گاز همبستگی نسبی دارند به طوری که به عنوان شاخصهای ...
بیشتر
سیستمهای گلفشان، نتیجه یک سری از واکنشها از چندین فرآیند توسعه یافته از عمق به سطح هستند. آنها یکی از عجیبترین و جذابترین پدیدههای ژئومورفولوژیکی هستند. از آنجایی که گلفشانها از اعماق زمین سرچشمه میگیرند، میتوانند فرآیندهای زیرسطحی را نشان دهند. آنها با منابع نفت و گاز همبستگی نسبی دارند به طوری که به عنوان شاخصهای ذخایر هیدروکربنی شناخته میشوند. بر این اساس، برای شناسایی میادین نفت و گاز مورد ارزیابی قرار میگیرند. یکی از روشهای اخیر اکتشاف هیدروکربن، اکتشاف ژئومیکروبی است که مبتنی بر تکنیک حفاری سطحی برای شناسایی گازهای نشتکننده مربوط به ریزنشت هیدروکربنی است. مواد خروجی گلفشانها شامل نفت، گاز، رسوبات گلآلود و آب است. گلفشان سیوان در روستای سیوان از توابع شهرستان مرند در شمال غربی استان آذربایجان شرقی قرار دارد. در این مطالعه، بررسی ژئومیکروبی گستردهای بر روی نمونههای گلفشان سیوان به منظور مطالعه فراوانی جوامع باکتریایی باکتریهای متانوتروف، اتانوتروف و پروپانوتروف انجام شد. این بیشتر برای ارزیابی اولیه پتانسیل هیدروکربنی در منطقه مورد مطالعه با استفاده از روش شمارش در صفحات کشت مورد استفاده قرار گرفت. در مجموع 7 نمونه خاک و گل به همراه دو نمونه آب از منطقه مورد مطالعه جمعآوری و برای کشت میکروبی روی نمونهها به آزمایشگاه میکروبیولوژیک منتقل شد. سپس تعداد میکروارگانیسمها در هر گرم خاک محاسبه شد. بررسی نتایج ژئومیکروبی نشان داد که در چهار نمونه جمعآوریشده از سه نقطه گلفشان سیوان، ناهنجاریهای متانوتروف و اتانوتروف فراوان است، در حالی که برای تایید وجود باکتری پروپانوتروف به آزمایشهای تکمیلی نیاز است.
زمین شناسی
بیژن بیرانوند؛ نسرین بیرانوند؛ هادی کرمانشاهی
چکیده
در این تحقیق، جهت بررسی خصوصیات ژئوشیمیایی نمونههای نفت جمعآوری شده از مخازن آسماری و سروک در یکی از میدانهای نفتی شمال غرب خلیج فارس، از روشها ,و تکنیک های تست SARA، کروماتوگرافی گازی، کروماتوگرافی گازی- طیفسنج جرمی و آنالیز ایزوتوپ کربن استفاده شد. بر اساس نتایج بهدست آمده بهنظر میرسد که نمونههای نفتی مورد مطالعه از ...
بیشتر
در این تحقیق، جهت بررسی خصوصیات ژئوشیمیایی نمونههای نفت جمعآوری شده از مخازن آسماری و سروک در یکی از میدانهای نفتی شمال غرب خلیج فارس، از روشها ,و تکنیک های تست SARA، کروماتوگرافی گازی، کروماتوگرافی گازی- طیفسنج جرمی و آنالیز ایزوتوپ کربن استفاده شد. بر اساس نتایج بهدست آمده بهنظر میرسد که نمونههای نفتی مورد مطالعه از نظر ترکیب شیمیایی یکسان بوده و به جز اندک تفاوتی در مقادیر برش آروماتیک، رزین و آسفالتن اختلاف معنیداری در برشهای هیدروکربنی تشکیلدهنده این نفتها مشاهده نمیشود. همچنین، بهمنظور بررسی شرایط محیط رسوبگذاری سنگ منشا مولد این نفتها، از نسبتهای پریستان به فیتان، پریستان به فیتان در برابر CV یا متغیر استاندارد و نمودار میزان تغییرات پارامتر Pr/nC17 در برابر Ph/nC18 استفاده شده است. نتایج حاصل نشان می دهد که نفت دو مخزن مورد مطالعه از یک سنگ منشاء با رخساره دریای باز و احتمالا محیط دلتایی تولید شده است. علاوه بر این، بررسی شاخصهای بلوغ بیومارکرهای استرانی، هوپانی و آروماتیکی مربوط به نمونههای نفت هر دو سازند، ویژگی یکسانی را نشان داده و معرف درجهای از بلوغ در حد اوایل تا اواسط پنجره نفتزایی است. بررسی های بیومارکری دقیق معرف سن ژوراسیک و قدیم تر برای سنگ مولد نفتهای مورد مطالعه می باشد. بنابراین می توان گفت که نفتهای تجمع یافته در مخازن آسماری (غار) و سروک این میدان از یک سازند با شرایط رسوبگذاری یکسان منشا گرفتهاند.
زمین شناسی
سوسن ابراهیمی؛ معین الدین یساری
چکیده
گنبد نمکی سیاهو در شمال بندرعباس و در استان هرمزگان قرار دارد و از نظر ساختاری در زون زمینشناسی زاگرس واقع شده است. جزیره هرمز و شرق رشته کوههای زاگرس که با تشکیلات زمینشناسی هرمز مرتبط میباشند از دیاپیرهای نمکی فراوانی تشکیل شدهاند و از لحاظ ذخایر نمک و پتاس حایز اهمیت هستند. واحدهای چینهشناسی منطقه شامل سری هرمز، تشکیلات ...
بیشتر
گنبد نمکی سیاهو در شمال بندرعباس و در استان هرمزگان قرار دارد و از نظر ساختاری در زون زمینشناسی زاگرس واقع شده است. جزیره هرمز و شرق رشته کوههای زاگرس که با تشکیلات زمینشناسی هرمز مرتبط میباشند از دیاپیرهای نمکی فراوانی تشکیل شدهاند و از لحاظ ذخایر نمک و پتاس حایز اهمیت هستند. واحدهای چینهشناسی منطقه شامل سری هرمز، تشکیلات آسماری، رازک و میشان، کنگلومرای پلیوستوسن و رسوبات کواترنری است. جهت شناسایی واحدهای سنگی و مناطق حاوی نمک و اکسید آهن از تصاویر ماهوارهای استر و روشهای ترکیب باندی کاذب (RGB)، نقشهبرداری زاویه طیفی (SAM) و تحلیل مولفههای اصلی (PCA) استفاده گردید. نتایج این مطالعات نشان میدهد، هر سه روش در بارزسازی نواحی اکسیدآهن و مناطق حاوی نمک بهخوبی عمل کرده است و مطابقت خوبی با نقشه زمینشناسی نشان میدهند. در این میان روش نقشهبرداری زاویه طیفی دقت بهتر و بالاتری داشته است. نتایج حاصل از مطالعات دورسنجی نشان میدهد، نواحی غرب و شرق گنبد نمکی سیاهو، حاوی پتانسیل بالاتری از کانیسازی پتاس است. بر اساس این مطالعات، نمونه برداریهای ژئوشیمیایی انجام شد و بیش از 400 نمونه به روش XRF مورد آنالیز شیمیایی قرار گرفت. همچنین جهت تعیین نوع کانی پتاس 17 نمونه به روش XRD مورد آنالیز شیمیایی قرار گرفت، این نتایج نشان میدهد کانیسازی پتاس از نوع سیلوایت بوده است.
زمین شناسی
بهزاد سعیدی رضوی؛ نرگس منجزی
چکیده
به منظور مطالعه زیست چینه نگاری، ربزرخساره ها و محیط رسوبی سازندهای گدوان و داریان در چاه های A و B، در میدان نفتی گچساران، مقاطع نازک میکروسکوپی این توالی مورد مطالعه قرار گرفت. (جمله قبل برای چکیده نباید باشد برای همین حذف شد)در این مطالعه سازند گدوان از سه بخش شیل تحتانی، آهک و شیل فوقانی تشکیل شده است.(اینجا لیتولوژی سازند داریان ...
بیشتر
به منظور مطالعه زیست چینه نگاری، ربزرخساره ها و محیط رسوبی سازندهای گدوان و داریان در چاه های A و B، در میدان نفتی گچساران، مقاطع نازک میکروسکوپی این توالی مورد مطالعه قرار گرفت. (جمله قبل برای چکیده نباید باشد برای همین حذف شد)در این مطالعه سازند گدوان از سه بخش شیل تحتانی، آهک و شیل فوقانی تشکیل شده است.(اینجا لیتولوژی سازند داریان را هم بنویسید). مرز بین سازندهای گدوان و داریان بصورت نا پیوسته می باشد. در هر دو چاه A و B سازند کژدمی به صورت ناپیوسته بر روی سازند داریان قراردارد. در میدان نفتی مورد مطالعه، زون های زیستی زیر برای سازندهای گدوان و داریان شناسایی گردید که شامل:1) Choffatella decipiens - Pseudocyclammina littus -Trocholina elogatus Assemblage Zone, 2) Mesorbitolina texana - Choffatella decipiens Assemblage Zoneاست. بر اساس داده های زیست چینه نگاری، سن سازند گدوان آپتین پیشین و سن سازند داریان آپتین پسین تعیین شد. مطالعه سازندهای گدوان و داریان منجر به شناسایی 6 ریز رخساره در کمربندرخساره ای رمپ داخلی، رمپ میانی و رمپ بیرونی شد. تفسیر ریزرخساره ها بیانگر محیط رمپ است. همچنین تنوع یکنواخت ریزرخساره ها و عدم وجود فونای سدساز، معرف محیط رمپ کربناته هموکلینیکال است.
زمین شناسی
نیکو شیرود عیسی؛ علیرضا گنجی؛ علی مقیمی کندلوس؛ سعید حکیمی آسیابر
چکیده
حوضهآبریز چشمهکیله دارای دو شاخه اصلی با نام رودخانههای دوهزار و سههزار است که بعد از پیمایش مناطق کوهستانی، در منطقه جلگهای به هم میپیوندند. به کمک مدل رقومی ارتفاع (DEM) مرکز ثقل تعیین شد. نقاط نمونهبرداری براساس درجه آبراهه و آلایندههای احتمالی زمینزاد و انسانزاد مشخص گردید. پس از نمونهبرداری نمونهها جهت تعیین ...
بیشتر
حوضهآبریز چشمهکیله دارای دو شاخه اصلی با نام رودخانههای دوهزار و سههزار است که بعد از پیمایش مناطق کوهستانی، در منطقه جلگهای به هم میپیوندند. به کمک مدل رقومی ارتفاع (DEM) مرکز ثقل تعیین شد. نقاط نمونهبرداری براساس درجه آبراهه و آلایندههای احتمالی زمینزاد و انسانزاد مشخص گردید. پس از نمونهبرداری نمونهها جهت تعیین غلظت آنیونها و کاتیونهای اصلی، اسیدیته، کل مواد جامد محلول، هدایت الکتریکی و قلیائیت به آزمایشگاه ارسال گردید. برای بررسی تغییرات هیدروژئوشیمیایی در سطح حوضهآبریز نمودارهای پایپر، دیورو، استیف، شولر و شعاعی در نرمافزار AqQA و نمودار گیبس و نمودار شاخص رول در محیط Excel رسم گردید. سپس روند تکامل هیدروشیمیایی، تیپ و رخساره هیدروشیمیایی آب تعیین و مکانیسم کنترلکننده هیدروژئوشیمیایی بررسی شد. برطبق نمودار پایپر، نمونه CH1 تیپ سولفاته-کلسیک و سایر نمونهها در رودخانه فرعی سههزار و همچنین فرعی دوهزار دارای تیپ بیکربنات- کلسیک هستند. بر طبق نمودار گیبس عامل اصلی کنترلکننده شیمی آب در حوضه آبریز چشمه کیله، هوازدگی شیمیایی کانیهای تشکیلدهنده سنگها است و فقط در نمونه CH16 (محل دفن زباله) عامل انسانزاد مؤثر بوده است. به کمک الگوهای نمودار استیف منشأ آبها در نمونه CH1 از لیتولوژی ژیپس، و سایر نمونه ها غالباً از لیتولوژی سنگ آهک مشخص گردید. به طور کلی میتوان نتیجه گرفت که ترکیب شیمیایی آب در حوضه آبریز چشمهکیله متأثر از انحلال و اکسیداسیون کلسیتها و سولفیدها و همچنین اکسیداسیون و هوازدگی سیلیکاتها و سولفیدها بودهاند.
زمین شناسی
علی لطفی بخش
چکیده
ویژگی های ژئوشیمیایی و ایزوتوپی کربنات های آب شیرین یا قاره ای با یکدیگر متفاوت هستند. یکی از سودترین ابزارهای مطالعاتی کربنات ها از جمله نهشته های تراورتن مطالعۀ ایزوتوپ های پایدار کربن و اکسیژن آنها است. در محدودۀ برجلو که بر روی کمربند زمین ساختی البرز غربی- آذربایجان قرار دارد، نهشته تراورتن به سن کواترنر بر روی گدازه های آندزیتی ...
بیشتر
ویژگی های ژئوشیمیایی و ایزوتوپی کربنات های آب شیرین یا قاره ای با یکدیگر متفاوت هستند. یکی از سودترین ابزارهای مطالعاتی کربنات ها از جمله نهشته های تراورتن مطالعۀ ایزوتوپ های پایدار کربن و اکسیژن آنها است. در محدودۀ برجلو که بر روی کمربند زمین ساختی البرز غربی- آذربایجان قرار دارد، نهشته تراورتن به سن کواترنر بر روی گدازه های آندزیتی به سن پلیوسن قرار دارد. تراورتن ها بر اساس مطالعات کانی شناسی به طور کلی از کلسیت تشکیل یافته اند. مقادیر متوسط باریم و استرانسیم در نمونه های برداشت شده به ترتیب 22/40 و 89/536 گرم در تن است که با توجه به این مقادیر، تراورتن برجلو در محدودۀ گرمازاد با منشأ سنگ آهک، تبخیری و دولومیت قرار می گیرد. مقادیر میانگین ایزوتوپ های δ13C و δ18O در تودۀ تراورتن مورد مطالعه به ترتیب ‰ 83/1+ و ‰ 51/15- است که این مقادیر در محدودۀ منشأ گرمازاد - سطحی زاد قرار می گیرد و نشان دهندۀ اختلاط سیالات گرمابی با آب های جوی است. همچنین مقدار میانگین δ13C(CO2) معادل ‰ 3/8- محاسبه شده است و منشأ غیرآلی و گرمازادی برای CO2 پیشنهاد می کند. تصور می شود سیالات گرمابی غنی از CO2 پس از چرخش درون واحد آهکی موجود در محدوده و واکنش با آن، یون بی کربنات کلسیم لازم برای تشکیل تراورتن را فراهم کرده اند. سپس این سیالات از طریق سیستم های گسلی موجود در ناحیه به بالا صعود کرده و پس از اختلاط با آبهای جوی، در سطح نهشتۀ تراورتن را برجای گذاشته اند.
زمین شناسی
ثمین صفایی؛ عبدالرضا پرتابیان؛ علی اصغر مریدی فریمانی
چکیده
در این مطالعه با برداشت صحرایی نشانگرهای دگرشکلی شکنا، تنش دیرینه در منطقه دگرشکل شده کولهسنگی در شمال زاهدان، با استفاده از روش وارون سازی چندگانه مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور مشخصات سطوح گسلی و خشلغزهای مربوطه از مناطق مختلف منطقه مورد مطالعه برداشت گردید. سپس با استفاده از نرم افزار MIM و روش وارون سازی چندگانه ...
بیشتر
در این مطالعه با برداشت صحرایی نشانگرهای دگرشکلی شکنا، تنش دیرینه در منطقه دگرشکل شده کولهسنگی در شمال زاهدان، با استفاده از روش وارون سازی چندگانه مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور مشخصات سطوح گسلی و خشلغزهای مربوطه از مناطق مختلف منطقه مورد مطالعه برداشت گردید. سپس با استفاده از نرم افزار MIM و روش وارون سازی چندگانه برای هر منطقه مقادیر تنشهای اصلی و شکل بیضی تنش محاسبه گردید. ترسیم نمودارها و تفسیر دیاگرامها به همراه استفاده از خشلغز های متفاوت در یک سطح گسل و روابط صحرایی نشان دهنده تغییر فازهای تکتونیکی در طول تاریخ دگرشکلی شکنای منطقه می باشدکه عبارت استاز سه فاز فشارشی با تغییر روند، از قدیم به جدید، ۱: فاز فشارشی با روند N84°E.۲: فاز فشارشی با روند N59°E و 3: جوانترین فاز فشارشی با روند N10E که در تطابق با جهتی است که برای گسلهای اصلی در این منطقه بدست آمده است.4: جوانترین فاز عملکرد یک رژیم تراکششی را نشان میدهد. به عبارت دیگر در منطقه مورد مطالعه یک فاز فشارشی با تغییر روند شمالشرق-جنوبغرب از از قدیم به جدید عمل کرده و نشانگر یک چرخش خلاف عقربههای ساعت از N84E درجه در رخنمونهای قدیمی تر به N59E و سپس به N10E درجه در رخنمونهای جوانتر بوده که آن را می توان به همگرایی ورقه عربی با اوراسیا نسبت داد. این فاز فشارشی با یک رژیم تراکششی با روند شمالغرب-جنوبشرق تحت تاثیر گسل زاهدان دنبال شده است.
زمین شناسی
حمید رستمی پور؛ مهرداد بهزادی؛ مهرداد موحدی؛ محمد امینی
چکیده
محدوده معدنی هیرد شمالی با وسعت حدود 25 کیلومتر مربع در استان خراسان جنوبی و در 140 کیلومتری جنوب شهرستان بیرجند واقع شده است. در این محدوده تودههای نفوذی حدواسط تا اسیدی با ترکیب گرانودیوریت تا گرانیت در توالی آتش فشانی- رسوبی ترشیری نفوذ کرده و آنها را تحت تاثیر قرار دادهاند. مهم ترین دگرسانیهایی که در سطح زمین شناسایی شدهاند ...
بیشتر
محدوده معدنی هیرد شمالی با وسعت حدود 25 کیلومتر مربع در استان خراسان جنوبی و در 140 کیلومتری جنوب شهرستان بیرجند واقع شده است. در این محدوده تودههای نفوذی حدواسط تا اسیدی با ترکیب گرانودیوریت تا گرانیت در توالی آتش فشانی- رسوبی ترشیری نفوذ کرده و آنها را تحت تاثیر قرار دادهاند. مهم ترین دگرسانیهایی که در سطح زمین شناسایی شدهاند عبارتند از: 1) کوارتز- تورمالین- سریسیت 2) کربناتی و 3) پروپیلیتیک. در مشاهدات و مطالعات صحرائی بوسیله لوپ دستی با بزرگ نمایی 20 برابر و همچنین مطالعات پتروگرافی و مینرالوگرافی کانیهای هماتیت، لیمونیت، گوتیت، اسپکیولاریت، پیریت، پیریت اکسید، کالکوپیریت، بورنیت، مالاکیت، آزوریت، کوارتزهای حفرهدار، کوارتزدودی، کوارتز شیری، تورمالین، سینابر، استیبنیت، رآلگار، اورپیمنت، گالن، اسفالریت دربخشهای مختلف این محدوده مشاهده شده است. کانیسازی در زونهای گسل خورده و دگرسان شده به صورت رگه رگچه میباشد. در نمونه های آنالیز شده از این محدوده تعداد 57 نمونه دارای مقادیر بالاتر از 100 میلی گرم در تن طلا بوده است که از این تعداد 17 نمونه دارای مقادیر بالاتر از 500 میلی گرم در تن طلا و حداکثر 3362 میلی گرم در تن طلا و تعداد 24 نمونه دارای مقادیر بین 200 تا 500 میلی گرم در تن طلا بوده است. با رسم نمودار خوشهای عناصر آنالیز شده و با توجه به همبستگی عناصر آلومینیوم با تیتانیوم و همچنین کروم با نیکل، می تواند نماینگر یک محیط فرورانش باشد. همچنین همبستگی عناصر آهن و گوگرد نیز با عنصر طلا نشانگر کانهزایی از نوع اپیترمال میباشد.
زمین شناسی
رضا احمدی؛ جواد احسان نژاد
چکیده
در کانسار مس علی آباد واقع در شهر تقت استان یزد تعداد 1666 ایستگاه مغناطیسی، مقاومت ویژه ظاهری و قطبش القایی نیز توسط آرایه مستطیلی و در راستای چهار پروفیل برداشت شده است. در پژوهش حاضر ابتدا مدلسازی وارون هموار دوبعدی داده های مقاومتویژه و بارپذیری چهار پروفیل به روش کمترین مربعات خطا با استفاده از نرمافزار RES2DINV صورت گرفت. بعد عملیات ...
بیشتر
در کانسار مس علی آباد واقع در شهر تقت استان یزد تعداد 1666 ایستگاه مغناطیسی، مقاومت ویژه ظاهری و قطبش القایی نیز توسط آرایه مستطیلی و در راستای چهار پروفیل برداشت شده است. در پژوهش حاضر ابتدا مدلسازی وارون هموار دوبعدی داده های مقاومتویژه و بارپذیری چهار پروفیل به روش کمترین مربعات خطا با استفاده از نرمافزار RES2DINV صورت گرفت. بعد عملیات پردازش، مقایسه و تجزیه و تحلیل داده های مغناطیس سنجی، مقاومت ویژه و بارپذیری در راستای پروفیل های ژئوفیزیکی صورت گرفت و ارتباط آنها با کانی زایی تعیین شد. نتایج نشان می دهد که درمجموع تطابق خوبی بین داده های مغناطیس سنجی و ژئوالکتریک وجود دارد و بی هنجاری های موجود در منطقه اغلب در ارتباط با کانی سازی های فلزی هستند. سپس برای تشخیص ساختار فضایی حاکم بر داده های مقاومت ویژه و بارپذیری در منطقه، واریوگرام های امتدادی در دو راستای افقی شمالی– جنوبی و شرقی– غربی و نیز راستای قائم (عمقی) ترسیم گردید. نتایج نشان داد که تمامی مدل های تئوری واریوگرام منطبق بر واریوگرام های تجربی، از نوع کروی بوده و منطقه دارای ناهمسانگردی هندسی است. در مرحله بعد براساس نتایج عملیات واریوگرافی، مدل سهبعدی داده های مقاومت ویژه و بارپذیری با استفاده از نرم افزار RockWorks و به کمک الگوریتم درونیابی عکس فاصله وزن دار پیشرفته انجام شد. در نهایت براساس مدلسازی سه بعدی صورت گرفته، موقعیت امیدبخش ترین و مناسب ترین محدوده کانی سازی مشخص گردید و حفر یک گمانه اکتشافی قائم با طول 80 متر در این موقعیت پیشنهاد شد.
زمین شناسی
فیروزه هاشمی یزدی؛ فرشته سجادی هزاوه؛ زهرا محمدیمنش؛ نرگسسادات میرپور شاهابوالقاسمی
چکیده
جهت بازسازی آب و هوای دیرینه سازند نایبند (عضو قدیر) در جنوب طبس، 62 نمونه از مغزههای حفاری چاه اکتشافی شمارهb 948، جهت مطالعات پالینولوژی برداشت گردید. مجموعه پالینومورفهای متنوع شامل اسپور و پولن گیاهان خشکی، سیست داینوفلاژلهها، آستر داخلی فرامینیفرها، اکریتاک و اسپور آلگ با حفظشدگی متوسط تا خوب حضور دارند. گیاهان والد میوسپورهای ...
بیشتر
جهت بازسازی آب و هوای دیرینه سازند نایبند (عضو قدیر) در جنوب طبس، 62 نمونه از مغزههای حفاری چاه اکتشافی شمارهb 948، جهت مطالعات پالینولوژی برداشت گردید. مجموعه پالینومورفهای متنوع شامل اسپور و پولن گیاهان خشکی، سیست داینوفلاژلهها، آستر داخلی فرامینیفرها، اکریتاک و اسپور آلگ با حفظشدگی متوسط تا خوب حضور دارند. گیاهان والد میوسپورهای موجود نشان میدهد که تنوع و فراوانی سرخسها 64%، سیکادوفیتها 16%، لیکوفیتا 9%، مخروطیان 4%، ژینکوفیتها 4%، پتریدواسپرموفیتا 2% و بریوفیتا 1% است. حداکثر تنوع و فراوانی نسبی متعلق به میوسپورهای منتسب به سرخسها (20 جنس و 64%) میباشد که حکایت از حضور فراوان آنها در ترکیب پوشش گیاهی اطراف محیط رسوبی نهشتههای مورد مطالعه مینماید و معرّف غلبه آب و هوای گرم تا نیمه گرم با رطوبت بالا در زمان تشکیل این نهشنهها میباشد. براساس مدل گروههای اسپورومورفی، میوسپورهای شاخص از هر شش گروه اسپورومورفی در نهشته های مورد مطالعه وجود دارند، امّا بیشترین فراوانی مربوط به اکوگروههای اسپورومورفی سازگار با مناطق پست و دشتها میباشد. جهت بازسازی آب و هوای دیرینه، درصد فراوانی چهار گروه اصلی گیاهی (رطوبت دوست، خشکی دوست، گرما دوست، سرما دوست) محاسبه و مطالعه اقلیم دیرینه به واسطه الگوی فراوانی نسبی پالینومورفهای drier/wetter و warmer/cooler تعیین گردید. نتایج حاصل از این محاسبات نیز شرایط اقلیمی گرم تا نیمه گرم با رطوبت بالا را تایید مینماید. همچنین موقعیت جغرافیای دیرینه ایران در زمان تریاس پسین در حاشیه فعال جنوبی اوراسیا (پلیت توران) نیز تاییدی دیگر بر این نوع اقلیم میباشد.
زمین شناسی
محسن احتشامی معین آبادی؛ شهرام نصیری؛ علی ساکت؛ فاطمه مرادی قهدریجانی
چکیده
تاکید غالب پژوهشهای ارزیابی خطر زمینلرزه در کلان شهر تهران، بر دادههای زمینلرزهها، جنبههای فنی ساختگاه و سازهها بوده است. در این میان اما، دادههای گسل مسبب رویداد زمینلرزه و سامانههای مرتبط با آن، بروزرسانی قابل توجهی نداشته است. توجه به تغییراتی که در نتیجه رشد کلان شهر تهران طی دو دهه گذشته به ویژه در نیمه شمالی ...
بیشتر
تاکید غالب پژوهشهای ارزیابی خطر زمینلرزه در کلان شهر تهران، بر دادههای زمینلرزهها، جنبههای فنی ساختگاه و سازهها بوده است. در این میان اما، دادههای گسل مسبب رویداد زمینلرزه و سامانههای مرتبط با آن، بروزرسانی قابل توجهی نداشته است. توجه به تغییراتی که در نتیجه رشد کلان شهر تهران طی دو دهه گذشته به ویژه در نیمه شمالی شهر رخ داده است، لزوم بروزرسانی نقشه گسلها با تاکید بر خطر گسیختگی سطحی ناشی از گسلش زمینلرزهای احساس میشود. در این پژوهش، نخست جایگاه مطالعات گسیختگی سطحی ناشی از زمینلرزه در جهان و مساله حریم گسل مورد بررسی قرار گرفته است. سپس با بازبینی اطلاعات موجود و تلفیق آن با دادههای جدید ماهوارهای، نقشه بروز شدهای از گسلهای پهنه شمالی شهر تهران ارایه شده است. در این نقشه، ضمن معرفی روندهای جدید، ادامه برخی از گسلها ترسیم و به ویژه شبکه متراکمی از گسلهای مرتبط با سامانه شمال تهران در اطراف آن شناسایی شده است. نتیجهی همپوشانی گسلها با سازههای شهری، نشان میدهد عدم رعایت حریم گسل هنوز در ساخت و سازهای جدید کلان شهر تهران ادامه دارد. تخمین زده می شود، بیش از بیست بیمارستان که بسیاری از آنها تازه بنا شدهاند، به همراه سازههای راهبردی و حساس دیگر در خطر گسیختگی سطحی قرار دارند و ضروری است چارهای برای آنها اندیشیده شود. در پایان، این پژوهش، به بررسی جنبایی راندگیهایی که در ارتفاعات شمال تهران بین گسل شمال تهران و گسل مشا قرار دارند، به خصوص گسلهای امامزاده داوود، کیگاه و پورکان، تاکید میکند.
زمین شناسی
سعیده شاکری؛ احمد لطف آباد عرب؛ دکتر محمدرضا وزیری
چکیده
نهشته های فلیش در جنوب گلباف در استان کرمان به کرتاسه پسین (کنیاسین - سانتونین) تعلق داشته و به ضخامت 147 متر و از نظر توالی سنگ شناسی متشکل از سیلت ستون، ماسه سنگ سیلتی و شیل می باشد. برش مورد مطالعه حاوی اثرجنس ها و اثرگونه هایی می باشد که شامل Planolites isp., Paleophycus isp., Ophiomorpha rudis, Thalassinoides suevicus, Helminthopsis isp., Helminthorhaphe felxcous, Cochlichnus isp., Cosmorhaphe isp., Zoophycos ...
بیشتر
نهشته های فلیش در جنوب گلباف در استان کرمان به کرتاسه پسین (کنیاسین - سانتونین) تعلق داشته و به ضخامت 147 متر و از نظر توالی سنگ شناسی متشکل از سیلت ستون، ماسه سنگ سیلتی و شیل می باشد. برش مورد مطالعه حاوی اثرجنس ها و اثرگونه هایی می باشد که شامل Planolites isp., Paleophycus isp., Ophiomorpha rudis, Thalassinoides suevicus, Helminthopsis isp., Helminthorhaphe felxcous, Cochlichnus isp., Cosmorhaphe isp., Zoophycos isp. وPaleodictyon strozzii می باشند. این اثرفسیل ها بیشتر آثار خزشی ـ تغذیه ای یا تغذیه ای می باشند. این اثرفسیل ها در محیط های دریایی کم عمق تا توربیدایتی یافت می شوند که از حفظ شدگی و تنوع خوبی برخوردار بوده و بیشترین فراوانی آنها در بخش میانی این برش دیده می شود. لذا حضور اثرفسیل های فراوان و شاخص در برش مورد مطالعه می تواند تاییدی بر حضور سیستم های توربیدایتی کنیاسین ـ سانتونین در برش مورد مطالعه باشد.
زمین شناسی
دکتر عظام پناه؛ امیر محمد جمالی؛ علی مبشری؛ زهره درویش
چکیده
در جنوب خاور نیزار قم توالی ضخیمی از سنگهای آذرآواری و آتشفشانی با میان لایههایی از رسوبات تخریبی، کربناته و تبخیری به سن ائوسن رخنمون دارد. در این پژوهش نهشتههای کربناته مربوط به واحد سنگی E5 مورد بررسی قرار گرفته است. مطالعه پتروگرافی مقاطع نازک نشان میدهد که مهمترین پدیده دیاژنتیکی شناسایی شده در این نهشتهها، فرایند ...
بیشتر
در جنوب خاور نیزار قم توالی ضخیمی از سنگهای آذرآواری و آتشفشانی با میان لایههایی از رسوبات تخریبی، کربناته و تبخیری به سن ائوسن رخنمون دارد. در این پژوهش نهشتههای کربناته مربوط به واحد سنگی E5 مورد بررسی قرار گرفته است. مطالعه پتروگرافی مقاطع نازک نشان میدهد که مهمترین پدیده دیاژنتیکی شناسایی شده در این نهشتهها، فرایند سیلیسیشدن است. سیلیس در این رسوبات به صورت کلسدونی، میکروکوارتز و مگاکوارتز بوده و سیلیسیشدن به دو صورت سیلیس جانشینی و سیلیس پرکننده خلل و فرج سنگها مشاهده میشود. مطالعات انجام شده نشان میدهد که فاکتورهای اسکلتی در میزان و نحوه سیلیسیشدن بایوکلاستها نقش تعیین کنندهای داشته است، به نحوی که سیلیسیشدن در روزنداران با پوسته هیالین متداولتر بوده، اما این پدیده در روزنداران با پوستههای پورسلانوز مشاهده نشده است. تاثیر این فرایند در بین روزنداران با پوسته هیالین نیز متفاوت است، به طوری که بیشترین میزان سیلیسیشدن در جنسهای Assilina و Nummulites دیده میشود، اما در برخی از روزنداران با پوسته هیالین از قبیل Discocyclina، Operculina و Rotalia این فرایند تاثیر نکرده و یا در موارد نادز به مقدار بسیار جزئی مشاهده شده است.
زمین شناسی
آرمین امیدپور؛ رقیه فلاح بگتاش؛ حسین رحیم پور بناب؛ سید رضا موسوی حرمی؛ اسداله محبوبی
چکیده
در این پژوهش، مدلهای دولومیتی سازند آسماری با ضخامت 9/363 متر در میدان نفتی شادگان در فروافتادگی دزفول، حوضه زاگرس بررسی شد. سازند آسماری در میدان نفتی شادگان عمدتا از سنگ آهک و دولوستونهای متخلخل در تناوب با ماسه سنگها و شیلها تشکیل شده است. در چاه شماره 11، سازند آسماری با سن الیگوسن و میوسن زیرین با ناپیوستگی هم شیب رسوبات مارلی ...
بیشتر
در این پژوهش، مدلهای دولومیتی سازند آسماری با ضخامت 9/363 متر در میدان نفتی شادگان در فروافتادگی دزفول، حوضه زاگرس بررسی شد. سازند آسماری در میدان نفتی شادگان عمدتا از سنگ آهک و دولوستونهای متخلخل در تناوب با ماسه سنگها و شیلها تشکیل شده است. در چاه شماره 11، سازند آسماری با سن الیگوسن و میوسن زیرین با ناپیوستگی هم شیب رسوبات مارلی و شیلی سازند پابده را میپوشاند و توسط رسوبات تبخیری سازند گچساران پوشیده میشود. مخزن آسماری به سن الیگوسن-میوسن در میدان نفتی شادگان از جنبههای مختلف به ویژه تخلخل و نفوذپذیری ناشی از دولومیتی شدن تحت تأثیر ناهمگنی است. بنابراین دولومیتی شدن یکی از فرآیندهای دیاژنتیکی مهم در سازند آسماری است که نقش مهمی در کنترل کیفیت مخزنی این سازند ایفا کرده است. این سازند دستخوش تغییرات پیچیده دیاژنتیکی شده است که عمدتا توسط پیدایش چندین نسل دولومیت نمود پیدا کرده است. انواع دولومیتهای شناسایی شده عبارتند از: D1: دولومیت بسیار ریز بلور و حفظ کننده فابریک، D2: دولومیت ریز تا متوسط بلور و حفظ کننده فابریک، D3: دولومیت متوسط تا درشت بلور و مخرب فابریک، D4: دولومیت درشت بلور یا زین اسبی. شواهد پتروگرافی و ژئوشیمیایی و به ویژه رابطه متقابل توزیع دولومیت با رخسارهها، بیانگر دولومیتی شدن توسط پنج مکانیزم/مدل مختلف در پلاتفرم کربناته سازند آسماری در میدان نفتی شادگان میباشد. دولومیتهای D1 قبل از فرآیند تراکم اولیه، جایگزین زمینه میکریتی در رخسارههای گل پشتیبان شدهاند. دولومیتهای D2 و D3 توسط رفلاکس سیالات بسیار شور و همچنین توسط تبلور مجدد دولومیتهای ریز بلور تشکیل شدهاند.
زمین شناسی
رضا شمس؛ ایرج عبدالهی فرد؛ سهیلا بوذری؛ محسن پورکرمانی
چکیده
ناحیه فارس در شرق کمربند زاگرس توسط رخنمونهای پرکامبرین - کامبرین سری هرمز شناخته میشود. گسلهای کششی عمیق قدیمی باعث ایجاد پستی و بلندی در سنگهای قبل از نمک هرمز(Pre-Hormuz sediment rocks) گردیده و موجب تشکیل حوضههایی برای رسوبگذاری نمک هرمز کامبرین شدهاند. از ابتدای رسوبگذاری پالئوزوئیک طی فرآیند Halokinesis، نمک هرمز در بعضی از ...
بیشتر
ناحیه فارس در شرق کمربند زاگرس توسط رخنمونهای پرکامبرین - کامبرین سری هرمز شناخته میشود. گسلهای کششی عمیق قدیمی باعث ایجاد پستی و بلندی در سنگهای قبل از نمک هرمز(Pre-Hormuz sediment rocks) گردیده و موجب تشکیل حوضههایی برای رسوبگذاری نمک هرمز کامبرین شدهاند. از ابتدای رسوبگذاری پالئوزوئیک طی فرآیند Halokinesis، نمک هرمز در بعضی از نقاط شروع به بالا آمدن کرده و با ایجاد حوضههای کوچک(Mini-basins) در اطراف خودش باعث ضخامت متغیر رسوبات پالئوزئیک شده است. در مراحل تکوین زاگرس، تاقدیسهای با ابعاد و طول موج مختلف تشکیل میشوند که یکی از دلایل اصلی آن ناشی از غیر همسان بودن رسوبات در بخشهای مختلف کمربند زاگرس است. وجود آنومالیهایی از گنبدهای نمکی مدفون نقش بسزایی در این ناهمسانی دارند و برای نمونه به تاقدیسهایی با شکل سیگموئیدال میتوان اشاره کرد. با استفاده از دستگاه آزمایش جعبهماسه، بررسیهای میدانی و برداشتهای زمینشناسی و اطلاعات لرزهنگاری میتوان شکلگیری این نوع ساختارها را متاثر از پیکرههای نمک هرمز با ابعاد و ضخامت متفاوت در قبل از دگرشکلی زاگرس دانست.
زمین شناسی
محمود شرفی؛ نارام بایت گل؛ رحیم باقری تیرتاشی؛ محمد علی کاووسی؛ مهراب رشیدی؛ منوچهر دریابنده؛ زیبا زمانی
چکیده
آنالیز رخسارهای توالی سازند سرگلو در زون لرستان دلالت بر محیط رسوبی رمپ خارجی و بخش عمیق کف حوضه و رسوبات پلاژیک و همیپلاژیک مینماید که به صورت دورهای با جریانات توربیدایتی همراه بوده است. ارزیابی صحرایی و آزمایشگاهی توالی رخسارهای نشان میدهد که دو عامل میزان اکسیژن و جریانات داخل حوضهای مهمترین عوامل تاثیرگذار ...
بیشتر
آنالیز رخسارهای توالی سازند سرگلو در زون لرستان دلالت بر محیط رسوبی رمپ خارجی و بخش عمیق کف حوضه و رسوبات پلاژیک و همیپلاژیک مینماید که به صورت دورهای با جریانات توربیدایتی همراه بوده است. ارزیابی صحرایی و آزمایشگاهی توالی رخسارهای نشان میدهد که دو عامل میزان اکسیژن و جریانات داخل حوضهای مهمترین عوامل تاثیرگذار بر روی نهشتههای سازند سرگلو میباشند. براساس شواهدی همچون الف) وجود شیلها و سنگ آهکهای غنی از مواد آلی و ب) عدم وجود حفاری و فوناهای کفزی، اکثر رخسارههای سازند سرگلو در محیط دریایی عمیق تحت شرایط احیایی یا نیمه احیایی تهنشین شدهاند. در مقابل، وجود تجمعات خردههای دوکفهای از پوسیدونیا مرتبط با محیط پلاژیک نشان دهنده رشد و شکوفایی آنها در شرایط مناسب زیست محیطی است. طبقات نازک تا متوسط لایه از وکستون/پکستون تا فلوتستون/رودستون با دانهبندی تدریجی نرمال و وجود تجمعات خردههای دوکفهای از پوسیدونیا مرتبط با محیط پلاژیک نشان دهنده وجود جریانات دورهای توربیدیتی در حوضه رسوبی است. میزان کفههای منفصل، خردشدگی و شکستگی و نوع جهت یافتگی مجدد پوستههای دوکفهای پوسیدونیا در رخسارههای شناسایی شده حاکی از حمل مجدد آنها به وسیله جریانات دورهای توربیدایت در یک محیط با رسوبگذاری غالب پلاژیک است. این مطالعه نشان میدهد که رشد و شکوفایی بالای دوکفهایهای پوسیدونیا در محیطهای دریایی عمیق از سکوهای کربناته سازند سرگلو در ارتباط با روانابهای قارهای است که همراه با تامین بالای مواد غذایی به حوضه رسوبی بودهاند.
زمین شناسی
سمانه سادات رفعتی؛ محمد جوانبخت؛ داوود جهانی؛ محسن پورکرمانی؛ نادر کهنسال قدیم وند
چکیده
در این تحقیق سازند تیرگان با استفاده از مطالعات پتروگرافی و آنالیزهای ژئوشیمیایی، به منظور ارزیابی مدل رسوبی، کانیشناسی اولیه کربناته و فرایندهای دیاژنزی در برشهای شیروان (7/197 متر)، قوچان (4/464 متر) و چناران (8/127 متر) مورد بررسی قرار گرفت. مطالعات پتروگرافی منجر به تشخیص 18 ریزرخساره گردید که در چهار کمربند رخسارهای دریای باز، ...
بیشتر
در این تحقیق سازند تیرگان با استفاده از مطالعات پتروگرافی و آنالیزهای ژئوشیمیایی، به منظور ارزیابی مدل رسوبی، کانیشناسی اولیه کربناته و فرایندهای دیاژنزی در برشهای شیروان (7/197 متر)، قوچان (4/464 متر) و چناران (8/127 متر) مورد بررسی قرار گرفت. مطالعات پتروگرافی منجر به تشخیص 18 ریزرخساره گردید که در چهار کمربند رخسارهای دریای باز، لاگون، سدی و جزر و مدی نهشته شدند. فراوانی رخسارههای جزر و مدی همراه با رخسارههای اائیدی سدی و نبود سدهای بزرگ ریفی و رسوبات توربیدایتی حاکی از رسوبگذاری این سازند در یک سیستم رمپ هم شیب کربناته میباشد. فرایندهای دیاژنزی در این سازند شامل سیمانی شدن، میکریتی شدن، انحلال، فشردگی، دولومیتی شدن، شکستگی، استیلولیتی شدن و سیلیسی شدن میباشد. به منظور بررسیهای ژئوشیمیایی، 41 نمونه به روش ICP-OES آنالیز شد. فراوانی اجزای اسکلتی و غیراسکلتی از جنس کلسیت همراه با سیمان کلسیتی، اائید فراوان با قشر کلسیتی و حضور دولومیت همراه با مقدار بالای عنصر استرانسیوم نسبت به دولومیت ایدهآل اشاره به کانیشناسی اولیه کلسیتی در کربناتهای سازند تیرگان در زمان تشکیل دارد. هم چنین مقادیر عناصر اصلی (Mg، Ca) و فرعی (Sr، Na، Mn، Fe) و گستره ایزوتوپی اکسیژن 18 و کربن 13 سنگ آهکهای سازند تیرگان، نیز نشان دهنده ترکیب کانیشناسی اولیه کلسیتی در این نواحی است. هم چنین این مقدار تاثیر محیط دیاژنز تدفینی بر روی این نهشتهها را در یک سیستم دیاژنزی نیمه بسته و نسبت آب به سنگ پایین نشان میدهد. دمای اولیه دیاژنتیکی آب دریا بهطور میانگین در زمان ته نشست کربناتهای سازند تیرگان با بهرهگیری از سنگینترین ایزوتوپ اکسیژن در نمونههای آهکی، 21/18 درجه سانتیگراد برآورد شده است.